• بخشی از دعای 49
مقدمه: از اينكه انسان متحمل بار تكليف شده است لابد است كه اصلاح امر معاش خود كند و معاد خود كه افساد هر يك مانع است از اطاعت در اوامر و نواهى خدا و اين مطلب حاجت به برهان ندارد بعد از شهادت وجدان از اين جهت است كه ناس مامورند به الفت با همديگر و رفت و آمد با هم و در جمعه و جماعات با هم جمع شوند و قضاء حوائج يكديگر نمايند و مدارا با يكديگر.
آسايش دو گيتى تفسير اين دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
از اين جهت است مامور به حلم و كظم غيظ است چه خوب ارشاد و دلالت كند حضرت سبحان به خليل خود محمد مصطفى صلى الله عليه و آله كه: اگر بدخو و بدقلب باشى مردم از اطراف تو پراكنده شوند و در سوره ى حم در مقام ارشاد حقيقت به عبد خود مى نمايد كه اگر مى خواهى دشمن جانى تو خويش و قوم جانى تو شود او در مقام بدگوئى و ذم تو بيرون آيد تو در مقام مدح و ثناء او در آى كه او دوست جانى تو شود و از اين جهت مردم مامورند كه افعال و اقوال همدگر را حمل بر صحت نمايند و لذا امام (ع) از باب اينكه امر معاش مختل نشود دعا مى كند اين فقرات را و اين فقرات هم از اخلاق حسنه و افعال مرضيه منافات به عنوان ندارد.
شرح: يعنى اى خداى من رحمت فرست بر محمد و آل او و تبديل نما تو عداوت از اهل عداوت را به دوستى ايشان و حسد اهل ظلم و كينه را به مهربانى ايشان و از تهمت اهل صلاح و سداد به وثوق آنها و از عداوت اقارب به دوستى آنها و از قطع رحم ذوى الارحام به نيكوئى ايشان و از خارى و ذلت و يارى نكردن اقارب به يارى ايشان و از دوست داشتن مداراكنندگان به ثبوت و وثوق ايشان و از رد مخالطين معاشرت به نيكوئى يعنى از برگرداندن مخالطين كه باطن ايشان با من درست نيست به معاشرت به نيكوئى و از تلخى خوف ظلام به شيرينى امن.
.......................