بخشی از دعای دوازدهم صحیفه سجادیه:
1- خداوند امور فاسد بندگانش را از راه توبه اصلاح
اللغه: شرق غصه اى كه راه گلو را مى گيرد و در فارسى گويند گريه در گلو.
شجى: اندوه و حزن.
سلق: آزار به زبان نمودن.
وحر: طعنه زدن.
قرف: كسب نمودن و تهمت زدن.
خلال: صفت.
يعنى: بسا از حسد برنده ى كه به تحقيق در گلو گره نمود براى من غصه ى خود را، و محزون شد از من به خشم خود و آزار نمود مرا به تيزى زبان خود، و طعنه زد مرا به عيبهاى خود، و گردانيد غرص مرا نشانه ى تيرهاى خود، و در
گردن من انداخت صفاتى را كه هميشه بود در آن و طعنه زد مرا به دشمنى خود و قصد نمود مرا به دشمنى خود
پس نداء نمودم من تو را اى خداى من.
اضطهاد: غالب و قاهر شدن.
كنف: جوار.
يعنى: فرياد خواهنده به تو و اعتمادكننده به تو به سرعت اجابت تو، دانا به اينكه مغلوب و مقهور شود كسى كه جاى گرفت به سوى سايه ى جوار تو و نمى ترسد كسى كه پناه برد به سوى محل حفظ انتقام تو، پس حفظ نمودى مرا از بدى او به قدرت خود.
سحائب: جمع سحاب ابر.
احداث: تازه سنها جوانان، تخصيص ايشان به ذكر از جهت قوت تاثير چشمهاى ايشان است.
طمس: رفتن روشنائى.
يعنى: بسا از ابرهاى بدى كه گشادى او را از من وا بر اى نعمتها كه بارانيدى او را بر من و جدولها كه پهن نمودى او را يا عافيتى كه پوشاندى او را و چشمهاى جوانانى كه بردى روشنائى او را.
غواشى: جمع غاشيه پرده يعنى پرده هاى بدى كه كشف نمودى او را
اللغه: عدم فقر و بدى حال، صرعه: افتادن، نعش: بلند نمودن انهمل الامر اى جدولج يعنى كوشش نمودن.
يعنى: بسا گمان نيكوئى كه درست نمودى او را، و فقر و فاقه كه تدارك نمودى، و افتاده كه بلند نمودى، و درويشى كه برگردانيدى
يعنى: مانع نشد تو را بدى من از اتمام احسان تو، و مانع نشد مرا اين از مرتكب شدن چيزهائى كه محل غضب تو است،
همه آنها را از روى انعام و تفضل است از تو، و در جميع اينها كوشش نمودن از من بر نافرمانى هاى تو.
اللغه: حجر منع نمودن.
استماحه: جوانمردى نمودن در تعبير فارسى تعبير حقيقى طلب عطاء خوبى نمودن.
كدى: رد نمودن، تقحم: دخول در امر بدون فكر و تامل.
پرسيده نمى شوى از چيزهائى كه جاى مى آورى به تحقيق سئوال شدى پس اعطاء نمودى، و سئوال نشدى پس ابتدا نمودى، طلب معروف كرده شد فضل تو پس رد ننمودى، اباء ننمودى اى آقاى من مگر نيكوئى و نعمت و تفضل و انعام، اباء نموده ام مگر از روى بى فكرى
داخل شدم محرمات تو را، و تعدى نمودن حدود تو مرا و بى خبرى از وعيد پس مر تو را است ثناء از توانائى كه مغلوب نمى شود، و صاحب مهلتى در زمانى، كه تعجيل نكند.
مراد به محمديه ملت هست زيرا كه اگر مراد به خود ذات بود تعبير به محمد و على (ع) مى نمود نه به طريق توصيف و ياء النسبه.
.............................
از دعاهاى آن حضرت است هنگام درخواست باران پس از خشكسالى
o
و از دعاى امام عليه السلام بود، هنگامى كه به ابر و آذرخش نگاه كرد و
̶ اى خداى من تو مرا هدايت فرمودى (و به نور هدايت دلم را روشن
بنیاد صحیفه سجادیه در استان اصفهان در جهت توسعه فرهنگ قرآن و عترت براساس حدیث ثقلین در سال 1395 تاسیس گردید.
امید است این کتاب ازرشمند صحیفه سجادیه که تنها کتابی است که از سوی اهل بیت (ع) به نگارش درآمده و به عنوان زبور آل محمد و خواهر قرآن معروف است، بعد از قرآن و نهج البلاغه به آن توجه ویژه شود و در جامعه اسلامیمان مورد توجه و بهر برداری قرار گیرد.