بخشی از دعای دوازدهم صحیفه سجادیه:
1- خداوند امور فاسد بندگانش را از راه توبه اصلاح
از صدر و ذيل سخنان امام عليه السلام و مجموع پيكره ى گفتار وى حكمت و كرامت و فضيلت چونان آبشارى خروشان فرو مى ريزد . امام سجاد عليه السلام پس از آن كه از خداوند متعال تقاضاى اجابت دعا فرمود و به ابراز بندگى پرداخت ، به محضر حضرت رب العزه – جل جلاله – عرضه مى دارد : خدايا ! مرا به يأس از عدل و انصاف خود مبتلا نگردان ، چرا كه نوميدى از عدل الهى در حد كفر است . بنابراين ، در واقع حضرت سجاد عليه السلام ايمان خود را در گرو عنايت و تفضل حضرت خداوندى مى داند واز او حفظ اين مرتبه از ايمان خود را درخواست مى كند.
درخواست تنبه ستمكار و نجات ستمديده
نكته ى ديگر آن كه امام عليه السلام به سركشى بيشتر تبه كاران راضى نشده است ، لذا عرض مى كند : خدايا ! ستم كننده ى به من را در گناه فارغ البال قرار مده كه بيش از پيش به بلاى طغيان گرفتار شود . تو گويى امام معصوم عليه السلام درد و گرفتارى ديگران را از خود مى داند و او را چنان در خطر مى بيند ، مثل آن كه خود در مخاطره است . از اين رو ، از خداوند متعال درخواست نموده است كه او را در ايمنى انكار قرار ندهد تا به ظلم بيشتر مبتلا گردد ، بلكه به او آگاهى عطا فرمايد كه عاقبت ظلم و ستم ستمگران را بداند و از سرنوشت آنان آگاه گردد ، باشد كه متنبه شود و از حال غفلت محض باز گردد و بداند كه :
(و سيعلم الذين ظلموا أى منقلب ينقلبون) ؛
به زودى آنان كه ستم كرده اند ، خواهند دانست كه به چه جايگاهى باز مى گردند .بر اين اساس ، درخواست امام عليه السلام از خداوند متعال ، آگاهى ستمكار است ، نه نفرين و آرزوى نابود شدن او و نه گرفتارى او به رنج و مصيبت ، بلكه امام عليه السلام كمك خدا را به حال خود نافع مى داند نه نابودى دشمن را . هم از اين رو عرضه مى دارد : آن چه از سرعت فرج به مضطران وعده داده اى ، به من نيز عطا فرما كه خود در قرآن كريم فرموده اى :
(فان مع العسر يسرا ان مع العسر يسرا) ؛
همانا با هر سختى ، آسانى است ، همانا با هر سختى ، آسانى است .
نيز فرموده اى :
(أمن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء)؛
كيست كه درمانده را به هنگام استمداد پاسخ مى دهد و رنج را از وى دور مى سازد ؟!
آرى ، عقل محض آن است كه از شهوت و غضب به دور باشد و مصداق اتم آن به خوبى در اين واكنش حضرت سيدالساجدين عليه السلام نسبت به خصم پيدا است ، چرا كه امام معصوم راه كار را عافيت خود از بلاى دشمن مى داند ، نه نابودى دشمن ، زيرا نابودى دشمن علت تام عافيت نيست ، چه بسا كه دشمن نابود شود ولى آثار ظلم او بر جاى ماند . از اين رو ، امام عليه السلام از خدا خواسته است كه ظالم در عذاب بيشتر سقوط نكند و خدا او را از ظلم باز دارد و در عين حال عافيت از شر ظالم را تقاضا كرده است .
بدين ترتيب ، امام عليه السلام روش عقلانى دعا كردن را به امت مى آموزد ، مبادا كه تنها براى هلاكت دشمن دست به دعا بردارند و از روش احساسى پيروى كنند .
در واقع ، امام عليه السلام گشايش كار را براى هر دو طرف درخواست كرده است كه هم ستمگر آگاه شود ، كه نبايد به ظلم دست يازد و هم ستمديده به عنايت الهى از زير يوغ جور خارج شود .
فصل على محمد و آله ، و صل دعائى بالاجابة ، و اقرن شكايتى بالتغيير ، اللهم لا تفتنى بالقنوط من انصافك ، و لا تفتنه بالأمن من انكارك ، فيصر على ظلمى ، و يحاضرنى بحقى ، و عرفه عما قليل ما أوعدت الظالمين ، و عرفنى ما وعدت من اجابة المضطرين ؛
خدايا ! بر حضرت محمد و خاندان او درود فرست و دعايم را قرين اجابت فرما و شكايتم را با دگرگونى اوضاع و از بين بردن ظلم همراه ساز . كريما ! مرا با نوميدى از عدل خود مورد آزمايش قرا مده و آن ستمكار را با پيدايش امن و امان مغرور مگردان ، تا بر ظلم من اصرار ورزد و مرا از حقم باز دارد و او را از آن چه به ظالمان وعده داده اى به زودى آگاه ساز و مژده ى اجابت درماندگان را به من ابلاغ فرما .
درخواست حفظ ايمان
از صدر و ذيل سخنان امام عليه السلام و مجموع پيكره ى گفتار وى حكمت و كرامت و فضيلت چونان آبشارى خروشان فرو مى ريزد . امام سجاد عليه السلام پس از آن كه از خداوند متعال تقاضاى اجابت دعا فرمود و به ابراز بندگى پرداخت ، به محضر حضرت رب العزه – جل جلاله – عرضه مى دارد : خدايا ! مرا به يأس از عدل و انصاف خود مبتلا نگردان ، چرا كه نوميدى از عدل الهى در حد كفر است . بنابراين ، در واقع حضرت سجاد عليه السلام ايمان خود را در گرو عنايت و تفضل حضرت خداوندى مى داند واز او حفظ اين مرتبه از ايمان خود را درخواست مى كند.
