عفو خدا
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۱۰ - فراز ۲
فَسَهِّلْ لَنَا عَفْوَكَ بِمَنِّكَ، وَ أَجِرْنَا مِنْ عَذَابِكَ بِتَجَاوُزِكَ، فَإِنَّهُ لَا طَاقَةَ لَنَا بِعَدْلِكَ، وَ لَا نَجَاةَ لِأَحَدٍ مِنَّا دُونَ عَفْوِكَ.
پس به نعمت (بى پایان) خود بخششت را بر ما آسان فرما (بى رسیدگى به حساب ما انعام کن) و به گذشتت (از گناهان) ما را از کیفرت رهائى ده، زیرا (در بازپرسى از کردار و گفتار) ما را توانائى دادگرى تو نیست، و بىعفو و بخششت هیچ یک از ما را رهائى (از عذاب) نه.
آنچه خدا بر بنده وارد نموده است
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۱۵ - فراز ۶
اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَبِّبْ إِلَيَّ مَا رَضِيتَ لِي، وَ يَسِّرْ لِي مَا أَحْلَلْتَ بِي، وَ طَهِّرْنِي مِنْ دَنَسِ مَا أَسْلَفْتُ، وَ امْحُ عَنِّي شَرَّ مَا قَدَّمْتُ، وَ أَوْجِدْنِي حَلَاوَةَ الْعَافِيَةِ، وَ أَذِقْنِي بَرْدَ السَّلَامَةِ، وَ اجْعَلْ مَخْرَجِي عَنْ عِلَّتِي إِلَى عَفْوِكَ، وَ مُتَحَوَّلِي عَنْ صَرْعَتِي إِلَى تَجَاوُزِكَ، وَ خَلَاصِي مِنْ كَرْبِي إِلَى رَوْحِكَ، وَ سَلَامَتِي مِنْ هَذِهِ الشِّدَّةِ إِلَى فَرَجِكَ.
بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و آنچه برایم پسندیده اى (بیمارى یا اندوه و گرفتارى) را محبوب من گردان، و آنچه که بر من فرود آوردهاى برایم آسان فرما، و مرا (در برابر این گرفتارى) از چرکى کردارهاى پیش از اینم پاک کن، و اعمال بد پیش از اینم را نابود ساز، و شیرینى تندرستى را برایم پدید آور، و گوارائى سلامتى را به من بچشان، و بیرون شدن از بیماریم را به عفو و بخششت و بازگشت از درافتادنم را بگذشتت و رهائى از اندوهم را به رحمتت و تندرستىام از این سختى را به گشایشت قرار ده.
راههاى رسیدن به خشنودى خدا
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۲۰ - فراز ۲۸
اللَّهُمَّ اخْتِمْ بِعَفْوِكَ أَجَلِي، وَ حَقِّقْ فِي رَجَاءِ رَحْمَتِكَ أَمَلِي، وَ سَهِّلْ إِلَى بُلُوغِ رِضَاكَ سُبُلِي، وَ حَسِّنْ فِي جَمِيعِ أَحْوَالِي عَمَلِي.
بار خدایا به سر رسیدن عمرم را با گذشت خود به پایان رسان، و آرزویم را در امید به رحمت خویش پابرجا نما، و راه هایم را براى رسیدن به خشنودیت آسان فرما (توفیق عطا کن تا به طاعات تو بىرنج قیام نمایم) و کردارم را در هر حال (تندرستى، بیمارى، خشنودى، اندوه ناکى، بردبارى، خشم و مانند آنها) نیکو گردان.
راه به دست آوردن روزى
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۳۲ - فراز ۲۸
وَ أَسْأَلُكَ فِي أَنْ تُسَهِّلَ إِلَى رِزْقِي سَبِيلًا، فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى ابْتِدَائِكَ بِالنِّعَمِ الْجِسَامِ، وَ إِلْهَامِكَ الشُّكْرَ عَلَى الْإِحْسَانِ وَ الْإِنْعَامِ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ سَهِّلْ عَلَيَّ رِزْقِي، وَ أَنْ تُقَنِّعَنِي بِتَقْدِيرِكَ لِي، وَ أَنْ تُرْضِيَنِي بِحِصَّتِي فِيما قَسَمْتَ لِي، وَ أَنْ تَجْعَلَ مَا ذَهَبَ مِنْ جِسْمِي وَ عُمْرِي فِي سَبِيلِ طَاعَتِكَ، إِنَّكَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ.
و از تو درخواست مىکنم که براى (به دست آوردن) روزیم راهى آسان فراهم نمائى، پس تو را است سپاس بر آنکه نعمتهاى بزرگ را آغاز نمودى و سپاس بر نیکى کردن و نعمت دادنت را الهام کرده در دل انداختى، پس بر محمد و آل او درود فرست، و روزیم را بر من آسان گردان، و اینکه مرا به اندازهاى که برایم تعیین فرمودهاى قانع و خشنود نمائى، و به بهره ام در آنچه (روزى) که بهره ى من گردانیده اى خشنودم فرمائى، و آنچه از تن و عمرم به کار رفته در راه طاعت و فرمانبرداریت قرار دهى (به حساب آورى، و این از راه تبدیل سیئات و بدیها به حسنات و نیکیها است، چنانکه در قرآن شریف «س 25 ى 70( مىفرماید: الا من تاب و امن و عمل عملا صالحا، فاولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات، و کان الله غفورا رحیما یعنى جز کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و کار شایسته بجا آورند، پس خداوند بدیهاى آنها را به نیکیها تبدیل گرداند که خدا آمرزنده ى مهربان است) زیرا تو بهترین روزى دهندگانى (براى آنکه آفریننده ى روزیها توئى، و آنها را بى عوض مىبخشى).
