صحیفه سجادیه - دعای شماره ۴۷ - فراز ۱۲۱
وَ اشْفَعْ لِي أَوَائِلَ مِنَنِكَ بِأَوَاخِرِهَا، وَ قَدِيمَ فَوَائِدِكَ بِحَوَادِثِهَا، وَ لَا تَمْدُدْ لِي مَدّاً يَقْسُو مَعَهُ قَلْبِي، وَ لَا تَقْرَعْنِي قَارِعَةً يَذْهَبُ لَهَا بَهَائِي، وَ لَا تَسُمْنِي خَسِيسَةً يَصْغُرُ لَهَا قَدْرِي وَ لَا نَقِيصَةً يُجْهَلُ مِنْ أَجْلِهَا مَكَانِي.
و اوائل نعمتهایت (نعمتهاى دنیوى) را با اواخر آنها (نعمتهاى اخروى) و سودهاى دیرینه ات (آنچه پیش از این تاکنون عطا فرموده اى) را با تازه هاى آنها (آنچه پس از این مىبخشى) براى من توام و جفت گردان، و چندان مرا مهلت مده و عمرم را طولانى و دراز مکن که با آن دلم سخت شود (در قرآن کریم «س 19 ى 75( فرموده: قل من کان فى الضلاله فلیمدد له الرحمن مدا حتى اذا راوا ما یوعدون اما العذاب و اما الساعه یعنى «اى پیغمبر ما به آنانکه به مال و دارائى و جاه و جلال مى بالند و خدا را نافرمانى مىکنند» بگو: کسانى که در راه ضلالت و گمراهى اند «خلاف دستور شرع رفتار مىنمایند» خداى مهربان آنان را مهلت و طول عمر مىدهد تا هنگامى که آنچه را بیم داده مىشوند ببینند، و آن یا عذاب و گرفتارى «در دنیا» یا فرارسیدن «سختى» روز قیامت است، و «س 57 ى 16( فرموده: فطال علیهم الامد فقست قلوبهم یعنى پس اهل کتاب «مانند یهود و نصارى» عمرهاشان «در غفلت و بى خبرى و آرزوى دراز» به طول انجامید و «به سبب آن» دلهاشان سخت گردید) و بر من مصیبت و سختى مفرست که بر اثر آن نیکوئى و خوشى و بزرگیم برود، و مرا به پستى اى که بر اثر آن منزلت و گرامى داشتنم (در نظر مردم) کوچک و خوار گردد، و عیب و زشتى اى که به جهت آن مقام و ارزش من دانسته نشود گرفتار مساز.