• بخشی از دعای 49
اللغه: الجهد بالضم الطاقه.
دون: نزديك.
تسويل: يعنى زينت دادن.
زله: به فتح ز او عثره به معنى لغزيدن.
نكص: رجوع نمودن و برگشتن.
نهوض: برخاستن.
معدم: بى نام و فاقد هر شى ء و فود ورود.
شرح: يعنى اى خداى من از براى من به سوى تو حاجتى است كه به تحقيق كه عاجز شد از او طاقت من و قطع شده در نزديك او حيله و تدبيرهاى من و زينت داده است از براى من نفس بردن آن را به سوى كسى كه مى آورد حوائج را به سوى تو اين مطلب حقيقه لغزش است از لغزشهاى بدكاران و بى خود و بيهوده چيزى است از بيهودگيهاى گنهكاران پس از آن آگاه شدم خاطر آوردن تو مرا از غفلت خودم و برخاستم به توفيق تو از لغزش خودم و رجوع نمودم به سبب راست گردانيدن تو از لغزش خودم و گفتم: منزه است خداى من چگونه سئوال مى نمايد فقير از فقير و كجا رغبت مى نمايد گمنام به سوى گمنام پس قصد نمودم من تو را به رغبت به سوى تو و وارد شدم من بر تو به اميد خود به اعتماد به تو.
............................