• بخشی از دعای 20
- عدل گستر باشید.
- خشم خود را فرو خورید.
- فتنهها و خصومت را خاموش
اين دعا را امام نسبت به امور مختلف فرزندان و خيرخواهى براى آنان انشاء نموده
― در نخستين فراز آن چنين عرضه مى دارد: (بار خداوندا با بقاء فرزندانم، اصلاح آنان و بهره وريم از آنان بر من منت بگذار) (اللهم و من على ببقاء ولدى، و باصلاحهم لى و بامتاعى بهم).
― (بار خدايا به خاطر من عمرشان را طولانى و سرآمد زندگيشان را به تاخير افكن) (الهى امدد لى فى اعمارهم، وزد لى فى آجالهم).
― (خردسالانشان را برايم پرورش و ضعيفانشان را نيرومند فرما) (و رب لى صغيرهم و قولى ضعيفهم).
― (بدنهايشان را برايم سالم، دين و مذهب اخلاقشان را صحيح و درست دار) (و اصح لى ابدانهم و اديانهم و اخلاقهم).
― (جانهايشان، اعضاء و جوارحشان و هر چه از آنها مورد اهتمام و عنايت من است مشمول عافيت خود قرار ده) (و عافهم فى انفسهم و فى جوارحهم و فى كل ما عنيت به من امرهم).
― (روزى هايشان را براى من و به دست من جارى و افزون ساز) (و ادرر لى و على يدى ارزاقهم).
― (آنان را افرادى نيكوكار، متقى و پرهيزكار، بينايان و شنوايان راه حق و مطيع راه خويش قرار ده) (و اجعلهم ابرارا اتقياء بصراء سامعين مطيعين لك).
― (دوستار و خيرخواه اوليايت، دشمن و كينه توز نسبت به اعداء خود قرار ده آمين) (و لاوليائك محبين مناصحين، و لجميع اعدائك معاندين و مبغضين، آمين).
― در دومين فراز باز هم دعا را درباره ى فرزندانش ادامه داده مى گويد: (بار خداوندا بازوانم را به واسطه ى آنها محكم فرما) (اللهم اشدد بهم عضدى).
― (كژى و انحرافاتم را به وسيله ى آنها استواردار) (و اقم بهم اودى).
― (جمعيتم را به واسطه ى آنان زياد گردان) (و كثر بهم عددى).
― (مجلس و محضرم را با آنان زينت بخش) (و زين بهم محضرى).
― (نام و يادم را به واسطه ى آنان زنده بدار) (و احى بهم ذكرى).
― (آنان را در غيابم (جانشين من گردان) و امورم را به واسطه ى آنان كفايت فرما) (و اكفنى بهم فى غيبتى).
― (به وسيله ى آنان در دفع حوائجم مرا اعانت كن) (و اعنى بهم على حاجتى).
― (آنان را محب، دوستدار، عطوف، روى آور به سوى من، مستقيم و روبراه قرار ده) (و اجعلهم لى محبين، و على حدبين مقبلين مستقيمين لى).
― آرى (آنان را مطيع، غير عاصى، نه عاق و نه مخالف و نه خطاكار نسبت به من گردان) (مطيعين غير عاصين و لا عاقين و لا مخالفين و لا خاطئين).
― (مرا در تربيت، تاديب و نيكى به آنان اعانت فرما) (و اعنى على تربيتهم و تاديبهم و برهم).
― (از جانب خود علاوه بر آنان فرزندان ذكورى به من مرحمت نما) (وهب لى من لدنك معهم اولادا ذكورا).
― (و اين موهبت را به خير و صلاح من قرار ده) (و اجعل ذلك خيرا لى).
― (آنان را در راه آنچه از تو خواسته ام عون و ياورم گردان) (و اجعلهم لى عونا على ما سالتك).
― (مرا و ذريه ام را از شيطان رجيم پناه ده) (و اعذنى و ذريتى من الشيطان الرجيم).
― و دليل اين درخواست را چنين بيان مى كند: (زيرا تو ما را آفريده اى، به ما امر و نهى در راه به دست آوردن ثواب ترغيب و نسبت به كيفر آنچه مورد نهى تو است تهديد و تخويف نموده اى) (فانك خلقتنا و امرتنا و نهيتنا، و رغبتنا فى ثواب ما امرتنا، و رهبتنا عقابه).
