صحیفه سجادیه - دعای شماره ۲۹ - فراز ۲
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لَنَا يَقِيناً صَادِقاً تَكْفِينَا بِهِ مِنْ مَؤُونَةِ الطَّلَبِ، وَ أَلْهِمْنَا ثِقَةً خَالِصَةً تُعْفِينَا بِهَا مِنْ شِدَّةِ النَّصَبِ.
پس بر محمد و آل او درود فرست، و ما را یقین و باور راستى (یقینى که راسخ و استوار در دل است) ببخش که به وسیله ى آن از دشوارى درخواست (از غیر تو) برهانیمان، و اطمینان خالص و پاک (از رو آوردن به غیر تو) در دل ما افکن که به آن از سختى رنج (در طلب روزى) نگاهداریمان (هرگاه انسان به خدا و یگانگى و علم و قدرت و حکمت او یقین داشته باشد مىداند که کسى که چنین است برساندن روزى او توانا است پس به اسباب و وسائط دل نبسته از رنج روزى آسوده است، و همچنین کسى که در همه ى کارها به خدا اطمینان خالص داشته باشد به حول و قوه و توفیق و اعانت و یارى او اعتماد دارد نه به قدرت و علم خود و نه به اسباب و وسائط، و معنى توکل و اعتماد به خدا همین است، و تمسک به اسباب منافات با توکل به خدا ندارد، زیرا معنى توکل چشم پوشیدن از اسباب نیست بلکه اعتماد نداشتن به آن است پس اگر کسى روزى بطلبد خداوند او را از اسباب مشروعه مانند تجارت و زراعت روزى مىدهد ولى اعتماد تاجر و زارع به عمل خودشان نیست بلکه اعتمادشان به خدا است و به اینکه رزق و روزى با خدا است اگر بخواهد روزى تاجر و زارع را از تجارت و زراعت مىدهد و اگر بخواهد از غیر این دو راه مىرساند پس تمسک به تجارت و زراعت از حد و مرز توکل و اعتماد به خدا بیرون نمىباشد، خلاصه قلب مومن با توکل متوجه به خداى تعالى است و توجه او به اسباب و وسائط از روى آنست که جهان عالم اسباب است و خداوند متعال نخواسته که کارها بى اسباب انجام گیرد).