خداوند متعال در هندسه ى هستى ، حكيمانه ترين نقشه ها را ترسيم فرموده است و در نظام تشريع نيز هماهنگ با عالم تكوين ، عالى ترين و آسان ترين فرمان ها را به وسيله ى بهترين بندگان خود در هر عصر براى ارشاد انسان ها فرو فرستاده است . بنابراين ، آن چه در نظام مقدرات تكوينى و دستورهاى تشريعى رقم خورده ، به صلاح مردم و مطابق با نيازهاى واقعى آنان است .
بر اين پايه ، اگر ما دستورهاى الهى را در تمامى برنامه هاى زندگى خود حاكم كنيم و خداوند متعال را بر اين امور شاهد و ناظر بدانيم ، بى شك در اصلاح و مداواى خود قدم كاملا مؤثرى برداشته ايم ، ولى اگر انحراف يا مسامحه در عمل رخ دهد ، انسان از مصونيت لازم برخوردار نخواهد بود و در سايه ى لطف الهى و تشريف رضا و خرسندى خداوند متعال قرار نمى گيرد ؛ به عبارت ديگر ، زندگى صحيح در اين جهان آن گاه شكل مى گيرد كه نظام زندگى درست بر نظام قانون مند تكوينى اين عالم منطبق باشد . اين انطباق بايد از ساده ترين امور مثل هماهنگ شدن ما با سرما و گرماى كره ى زمين تا پيچيده ترين دستورالعمل هاى تربيتى و ارتقاى درجات روحى و معنوى را فراگيرد . اگر اين هم خوانى تشريعى – تكوينى در زندگى انسانى صورت گرفت ، كم ترين گزند و زيانى متوجه او نخواهد شد ، بلكه او در هر پيشامدى به سود كلان و جزاى فراوان خواهد رسيد ؛ چنان كه امام صادق عليه السلام فرمود : «از مؤمن در حيرتم كه هر چه براى او پيش آيد ، به خير او خواهد بود» .
دستورهاى آيين مقدس اسلام از سوى همان خدايى است كه قانون مندى را در نهاد هستى جاى داده و مطابقت دين و نظام هستى را در بنياد هدايت خود ، ملاحظه فرموده است ؛ از اين رو ، طبعا پاى بندى به احكام و قوانين نورانى آن ، تضمين كننده ى آسايش و سعادت حقيقى فرد خواهد بود.
........................