ناامیدى از عدل خدا
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۱۴ - فراز ۱۲
اللَّهُمَّ لَا تَفْتِنِّي بِالْقُنُوطِ مِنْ إِنْصَافِكَ، وَ لَا تَفْتِنْهُ بِالْأَمْنِ مِنْ إِنْكَارِكَ، فَيُصِرَّ عَلَى ظُلْمِي، وَ يُحَاضِرَنِي بِحَقِّي، وَ عَرِّفْهُ عَمَّا قَلِيلٍ مَا أَوْعَدْتَ الظَّالِمِينَ، وَ عَرِّفْنِي مَا وَعَدْتَ مِنْ إِجَابَةِ الْمُضْطَرِّينَ.
بار خدایا مرا به نومیدى از عدل و دادگرى خود آزمایش مفرما، و ستمگرم را به آسودگى از نادانى به (کیفر) خویش میازما تا بر ستم بر من ادامه دهد و بر حقم دست یابد، و به زودى آنچه (کیفرى) که به ستمگران وعده دادهاى به او بنما، و اجابت (دعائى) را که به بیچارگان وعده داده اى به من هویدا ساز.
یارى خواستن از غیر خدا و فروتنى نمودن براى غیر او
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۲۰ - فراز ۱۲
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَصُولُ بِكَ عِنْدَ الضَّرُورَةِ، وَ أَسْأَلُكَ عِنْدَ الْحَاجَةِ، وَ أَتَضَرَّعُ إِلَيْكَ عِنْدَ الْمَسْكَنَةِ، وَ لَا تَفْتِنِّي بِالِاسْتِعَانَةِ بِغَيْرِكَ إِذَا اضْطُرِرْتُ، وَ لَا بِالْخُضُوعِ لِسُؤَالِ غَيْرِكَ إِذَا افْتَقَرْتُ، وَ لَا بِالتَّضَرُّعِ إِلَى مَنْ دُونَكَ إِذَا رَهِبْتُ، فَأَسْتَحِقَّ بِذَلِكَ خِذْلَانَكَ وَ مَنْعَكَ وَ إِعْرَاضَكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
بار خدایا مرا چنان قرار ده که هنگام اضطرار به (کمک و یارى) تو (بر دشمن) حمله آورم، و هنگام نیازمندى از تو بخواهم، و هنگام درویشى (یا ذلت و خوارى) به درگاه تو زارى کنم، و مرا چون بیچاره شوم به یارى خواستن از غیر خود و چون فقیر گردم به فروتنى براى درخواست از غیر خویش و چون بترسم به زارى کردن پیش غیر خود آزمایش (یا گمراه) مفرما که به آن سبب سزاوار خوارى و بازداشتن (از رحمت) و روى گردانیدن (کیفر) تو شوم، اى بخشنده ترین بخشندگان.
آنچه خدا به بندگانش داده است
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۳۵ - فراز ۲
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تَفْتِنِّي بِمَا أَعْطَيْتَهُمْ، وَ لَا تَفْتِنْهُمْ بِمَا مَنَعْتَنِي فَأَحْسُدَ خَلْقَكَ، وَ أَغْمَطَ حُكْمَكَ.
بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و مرا بر اثر آنچه (دارائى که) به ایشان (ثروتمندان) داده اى پریشان مگردان که بر آفریدگانت رشگ برده و قضا و قدر تو را خوار شمارم، و آنان را بر اثر آنچه (کالاى دنیا که) از من بازداشته اى گرفتار مکن (به اینکه کبر و سرفرازى نموده مرا پست بینند و از این راه گناهکار شوند).
نظر به معنى نگاه، انتظار یا مهلت
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۲۰ - فراز ۳
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنِي مَا يَشْغَلُنِي الاِهْتَِمامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تَسْأَلُنِي غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَيَّامِي فِيما خَلَقْتَنِي لَهُ، وَ أَغْنِنِي وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ فِي رِزْقِكَ، وَ لَا تَفْتِنِّي بِالنَّظَرِ، وَ أَعِزَّنِي وَ لَا تَبْتَلِيَنِّي بِالْكِبْرِ، وَ عَبِّدْنِي لَكَ وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِي بِالْعُجْبِ، وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى يَدِيَ الْخَيْرَ، وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِي مَعَالِيَ الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِي مِنَ الْفَخْرِ.
بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و بى نیازم کن از کارى که کوشیدن به آن مرا (از عبادت و بندگیت) بازمى دارد (تا توجه من به جز تو نباشد) و وادار مرا به آنچه (انجام اوامر و ترک نواهى) که فردا (روز رستاخیز) از آن سئوال و بازپرسى مى نمائى (در قرآن کریم «س 16 ى 93( فرماید: و لتسئلن عما کنتم تعملون یعنى البته از آنچه «نیک و بد» بجا مىآورید سئوال خواهد شد) و روزهاى مرا در آنچه (عبادت و پرستش) که براى آنم آفریده اى صرف نما (در قرآن کریم «س 51 ى 56( فرماید: و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون یعنى جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه «مرا به یکتائى» پرستش نمایند) و مرا (از دیگران) بى نیاز فرما و روزیت را بر من گشایش ده، و به نگاه کردن (چشم به راه بودن براى رسیدن روزى، یا به نگاه کردن کالاى دنیا که در دست مردم است) گرفتارم مفرما، و عزیز و گرامى ام و به کبر و سربلندى (افراط در عزت) دچارم مکن (در مجلد پانزدهم بحارالانوار است حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمود: عجب دارم از فرزند آدم که اولش نطفه «منى» و آخرش جیفه «مردار بو گرفته» است و او میان این دو ظرف است براى غائط و پلیدى، با اینحال کبر و سربلندى مىنماید!!) و مرا براى (بندگى) خود رام ساز و عبادتم را به عجب و خودپسندى (از درجه ى قبول) تباه مگردان (حضرت صادق علیه السلام فرموده: خداى تعالى مىدانست که گناه براى مومن از عجب بهتر است، و اگر چنین نبود هرگز مومن را به گناه آزمایش نمى نمود. مرحوم مجلسى پس از نقل این حدیث در مجلد پانزدهم بحارالانوار مىفرماید: عجب بزرگ دانستن عمل نیکو و شاد شدن و نازیدن به آن است، و اینکه شخص خود را تقصیر کار نبیند، ولى شاد شدن به آن با تواضع و فروتنى براى خداى تعالى و سپاسگزارى او بر توفیق آن عمل نیکو و ستوده است) و خیر و نیکى براى مردم را به دست من روان ساز (توانگرم گردان تا به ایشان احسان نمایم) و آن را به منت نهادن باطل مفرما (از شر شیطان و نفس حفظ کن که با احسان خود بر دیگرى منت نگذارم که پاداش احسان را از بین ببرد) و خوهاى پسندیده را به من ببخش (استعداد قبول آن را به من عطا فرما) و (چنانکه آنها را دارا شدم) مرا از به خود نازیدن نگاهدار (مشهور است پیغمبر صلى الله علیه و آله فرموده: انا سید ولد ادم و لا فخر «من مهتر فرزندان آدم هستم و به خود نازیدنى نیست» یعنى بزرگى خود را از روى فخر نمى گویم، بلکه از جهت بیان نعمت خداى تعالى و سپاسگزارى از او و تبلیغ به امت چیزى را که معرفت و ایمان به آن واجب است مىباشد، حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمود: هر که کارى براى مفاخرت بجا آورد خدا او را روز قیامت سیاه محشور مىنماید).