― و مى افزايد: (براى ما دشمنى قرار دادى كه با ما از در كيد و مكر بيرون مى آيد) (و جعلت لنا عدوا يكيدنا).
― (او را به گونه اى بر ما مسلط ساخته اى كه ما را بدان پايه بر او تسلط نيست) (سلطته منا على ما لم تسلطنا عليه منه).
― (در سينه و دلهاى ما او را سكونت، در سراسر وجود و مجارى خون ما وى را روان ساخته اى) (اسكنته صدورنا، و اجريته مجارى دمائنا).
― (اين موجود هيچگاه از ما غافل نمى شود گرچه ما غافل شويم) (لا يغفل ان غفلنا).
― (هرگز (ما را) فراموش نمى كند گرچه ما فراموشش كنيم) (و لا ينسى ان نسينا).
― (ما را با وسوسه هايش از كيفر تو ايمن مى سازد، اما از غير تو مى ترساند) (يومننا عقابك، و يخوفنا بغيرك).
― (اگر آهنگ گناه و عمل فحشائى نمائيم ما را بر آن كار تشجيع مى كند، ولى اگر آهنگ عمل صالحى نمائيم ما را از آن بازمى دارد) (ان هممنا بفاحشه شجعنا عليها، و ان هممنا بعمل صالح ثبطنا عنه).
― (همواره از طريق شهوات متعرض مى گردد) (يتعرض لنا بالشهوات).
― و در طريق انحرافمان شبهات را نصب العين ما قرار مى دهد) (و ينصب لنا بالشبهات).
― (اگر به ما وعده دهد دروغ مى گويد و اگر به آرزوئى سرگرممان سازد بر خلاف آن عمل مى كند) (ان وعدنا كذبنا، و ان منانا اخلفنا).
― خداوندا: (اگر مكر او را از ما نگردانى ما را گمراه مى سازد و اگر از شر و فسادش نگاهمان ندارى ما را مى لغزاند) (و الا تصرف عنا كيده يضلنا، و الا تقنا خباله يستزلنا).
― (بار خداوندا به وسيله ى سلطان و قدرت خودت، تسلط او بر ما را، مقهور و مغلوب ساز) (اللهم فاقهر سلطانه عنا بسلطانك).
― (آن چنان كه با دعا و درخواست بسيار شر او را از ما بازدارى، و ما از كيد و مكرش در زمره ى معصومان و محفوظان به وسيله ى تو درآئيم) (حتى تحبسه عنا بكثره الدعاء لك فنصبح من كيده فى المعصومين بك).
― در سومين فراز از اين دعا يك سلسله از خواسته هاى مهم دنيا و آخرتى را با خداى خويش در ميان مى گذارد نخست مى گويد: (بار خداوندا همه آنچه خواسته ام را به من عطا فرما) (اللهم اعطنى كل سولى).
― و به دنبال آن مى افزايد: (حوائجم را برآور) (و اقض لى حوائجى).
― و از آنجا كه گاه دعاها به هدف اجابت نمى رسد عرض مى كند: (مرا از اجابت دعايم ممنوع مساز در حالى كه تضمين فرموده اى كه دعاهايم را به هدف اجابت برسانى) (و لا تمنعنى الاجابه و قد ضمنتها لى).
― و از آنجا كه گاه اعمال و كردار انسان حجاب دعاى او مى شوند مى گويد: (و ميان خودت و دعايم حجابى قرار مده چرا كه خود امر فرموده اى دعا كنم و تو را بخوانم) (و لا تحجب دعائى عنك، و قد امرتنى به).
― و بالاخره عرض مى كند: (بر من منت بگذار و هر چه كه در اصلاح دنيا و آخرتم تاثير دارد به من عنايت فرما، خواه آن را در محضرت ذكر كرده باشم يا فراموشم شده باشد. آشكارا عرض كرده يا مخفيانه، به طور علنى يادآور شده باشم، يا پنهانى) (و امنن على بكل ما يصلحنى فى دنياى و آخرتى ما ذكرت منه و ما نسيت او اظهرت او اخفيت او اعلنت او اسررت).
― و مى افزايد: (مرا در اين موارد به واسطه ى خواسته هايم از تو از مصلحان قرار ده) (و اجعلنى فى جميع ذلك من المصلحين بسوالى اياك).
