• بخشی از دعای 49
امام عليه السلام در اين فراز در پى فراز پيشين ، اين نكته را يادآور مى شود كه خداوند متعال هر كس را به خود واگذارد ، نيرنگ هاى نفس بر او غالب مى آيد، ولى اگر عيايت هاى ويژه ى حضرت ربوبى از بنده خود دستگيرى كند و او را به اين نكته آگاه سازد كه هرگز از هيچ بنده اى كار خدايى ساخته نيست و حاجت بردن نزد كسى كه از تو برترى ندارد ، سزاور نيست .
اساسا بايد از بنده نوارى حق سپاس گزار بود كه دوست ندارد بنده اش به كسى كه توان رفع حاجت او را ندارد ، روى آورد و اصولا چنين رفتارى ، گذشته از آن كه بى ادبى در محضر پروردگار است ، خلاف تدبير عقل نيز مى باشد ، زيرا عقل هرگز نمى پسندد كه ناتوان به سوى هم چون خودى دست نياز بگشايد و آبرو و اعتبار خدادادى خود را تباه كند .
از اين رو ، حضرت سيدالساجدين عليه السلام مى فرمايد كه خدايا من از اين لغزش و فرسايش در امان ماندم و اين توفيق عقلانى را تو عطا فرمودى .
به ديگر سخن ، امام معصوم به اين نكته ى دقيق اشاره مى كند كه اگر توفيق الهى نصيب نگردد ، انسان دچار لغزش مى شود ، حتى اگر معصوم باشد ، زيرا اگر معصوم غير قابل خطا و اشتباه است ، مقام عصمت او نيز به بركت فيض هاى ربانى است كه امام معصوم را در زير سايه ى عنايت خاص خود قرار داده است و اصولا هر كمالى را كه بنده دارد ، هديه اى ربانى و الهى است و قايم به خود او نيست ؛ از اين رو ، اگر كسى (غير معصوم) توهم كند كه اين موهبت از خود او است و بدان مغرور گردد ، از او سلب نعمت خواهد شد ؛ چنان كه طبق گزارش قرآن كريم ، قارون مغرور كه در جواب نصيحت مشفقانه ى : (و لا تنس نصيبك من الدنيا و أحسن كما أحسن الله اليك ؛ بهره ى خود را از دنيا فراموش مكن و به ديگران نيز احسان كن چنان كه خداى به تو احسان فرمود .) پاسخ داد : (انما أوتيته على علم ؛ من اينها را در نتيجه ى دانش خود يافته ام .) و در اثر آن ، تمام نعمت ها را از كف داد و خود نيز از لوح هستى محو گرديد .
بدين جهت سيدالشهداء عليه السلام در دعاى عرفه مى فرمايد :
الهى أنا الفقير فى غناى فكيف لا أكون فقيرا فى فقرى ؟! الهى أنا الجاهل فى علمى فكيف لا أكون جهولا فى جهلى .
و مقصود آن حضرت اين است كه خدايا من در تمام آگاهى هايم نادانم ، هم چنان كه در بى نيازيم فقيرم ، زيرا اين بى نيازى و اين آگاهى ذاتى من نيست ، بلكه امانت تو است .
به همين دليل ، حضرت سيدالساجدين نيز در اين فراز دعا مى فرمايد : «أنى يرغب معدم الى معدم ؟»؛ چرا كه هر كس هر چه دارد ، از آن خدا است و او از خود هيچ ندارد ؛ بنابراين ، بسى نادانى است كه فقيرى به تهى دست ديگرى عرض حاجت كند.
...............................