صحیفه سجادیه - دعای شماره ۸ - فراز ۴
أَوْ أَنْ نَعْضُدَ ظَالِماً، أَوْ نَخْذُلَ مَلْهُوفاً، أَوْ نَرُومَ مَا لَيْسَ لَنَا بِحَقٍّ، أَوْ نَقُولَ فِي الْعِلْمِ بِغَيْرِ عِلْمٍ.
و از اینکه ستمگرى را کمک کنیم (که حرام است هر چند در کار مباح و روا باشد مانند جامه دوختن یا مسجد ساختن براى او، در قرآن کریم «س 11 ى 113( فرماید: و لاترکنوا الى الذین ظلموا فتمسکم النار و ما لکم من دون الله من اولیاء ثم لاتنصرون یعنى به سوى ستمگران نروید و آنان را دوست نداشته باشید که شما را آتش خواهد گرفت و «آن هنگام» جز خدا براى شما دوستانى نیست پس یارى نخواهید شد) یا آنکه ستم رسیدهاى را خوار گردانیم (حضرت صادق علیهالسلام فرمود: مومنى نیست که برادرش را خوار کند و بر یارى او توانا باشد جز آنکه خدا او را در دنیا و آخرت خوار گرداند) و آنچه حق ما نیست بطلبیم، و در علم (اصول و فروع دین) از روى نادانى سخن بگوئیم (در قرآن کریم «س 17 ى 36( فرماید: و لاتقف ما لیس لک به علم، ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا یعنى دنبال آنچه به آن علم ندارى مرو «تا نشنوى مگو شنیدم، تا نبینى مگو دیدم، تا ندانى مگو دانستم» که گوش و چشم و دل همه پرسیده مىشوند «از گوش مىپرسند چه شنیدى و براى چه شنیدى؟ از چشم چه دیدى و براى چه دیدى؟ از دل چه دانستى و براى چه دانستى؟» مفضل ابن یزید گفت: حضرت صادق علیهالسلام فرمود: تو را از دو خصلت بازمىدارم که در آن دو مردان تباه شدند: یکى آنکه خدا را از روى نادرستى بپرستى، و دیگر اینکه از روى نادانى براى مردم فتوى داده حکمى بیان نمائى، و حضرت باقر علیهالسلام فرمود: هر که ندانسته و بىرستگارى بین مردم فتوى دهد ملائکهى رحمت و فرشتگان عذاب او را لعن نمایند و گناه عملکنندهى به فتواى او بر او است، و زراره ابن اعین گفت: از حضرت باقر علیهالسلام پرسیدم: حق خدا بر بندگان چیست؟ فرمود: اینکه بگویند آنچه مىدانند و بازایستند از آنچه نمىدانند).