امام عليه السلام در جمله ى بعد رزقى را طلب فرموده است كه مشقت در آن نباشد و اين نه بدان معنا است كه بنده اصلا طلب روزى نكند ، زيرا تقدير برخى چنين است كه در پست ترين و پرزحمت ترين كارها ، روزى خود را كسب كنند و برخى هم با كمال سهولت ، زندگى خوبى را تأمين مى كنند . امام عليه السلام آن روزى را مى خواهد كه انسانيت انسان در راه كسب آن ، تلف نشود ؛ پس آن مال و ثروتى كه پيدايش آن به قيمت صرف وقت و ذهن انسانى تمام شود و همه ى وجود انسان خرج شود تا مقدارى زر و سيم به دست آيد ، به هيچ وجه به صلاح انسان نيست و معامله اى زيان بار ، بلكه سفهى است .
آرى ، نبايد تمام وجود و وقت انسان در خدمت تحصيل مال قرار گيرد ، زيرا اشتغال فراگير ، مانع حضور در محضر عبوديت است ؛ كسى كه در تمام وقت و ذهنش مشغول امر روزى باشد ، فرصت براى ذكر و ياد و عبادت و بندگى حضرت حق در عمر او باقى نخواهد ماند . راستى مال و ثروت آن قدر ارزش ندارد كه انسانيت انسان در خدمت آن تلف شود ؛ اين انسان است كه بايد مال را در خدمت خود درآورد و از رهگذر اين زندگى آرام ، به كسب كمال و كرامت انسانى خود بپردازد ، نه آن كه تمام وقت و عافيت و همه ى كمالاتى را كه بايد در عمر خود به دست مى آورد ، به فداى متاعى كند كه بايد در خدمت او قرار گيرد .
اللهم صل على محمد و آله ، و امنعنى من السرف ، و حصن رزقى من التلف ، و وفر ملكتى بالبركة فيه ، و أصب بى سبيل الهداية للبر فيما أنفق منه ، اللهم صل على محمد و آله ، و اكفنى مؤونة الاكتساب ، و ارزقنى من غير احتساب ، فلا أشتغل عن عبادتك بالطلب ، و لا أحتمل اصر تبعات المكسب ؛
خدايا ! بر حضرت محمد و خاندان او درود فرست و مرا از اسراف بازدار و روزى مرا در دژ مستحكم خود از هر گونه تلف محفوظ بدار و در اموالم بركت و فزونى عطا كن و چون از آن انفاق كنم ، راه خير پيش پايم نه . خدايا ! بر حضرت محمد و خاندان او درود فرست و زحمت كسب مال را از عهده ى من بردار و بدون حساب روزى ام ده تا به جاى بندگى و عبادت تو ، سرگرم درخواست از حضرتت نشوم و متحمل وبال كسب و كار نگردم .
اسراف و پيامدهاى آن
در اين دعا ، امام عليه السلام از خداوند متعال درخواست نموده است كه بنده ى خود را از افراط و تفريط در صرف اموال و نيز تلاش بيش از حد در امر معاش حفظ كند ، چرا كه اسراف يكى از عوامل تهى دستى است ، هر چند به دست آوردن مال مشكل است، ولى نگهدارى از آن و تعديل در هزينه ، از تحصيل مال مشكل تر است.
در بسيارى از موارد ، اسراف بدان معنا است كه آن چه به دست مى آيد ، كمتر از آن مقدارى است كه از دست مى رود و پيامد قهرى آن ، كسرى بودجه ى خانواده و بدهكارى و سختى خواهد بود ؛ بدين ترتيب مى توان گفت : جلوگيرى از اسراف ، خود نقش مهمى در فقرزدايى دارد . البته گاهى علت هاى آسمانى و غيراختيارى در كار است كه از ابتدا مانع پيدايش مال و تكاثر ثروت يا سبب نابودى اموال گردآمده مى شود كه بر طرف شدن آن نياز به دعا و توسل است و اصولا نبايد در خانه ى حضرت حق را در هيچ حال – چه در حال فقر و چه در حال غنا – رها ساخت .
مفهوم بركت در مال
در ادامه ، امام عليه السلام از خدا بركت در مال را طلب نموده است . بركت ، زيادى مال نيست ، زيرا بسيارى از افراد اموال زيادى را ذخيره مى كنند ، ولى مال آنان مبارك نيست ؛ يعنى با عمرى تلاش دست خالى از جهان مى روند و از اموال بى شمار خود ، بهره اى براى سراى جاودان برنمى دارند ، بلكه اموالشان را باقى مى گذارند تا نصيب عده اى شود كه در بدترين مصارف ، آن را هزينه كنند . بركت در مال آن جا است كه بتوان آبروى خود را به خوبى حفظ كرد و محتاج ديگرى نشد و به ضعيفان نيز كمك نمود و مقدارى را هم براى آينده ذخيره كرد .
