صحیفه سجادیه - دعای شماره ۲۰ - فراز ۱۰
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِي بِحِلْيَةِ الصَّالِحِينَ، وَ أَلْبِسْنِي زِينَةَ الْمُتَّقِينَ، فِي بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ كَظْمِ الغَيْظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَيْنِ، وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ، وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ، وَ لِينِ الْعَرِيكَةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّيرَةِ، وَ سُكُونِ الرِّيحِ، وَ طِيبِ الْمخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَى الْفَضِيلَةِ، وَ إِيثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْكِ التَّعْيِيرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَى غَيْرِ الْمُسْتَحِقِّ، وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ، وَ اسْتِقْلَالِ الْخَيْرِ وَ إِنْ كَثُرَ مِنْ قَوْلِي وَ فِعْلِي، وَ اسْتِكْثَارِ الشَّرِّ وَ إِنْ قَلَّ مِنْ قَوْلِي وَ فِعْلِي، وَ أَكْمِلْ ذَلِكَ لِي بِدَوَامِ الطَّاعَةِ، وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ، وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ، وَ مُسْتَعْمِلِ الرَّأْيِ الْمخْتَرَعِ.
بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و مرا به زینت صالحین و شایستگان (انجام حقوق خدا و مردم) آراسته فرما، و زیور پرهیزکاران (عمل به واجبات و ترک محرمات) را به من بپوشان، با (توفیق براى) گستردن عدل و داد (تا از افراط و تفریط در حق دورى گزینم) و فرونشاندن خشم (و آشکار نکردن آن به گفتار یا کردار، در قرآن کریم «س 3 ى 134( فرماید: و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس یعنى پرهیزکاران آنانند که سختترین خشم را فرونشانده از «بدى» مردم درگذرند) و خاموش کردن آتش دشمنى (اختلاف بین مردم) و گردآوردن پراکندگان (دلهاى از هم رنجیده) و اصلاح فساد بین مردم، و فاش کردن خیر و نیکى، و پنهان نمودن عیب و زشتى (از کسانى که از آن شرمندهاند، نه از آنانکه هر چند عیبشان را پنهان کنند دست از آن برندارند که پنهان نمودن عیب این کسان کمک بر معاصى است، پس آشکار کردن عیب آنان روا است، و ناگفته نماند: پنهان نمودن عیب دربارهى معصیت و گناه گذشته است، ولى دربارهى گناهى که اکنون بجا مىآورد بر کسى که توانا باشد واجب است که او را منع نموده و بازدارد، نه آنکه آن را پنهان نماید، و اگر توانا نیست به کسى که زمام امور را در دست دارد مراجعه نماید در صورتى که کار به مفسده و تباهکارى سختتر از آن نکشد، و همچنین واجب است آشکار نمودن عیب شاهد و گواه و راوى خبر و امین بر اوقاف و صدقات و اموال ایتام هنگام حاجت، زیرا احکام شرعیه بر آن مترتب است، و عیبگوى ایشان گناه نکرده است در صورتى که قصد عیب گوینده جلوگیرى از معصیت باشد، نه آشکار ساختن عیب) و نرمخوئى و فروتنى و نیکوروشى، و سنگینى، و خوشخوئى (با مردم) و پیشى گرفتن نیکى، و برگزیدن احسان بىآنکه جزاى احسانى باشد، و سرزنش نکردن (رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده: کسى که مومنى را به گناهى سرزنش نماید نمىمیرد تا اینکه آن را مرتکب شود. و این فرمایش با وجوب امر به معروف و نهى از منکر منافات ندارد، زیرا مقصود از آن نصیحت و اندرز است، نه سرزنش) و همراهى نکردن به غیر مستحق (زیرا کمک به کسى که شایسته نیست اسراف و بیجا به کار بردن مال است که نکوهش شده) و گفتن حق اگر چه سخت (یا اندک) باشد، و کم شمردن نیکى در گفتار و کردارم اگر چه بسیار باشد، و بسیار شمردن بدى در گفتار و کردارم اگر چه کم باشد (چون این صفت شخص را از عجب و خودپسندى دور مىگرداند) و آنچه را بیان شد براى من به وسیله هموارگى طاعت و فرمانبرى، و همیشه بودن با جماعت (مومنین که بر مذهب حق بوده و گرد آمدهاند هر چند اندک باشند) و واگذاشتن بدعتگزاران و آنکه راى و اندیشه اختراع شده به کار برد، کامل گردان.