• بخشی از دعای 49
جنح: ميل نمودن.
ازاحه: ازاله.
التركيب: ريب الارتياب مى شود اضافه ى لاميه باشد و مى شود بيانيه لكن بيانيه بعيد است زيرا كه در ارتياب باب افتعال مطاوعه فعل است به خلاف ريب كه مصدر متعدى است.
يعنى: دور نما از ما شكى را كه از براى قبول شكست، و تاييد فرما ما را به يقين آنانكه اخلاص دارنده اند، ذليل و خوار مفرما تو ما را عجز شناختن از آنچه اختيار نمودى تا اينكه حقير بدانيم ما مقدر تو را و بد بدانيم محل رضاى تو را، و ميل كنيم به سوى آنچه دورتر است از خوبى عاقبت و نزديكتر است به سوى ضد عافيت.
تنبيه: و ايدنا بيقين ظاهر معنى او آن است چنانچه مخلصين يقين دارند در امور معاشيه و معاديه خود و اختيار كنند رضاى خدا را و شيطان در آنها سلطنت ندارد مرا هم از جمله ى ايشان نما و قوله عجز المعرفه اگر چه به حسب ظاهر مفعول ثانى است از براى لا تسمنا لكن در معنى بيان سوم و ذلت و خوارى است.
جنح: ميل نمودن.
ازاحه: ازاله.
التركيب: ريب الارتياب مى شود اضافه ى لاميه باشد و مى شود بيانيه لكن بيانيه بعيد است زيرا كه در ارتياب باب افتعال مطاوعه فعل است به خلاف ريب كه مصدر متعدى است.
يعنى: دور نما از ما شكى را كه از براى قبول شكست، و تاييد فرما ما را به يقين آنانكه اخلاص دارنده اند، ذليل و خوار مفرما تو ما را عجز شناختن از آنچه اختيار نمودى تا اينكه حقير بدانيم ما مقدر تو را و بد بدانيم محل رضاى تو را، و ميل كنيم به سوى آنچه دورتر است از خوبى عاقبت و نزديكتر است به سوى ضد عافيت.
تنبيه: و ايدنا بيقين ظاهر معنى او آن است چنانچه مخلصين يقين دارند در امور معاشيه و معاديه خود و اختيار كنند رضاى خدا را و شيطان در آنها سلطنت ندارد مرا هم از جمله ى ايشان نما و قوله عجز المعرفه اگر چه به حسب ظاهر مفعول ثانى است از براى لا تسمنا لكن در معنى بيان سوم و ذلت و خوارى است.
جنح: ميل نمودن.
ازاحه: ازاله.
التركيب: ريب الارتياب مى شود اضافه ى لاميه باشد و مى شود بيانيه لكن بيانيه بعيد است زيرا كه در ارتياب باب افتعال مطاوعه فعل است به خلاف ريب كه مصدر متعدى است.
يعنى: دور نما از ما شكى را كه از براى قبول شكست، و تاييد فرما ما را به يقين آنانكه اخلاص دارنده اند، ذليل و خوار مفرما تو ما را عجز شناختن از آنچه اختيار نمودى تا اينكه حقير بدانيم ما مقدر تو را و بد بدانيم محل رضاى تو را، و ميل كنيم به سوى آنچه دورتر است از خوبى عاقبت و نزديكتر است به سوى ضد عافيت.
تنبيه: و ايدنا بيقين ظاهر معنى او آن است چنانچه مخلصين يقين دارند در امور معاشيه و معاديه خود و اختيار كنند رضاى خدا را و شيطان در آنها سلطنت ندارد مرا هم از جمله ى ايشان نما و قوله عجز المعرفه اگر چه به حسب ظاهر مفعول ثانى است از براى لا تسمنا لكن در معنى بيان سوم و ذلت و خوارى است.
التركيب: احمد و اكرم افعل تفضيل است.
يعنى: دوست كن ما را آنچه را كه بد داريم از قضا و حكم تو، و آسان نما تو بر ما آنچه را كه صعب و مشكل مى دانيم ما از حكم تو، و الهام بفرما تو ما را اطاعت نمودن مر آنچه را كه وارد نمودى بر ما از مشيت خود تا آنكه دوست نداريم تاخير آنچه را كه تعجيل فرمودى و تعجيل نمودن آنچه را كه تاخير انداختى، و بد نداريم آنچه را كه تو دوست دارى اختيار كنيم آنچه را كه بد داشتى تو ختم نما از براى ما آنچه را كه او محمودتر است از براى عافيت و كريم تر است از براى باز گشت به درستى كه تو مى فهمانى خوب را و عطا مى فرمايى بزرگ را و جاى مى آورى امرى را كه مى خواهى و تو بر هر شى ء قادرى.
............................