مبادا در دهر دير زيستى
كه مصيبت بود پيرى و نيستى
عقل اقتصادى ، سرمايه ى بسيار مهمى است كه با وجود آن ، كمى و زيادى سرمايه چندان اهميت نخواهد داشت ، چه بسيار ديده شده است كه كسانى با وضع مالى متوسط و يا كمتر از متوسط زندگى بسيار آرام و خوشى را مى گذرانند و در مقابل ، بسيارى از ثروتمندان مال اندوز كه نه خود مى خورند و نه به ديگرى مى دهند و جز انباردارى در زندگى ، كار ديگرى نمى كنند و از اين عالم با دست تهى به سراى ديگر مى روند .
اميرمؤمنان عليه السلام فرمود :
آن كه بيش از مقدار ضرورى بيندوزد ، امانت دار ديگران خواهد بود .
شايد مراد از جمله ى بعد كه امام عليه السلام فرمود : «و أصب بى سبيل الهداية للبر ...»
نيز همان معنا از بركت باشد ؛ يعنى بداند كه چگونه انفاق كند و به جا و مناسب و با سليقه و هنر خاص ، به بهترين مصرف برساند ، زيرا گاهى ناآگاهى هاى مردم موجب مى شود صدقات و مبرات را در مواردى هزينه كنند كه نه تنها مفيد نيست ، بلكه پيامدهاى منفى نيز در بر دارد ؛ از اين رو ، صرف وجوه بايد با تدبير و هدايت صورت گيرد .
درخواست روزى آسان
امام عليه السلام در جمله ى بعد رزقى را طلب فرموده است كه مشقت در آن نباشد و اين نه بدان معنا است كه بنده اصلا طلب روزى نكند ، زيرا تقدير برخى چنين است كه در پست ترين و پرزحمت ترين كارها ، روزى خود را كسب كنند و برخى هم با كمال سهولت ، زندگى خوبى را تأمين مى كنند . امام عليه السلام آن روزى را مى خواهد كه انسانيت انسان در راه كسب آن ، تلف نشود ؛ پس آن مال و ثروتى كه پيدايش آن به قيمت صرف وقت و ذهن انسانى تمام شود و همه ى وجود انسان خرج شود تا مقدارى زر و سيم به دست آيد ، به هيچ وجه به صلاح انسان نيست و معامله اى زيان بار ، بلكه سفهى است .
آرى ، نبايد تمام وجود و وقت انسان در خدمت تحصيل مال قرار گيرد ، زيرا اشتغال فراگير ، مانع حضور در محضر عبوديت است ؛ كسى كه در تمام وقت و ذهنش مشغول امر روزى باشد ، فرصت براى ذكر و ياد و عبادت و بندگى حضرت حق در عمر او باقى نخواهد ماند . راستى مال و ثروت آن قدر ارزش ندارد كه انسانيت انسان در خدمت آن تلف شود ؛ اين انسان است كه بايد مال را در خدمت خود درآورد و از رهگذر اين زندگى آرام ، به كسب كمال و كرامت انسانى خود بپردازد ، نه آن كه تمام وقت و عافيت و همه ى كمالاتى را كه بايد در عمر خود به دست مى آورد ، به فداى متاعى كند كه بايد در خدمت او قرار گيرد .
اللهم فأطلبنى بقدرتك ما أطلب ، و أجرنى بعزتك مما أرهب ، الهم صل على محمد و آله ، و صن وجهى باليسار ، و لا تبتذل جاهى بالاقتار ، فأسترزق أهل رزقك ، و أستعطى شرار خلقك ، فأفتتن بحمد من أعطانى ، و أبتلى بذم من منعنى ، و أنت من دونهم ولى الاعطاء و المنع ؛
بار الها ! به قدرت خود حاجتم را روا ساز و به عزتت ، مرا از آن چه مى ترسم ، پناه ده . خدايا ! بر حضرت محمد و خاندان او درود فرست و با گشايش در روزى ، آبروى مرا حفظ نما و عزت و كرامتم را با تنگدستى مگير ، مبادا كه از روزى خواران تو روزى طلبم و از بدسرشتان خلق عطا خواهم و گرفتار سپاس گويى آن شوم كه به من چيزى بخشيده اند و يا نكوهش آنان كه از من دريغ كرده است ، با آن كه فيض و بخشش و منع و دريغ تنها به دست تو است.
........................