― (از كسانى كه به واسطه ى طلب از تو، در عداد كاميابان و ناجحان، و در اثر توكل به تو در زمره ى محرومان درنيامده) (المنجحين بالطلب اليك، غير الممنوعين بالتوكل عليك).
― از جمله كسانى كه: (پناه بردن به تو جزء عادات آنها شده است و در تجارت با تو، به ربح و سود فراوان رسيده اند) (المعودين بالتعوذ بك، الرابحين فى التجاره عليك).
― از آنها كه: (در جوار عزت و قدرت تو قرار گرفته، و از فضل واسع و جود و كرم تو روزى حلال بر آنها توسعه يافته) (المجارين بعزك، الموسع عليهم الرزق الحلال من فضلك الواسع بجودك و كرمك).
― (از كسانى كه به واسطه ى تو از ذلت و خوارى رسته به عزت و سربلندى رسيده اند) (المعزين من الذل بك).
― (از كسانى كه از ظلم ستمگران به عدل تو پناه آورده اند) (و المجارين من الظلم بعدلك).
― (از كسانى كه به واسطه ى رحمت تو از بلا عافيت يافتند، و به بركت بى نيازيت از فقر و درويشى به حالت غنا و بى نيازى دست يافته اند)
― (و المعافين من البلاء برحمتك، و المغنين من الفقر بغناك).
― (و در اثر تقواى تو از گناه و لغزش و خطا معصوم مانده اند) (و المعصومين من الذنوب، و الزلل و الخطاء بتقواك).
― (و به يمن طاعت تو به خير و رشد و صواب موفق گرديده اند) (و الموفقين للخير و الرشد و الصواب بطاعتك).
― (از كسانى كه به وسيله ى قدرت تو بين آنها و گناهانشان حائل و حاجبى به وجود آمده است) (و المحال بينهم و بين الذنوب بقدرتك).
― (يعنى همانها كه همه ى معاصى و آنچه نافرمانى تو است را ترك گفته اند و در جوار تو سكونت گزيده اند) (التاركين لكل معصيتك، الساكنين فى جوارك).
― آرى مرا در زمره ى اين افراد قرار ده. و تاكيد مى كند (بار خداوندا همه ى اينها را به وسيله ى توفيق و رحمتت به ما عطا فرما، و ما را از عذاب فروزان جهنم پناه ده (اللهم اعطنا جميع ذلك بتوفيقك و رحمتك، و اعذنا من عذاب السعير).
― و سرانجام عرض مى كند (به همه ى مسلمانان اعم از زن و مرد، و مومنان چه مرد و چه زن، مثل آنچه را كه از تو براى خود و فرزندانم از دنيا و آخرت خواسته ام، عطا فرما) (و اعط جميع المسلمين و المسلمات و المومنين و المومنات مثل الذى سالتك لنفسى و لولدى فى عاجل الدنيا و آجل الاخره).
― و در پايان خداوند را با صفات پاكى كه در رابطه با دعا و بخشش موثرند چنين مى ستايد: خداوندا اين خواسته ها بدين جهت مى طلبم (كه تو هم نزديكى و هم اجابت كننده، هم شنوا و هم دانا، هم عفوكننده و هم آمرزنده، هم رئوف و هم رحيمى) (انك قريب مجيب سميع عليم عفو غفور رووف رحيم).
― حال كه چنينى (در دنيا به ما نيكى و در آخرت نيز حسنه عنايت و از عذاب آتش ما را محافظت فرما) (و آتنا فى الدنيا حسنه، و فى الاخره حسنه و قنا عذاب النار).
.......................
دعاى آن حضرت عليه السلام است در درود
از دعاهاى آن حضرت است در خواستن حاجت ها از خداى متعال
o خدايا، اى
و از دعاى امام عليه السلام بود، براى خود در اقرار به گناه، پس از تمام
̶ اى خدا اى آنكه در عطاء و احسان به خلق پاداش نخواهى
̶ و
بنیاد صحیفه سجادیه در استان اصفهان در جهت توسعه فرهنگ قرآن و عترت براساس حدیث ثقلین در سال 1395 تاسیس گردید.
امید است این کتاب ازرشمند صحیفه سجادیه که تنها کتابی است که از سوی اهل بیت (ع) به نگارش درآمده و به عنوان زبور آل محمد و خواهر قرآن معروف است، بعد از قرآن و نهج البلاغه به آن توجه ویژه شود و در جامعه اسلامیمان مورد توجه و بهر برداری قرار گیرد.