آنچه بندگان از حکم خدا، دشوار مىدانند
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۳۳ - فراز ۴
حَبِّبْ إِلَيْنَا مَا نَكْرَهُ مِنْ قَضَائِكَ، وَ سَهِّلْ عَلَيْنَا مَا نَسْتَصْعِبُ مِنْ حُكْمِكَ.
آنچه را از تقدیر تو که نمىپسندیم پیش ما محبوب گردان، و آنچه را از قضاى تو که دشوار مىداریم بر ما آسان فرما.
راه خیرات، پیشى گرفتن به سوى آنها و رقابت در آنها
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۴۷ - فراز ۹۴
وَ سَهِّلْ لِي مَسْلَكَ الْخَيْرَاتِ إِلَيْكَ، وَ الْمُسَابَقَةَ إِلَيْهَا مِنْ حَيْثُ أَمَرْتَ، وَ الْمُشَاحَّةَ فِيهَا عَلَى مَا أَرَدْتَ.
و راه نیکوهاى به سویت (بندگیت) و پیشى گرفتن به آنها را از آنجا که تو امر کرده اى، و حرص و آز در آنها را به آنچه تو خواسته اى برایم آسان گردان (چنان کن که در نظرم سخت و دشوار نیاید).
اندوه جان کندن، سختى ناله هاى پى درپى و خرخر وقت جان کندن
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۴۲ - فراز ۱۳
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَوِّنْ بِالْقُرْآنِ عِنْدَ الْمَوْتِ عَلَى أَنْفُسِنَا كَرْبَ السِّيَاقِ، وَ جَهْدَ الْأَنِينِ، وَ تَرَادُفَ الْحَشَارِجِ إِذَا بَلَغَتِ النُّفُوسُ التَّرَاقِيَ، وَ قِيلَ مَنْ رَاقٍ؟ وَ تَجَلَّى مَلَكُ الْمَوْتِ لِقَبْضِهَا مِنْ حُجُبِ الْغُيُوبِ، وَ رَمَاهَا عَنْ قَوْسِ الْمَنَايَا بِأَسْهُمِ وَحْشَةِ الْفِرَاقِ، وَ دَافَ لَهَا مِنْ ذُعَافِ الْمَوْتِ كَأْساً مَسْمُومَةَ الْمَذَاقِ، وَ دَنَا مِنَّا إِلَى الْآخِرَةِ رَحِيلٌ وَ انْطِلَاقٌ، وَ صَارَتِ الْأَعْمَالُ قَلَائِدَ فِي الْأَعْنَاقِ، وَ كَانَتِ الْقُبُورُ هِيَ الْمَأْوَى إِلَى مِيقَاتِ يَوْمِ التَّلَاقِ.
بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و به وسیله ى قرآن هنگام (رسیدن) مرگ اندوه جان کندن و سختى ناله کردن و پى در پى بودن ناله هاى وقت جان کندن (یا پى در پى بودن غرغره ها و به شمار افتادن نفسهاى در وقت جان سپردن) را بر ما آسان فرما آنگاه که جانها به چنبرهاى گردن رسد (گفته اند: از لطف و توفیق خداوند متعال است به بندگان که فرشته ى مرگ را در گرفتن جانها امر فرموده از انگشتهاى پا شروع نماید آنگاه تدریجا و کمکم به بالا آید یا به سینه و گلو رسد براى اینکه بنده در این مدت بتواند از روى دل به خدا روآورد و وصیت و توبه نماید پیش از آنکه عالم دیگر را به چشم ببیند و روحش از بدن بیرون شود که از این راه امید به نیکوئى پایان کار او مىباشد) و گفته شود کیست افسونگر؟ (یاران و خویشان محتضر و مرگ رسیده گویند: کیست دعا خواند که این بیمار بهبودى یابد؟ یا کیست که بتواند این انسان را که نزدیک مردن است به افسون بهبودى دهد؟ کسى نیست و نمىتواند! یا برخى از فرشتگان گویند: کدام یک از شما فرشتگان روح این محتضر را بالا مىبرید، فرشتگان رحمت یا فرشتگان عذاب؟ این جمله از دعا اقتباس از قول خداى تعالى است «س 75 ى 26(: کلا اذا بلغت التراقى «ى 27( و قیل من راق یعنى چنین نیست «که دنیاخواهان دل بر دنیا توانند نهاد و از آخرت غفلت نمایند» چون جانشان به چنبر گردن رسد و گفته شود: کیست افسونگر «به دعاء یا طبیب و بهبودى دهنده ى به دواء)» و فرشته ى مرگ براى گرفتن آن جانها از پرده هاى پنهانی ها(ى از عقل و علم بشر) آشکار گردد، و آنها را به تیرهاى ترس فراق و جدائى (از دنیا) از کمان مرگها بزند، و براى آن جانها جامى را که زهرآلوده است چشیدن از آن از زهر مرگ آمیخته سازد، و کوچ کردن و روان شدن ما (از دنیا) به سوى آخرت نزدیک شود، و اعمال و کردارها (مانند) گردنبندهاى در گردنها گردد (اشاره به قول خداى تعالى «س 17 ى 13(: و کل انسان الزمناه طائره فى عنقه یعنى و عمل هر انسانى را «هر که باشد» در گردن او واجب و لازم گردانیدیم «عملش با او است و مانند گردنبند هرگز از او جدا نمىشود)» و تا وعده گاه روز به هم رسیدن (روز قیامت که جانها با بدنها، یا اهل آسمان با اهل زمین، یا ستمگر با ستم کشیده یا غیر آنها که خدا مىداند به هم رسند) گورها آرامگاه باشد.