درخواست تنبه ستمكار و نجات ستمديده
نكته ى ديگر آن كه امام عليه السلام به سركشى بيشتر تبه كاران راضى نشده است ، لذا عرض مى كند : خدايا ! ستم كننده ى به من را در گناه فارغ البال قرار مده كه بيش از پيش به بلاى طغيان گرفتار شود . تو گويى امام معصوم عليه السلام درد و گرفتارى ديگران را از خود مى داند و او را چنان در خطر مى بيند ، مثل آن كه خود در مخاطره است . از اين رو ، از خداوند متعال درخواست نموده است كه او را در ايمنى انكار قرار ندهد تا به ظلم بيشتر مبتلا گردد ، بلكه به او آگاهى عطا فرمايد كه عاقبت ظلم و ستم ستمگران را بداند و از سرنوشت آنان آگاه گردد ، باشد كه متنبه شود و از حال غفلت محض باز گردد و بداند كه :
(و سيعلم الذين ظلموا أى منقلب ينقلبون)؛
به زودى آنان كه ستم كرده اند ، خواهند دانست كه به چه جايگاهى باز مى گردند .بر اين اساس ، درخواست امام عليه السلام از خداوند متعال ، آگاهى ستمكار است ، نه نفرين و آرزوى نابود شدن او و نه گرفتارى او به رنج و مصيبت ، بلكه امام عليه السلام كمك خدا را به حال خود نافع مى داند نه نابودى دشمن را . هم از اين رو عرضه مى دارد : آن چه از سرعت فرج به مضطران وعده داده اى ، به من نيز عطا فرما كه خود در قرآن كريم فرموده اى :
(فان مع العسر يسرا ان مع العسر يسرا)؛
همانا با هر سختى ، آسانى است ، همانا با هر سختى ، آسانى است .
نيز فرموده اى :
(أمن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء)؛
كيست كه درمانده را به هنگام استمداد پاسخ مى دهد و رنج را از وى دور مى سازد ؟!
آرى ، عقل محض آن است كه از شهوت و غضب به دور باشد و مصداق اتم آن به خوبى در اين واكنش حضرت سيدالساجدين عليه السلام نسبت به خصم پيدا است ، چرا كه امام معصوم راه كار را عافيت خود از بلاى دشمن مى داند ، نه نابودى دشمن ، زيرا نابودى دشمن علت تام عافيت نيست ، چه بسا كه دشمن نابود شود ولى آثار ظلم او بر جاى ماند . از اين رو ، امام عليه السلام از خدا خواسته است كه ظالم در عذاب بيشتر سقوط نكند و خدا او را از ظلم باز دارد و در عين حال عافيت از شر ظالم را تقاضا كرده است .
بدين ترتيب ، امام عليه السلام روش عقلانى دعا كردن را به امت مى آموزد ، مبادا كه تنها براى هلاكت دشمن دست به دعا بردارند و از روش احساسى پيروى كنند .
در واقع ، امام عليه السلام گشايش كار را براى هر دو طرف درخواست كرده است كه هم ستمگر آگاه شود ، كه نبايد به ظلم دست يازد و هم ستمديده به عنايت الهى از زير يوغ جور خارج شود .
اللهم صل على محمد و آله ، و وفقنى لقبول ما قضيت لى و على و رضنى بما أخذت لى و منى ، و اهدنى للتى هى أقوم ، و استعملنى بما هو أسلم ، اللهم و ان كانت الخيرة لى عندك فى تأخير الأخذ لى و ترك الانتقام ممن ظلمنى الى يوم الفصل و مجمع الخصم ، فصل على محمد و آله ، و أيدنى منك بنية صادقة و صبر دآئم ؛
خدايا ! بر حضرت محمد و خاندان او درود فرست و مرا نسبت به آن چه براى من مقرر فرموده اى ، موفق گردان و به آن چه از من گرفتى و يا به من عنايت فرمودى ، راضى بدار و به بهترين طريقم هدايت نما و به سالم ترين كار وادار . پروردگارا ! اگر خير در آن است كه من در برابر جور ستمگران صبر كنم و انتقام از ظالمان را به روز حشر كه در آن بدخواهان را گرد مى آورى و خود حكم مى رانى ، واگذارم ؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا به نيت صادق و صبر دايمى تأييد فرما .
.......................
دعاى آن حضرت عليه السلام است هنگامى كه روزى
از دعاهاى آن حضرت است هنگامى كه ماه رمضان فرامى رسيد
o سپاس و
و از دعاى امام عليه السلام بود، در ترس (از خداوند)
- خداوندا، تو مرا
̶ اى خدا اى آن كه در حوائج خلق منتهاى هر مطلوب و آرزوئى (و
بنیاد صحیفه سجادیه در استان اصفهان در جهت توسعه فرهنگ قرآن و عترت براساس حدیث ثقلین در سال 1395 تاسیس گردید.
امید است این کتاب ازرشمند صحیفه سجادیه که تنها کتابی است که از سوی اهل بیت (ع) به نگارش درآمده و به عنوان زبور آل محمد و خواهر قرآن معروف است، بعد از قرآن و نهج البلاغه به آن توجه ویژه شود و در جامعه اسلامیمان مورد توجه و بهر برداری قرار گیرد.