صحیفه سجادیه - دعای شماره ۵۱ - فراز ۷
يَا كَهْفِي حِينَ تُعْيِينِي الْمَذَاهِبُ وَ يَا مُقِيلِي عَثْرَتِي، فَلَوْ لَا سَتْرُكَ عَوْرَتِي لَكُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحِينَ، وَ يَا مُؤَيِّدِي بِالنَّصْرِ، فَلَوْ لَا نَصْرُكَ إِيَّايَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَغْلُوبِينَ، وَ يَا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوكُ نِيرَ الْمَذَلَّةِ عَلَى أَعْنَاقِهَا، فَهُمْ مِنْ سَطَوَاتِهِ خَائِفُونَ، وَ يَا أَهْلَ التَّقْوَى، وَ يَا مَنْ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى، أَسْأَلُكَ أَنْ تَعْفُوَ عَنِّي، وَ تَغْفِرَ لِي فَلَسْتُ بَرِيئاً فَأَعْتَذِرَ، وَ لَا بِذِي قُوَّةٍ فَأَنْتَصِرَ، وَ لَا مَفَرَّ لِي فَأَفِرَّ.
اى پناه من هنگامى که راهها(ى گوناگون) مرا به رنج انداخته (نمىدانم به کدام راهى روم که نجات و رهائیم در آنست) و اى درگذرنده ى از لغزش (گناه) من که اگر پرده پوشى تو درباره ى من از آنچه (گناهانم که) از آن شرم آید نمى بود هر آینه از رسواشدگان مىبودم، و اى توانائى دهنده ى به یارى کردن که اگر مرا یارى کردن تو نمىبود هر آینه از شکست خوردگان مىبودم، و اى کسى که پادشاهان براى او یوغ (چوبى که بر گردن دو گاو گذارند و چوب گاوآهن را به آن بندند و زمین را شیار کنند) ذلت و خوارى بر گردنهاشان نهاده اند، و از غلبه و اقتدارهاى او ترسانند، و اى سزاوار پرهیزکارى (اى کسى که شایسته است از عقاب و کیفرت بپرهیزند) و اى کسى که مر او را است نامهاى نیکو، از تو مىخواهم که از من درگذرى و مرا بیامرزى، زیرا من بى گناه نیستم که عذر آورم، و داراى توانائى نمى باشم که غالب و پیروز گردم، و مرا گریزگاهى نیست که بگریزم
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۴۷ - فراز ۲۱
أَنْتَ الَّذِي ابْتَدَأَ، وَ اخْتَرَعَ، وَ اسْتَحْدَثَ، وَ ابْتَدَعَ، وَ أَحْسَنَ صُنْعَ مَا صَنَعَ.
توئى آنکه آفرید چنان آفریده اى که پیش از آن مانندش را آفریننده اى نیافریده ، و پدید آورد پدید آورده اى که از روى نمونه نبوده، و آفرید و آفریننده اى پیش از او نبوده، و به وجود آورد بى آنکه آلت و ابزارى به کار برده یا در جائى باشد، و آفرینش آنچه را آفرید نیکو و محکم و استوار گردانید
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۳۷ - فراز ۱۶
فَمَنْ أَكْرَمُ يَا إِلَهِي مِنْكَ، وَ مَنْ أَشْقَى مِمَّنْ هَلَكَ عَلَيْكَ؟ لَا مَنْ؟ فَتَبَارَكْتَ أَنْ تُوصَفَ إِلَّا بِالْإِحْسَانِ، وَ كَرُمْتَ أَنْ يُخَافَ مِنْكَ إِلَّا الْعَدْلُ، لَا يُخْشَى جَوْرُكَ عَلَى مَنْ عَصَاكَ، وَ لَا يُخَافُ إِغْفَالُكَ ثَوَابَ مَنْ أَرْضَاكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِي أَمَلِي، وَ زِدْنِي مِنْ هُدَاكَ مَا أَصِلُ بِهِ إِلَى التَّوْفِيقِ فِي عَمَلِي، إِنَّكَ مَنَّانٌ كَرِيمٌ.
از اینرو کیست کریم و بزرگوارتر از تو- اى خداى من- و کیست بدبخت تر از کسى که برخلاف رضاى تو تباه گردد؟ نه (کسى بدبخت تر نیست)! کیست (که بدبخت تر باشد)؟ زیرا تو بزرگترى (یا خیر و نیکیت بیشتر است) از اینکه جز به احسان و نیکى وصف شوى، و (از نقائص) منزه و پاکى که جز از عدل (تو) از تو بترسند (در دعاى حضرت امیرالمومنین- علیه السلام- است: اللهم احملنى على عفوک، و لا تحملنى على عدلک یعنى بار خدایا مرا به عفو و گذشتت واگزار و مرا بر عدلت وامگزار) ترس از آن نیست که بر کسى که تو را معصیت کرده ستم کنى، و پاداش آنکه را که تو را خشنود گردانیده (امرت را بجا آورده و از نهیت دورى گزیده) فروگزارى (بلکه ترس از عدل تو است) پس بر محمد و آل او درود فرست، و آرزویم (رفتار تو با من از روى عفو و گذشت) را به من ببخش، و هدایت و راهنمائى خود را بر من بیافزا که به وسیله ى آن به توفیق در کردارم (به آنچه موافق رضاى تو است) برسم، زیرا تو بسیار نعمت دهنده ى بزرگوارى.