و از دعاهاى آن حضرت عليه السلام است زمانى كه بيمار مى شد يا غم و اندوهى يا گرفتارى اش برايش پيش مى آمد
• بارالها تو را سپاس مى گويم بر سلامتى بدنم كه پيوسته در آن بسر برده و برخوردار بوده ام و تو را سپاس مى گويم بر آنچه از بيمارى در جسمم پديد آورده اى.
• و نمى دانم اى خداى من كداميك از اين دو حالت سلامتى و بيمارى به شكر تو سزاوارتر است؟ و در كداميك از اين دو هنگام سپاسگزارى براى تو شايسته تر است؟
• آيا زمان تندرستى كه در آن روزى هاى نيكو و پاكيزه ات را بر من گوارا ساختى و بوسيله ى آن مرا به نشاط آوردى تا در پى خشنودى و فضل و احسان تو و در طلب روزى تو برايم و با آن نيرويم بخشيدى تا به طاعتت توفيقم بخشى.
• يا زمان بيمارى كه مرا به سبب آن از گناهان پاك و رها مى سازى و نعمت هايت كه هديه ام بخشيدى تا به سبك كند گناهانى را كه پشتم را سنگين كرده است و پاك كند بديهايى را كه در آن فرورفته ام و هشدارم دهد براى توبه و بازگشت به سوى تو و آگاهيم دهد كه با يادآورى نعمت سلامتى گذشته ات گناهم را پاك كنم؟
• و در اين بين در حال بيمارى كارهاى شايسته اى كه نويسندگان اعمال برايم نوشتند از هديه هاى توست آنچه را كه قلبى در آن انديشه نكرد و زبانى به آن گويا نشد و اندامى به رنج نيفتاد بلكه تفضلى از سوى تو بر من بود و احسانى از نيكى تو به من.
• بارالها بر محمد و آل او درود فرست و آنچه را برايم راضى هستى نزد من محبوب دار و آنچه به من فرود آورده اى برايم آسان ساز و مرا از آلودگى كردارهاى گذشته ام پاك ساز و بدى اعمال سابقم را از من محو كن و شيرينى تندرستى را برايم فراهم ساز و گوارايى سلامتى را به من بچشان و برايم راه خروجى از اين بيمارى به سوى عفو و بخشش خود قرار ده و تغيير حالم از اين زمينگيرى به سوى گذشت تو رهائيم از اين اندوه به سوى راحت و رحمت تو و تندرستى ام از اين شدت و سختى به سوى گشايش خود.
• به راستى كه تو بى استحقاق احسان مى كنى و بى دريغ نعمت بزرگ مى بخشى و بسيار بخشنده ى كريمى و صاحب جلال و اكرام.
..............................