«دعادر روز عيد قربان و روز جمعه»
اَللَّهُمَّ هذا يَوْمٌ مُبارَكٌ مَيْمُونٌ، وَالْمُسْلِمُونَ فيهِ مُجْتَمِعُونَ
خداوندا اين روزى با بركت و ميمون است، و مسلمانان در هر جاى زمين تو
فى اَقْطارِ اَرْضِكَ، يَشْهَدُ السَّآئِلُ مِنْهُمْ وَالطَّالِبُ وَالرَّاغِبُ
در آن اجتماع دارند، سؤالكننده، و خواهنده، و اميدوار و ترسنده
وَالرَّاهِبُ، وَاَنْتَ النَّاظِرُ فى حَوآئِجِهِمْ،فَاَسْئَلُكَ بِجُودِكَ وَ
حضور دارند، و تو ناظر در حوائجشان هستى، پس به جود و
كَرَمِكَ وَهَوانِ ماسَئَلْتُكَ عَلَيْكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ
كرمت و آسانى مسئلتم نزد تو از حضرتت مىخواهم كه بر محمد و آلش
وَالِهِ، وَاَسْئَلُكَ اللَّهُمَّ رَبَّنا بِاَنَّ لَكَ الْمُلْكَ وَ لَكَ الْحَمْدَ،
درود فرستى، و خداوندا اى پروردگار ما، كه پادشاهى زيبنده توست، و سپاس حضرتِ تورا سزد،
لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، الْحَليمُ الْكَريمُ الْحَنّانُ الْمنّانُ ذُوالْجَلالِ
و خدايى جز تو نيست، بردبار و بزرگوار و مهربان و، داراى عطاى گستردهاى، و خداوند جلال
وَالْاِكْرامِ، بَديعُ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ، مَهْما قَسَمْتَ بَيْنَ
و اكرام، و پديد آورنده آسمانها و زمينى، هر چه ميان بندگان مؤمنت قسمت
عِبادِكَ الْمُؤْمِنينَ، مِنْ خَيْرٍ اَوْ عافِيَةٍ اَوْ بَرَكَةٍ اَوْ هُدًى اَوْ
كردهاى از خير يا عافيت يا بركت يا هدايت يا توفيق
عَمَلٍ بِطاعَتِكَ، اَوْ خَيْرٍ تَمُنُّ بِهِ عَلَيْهِمْ، تَهْديهِمْ بِهِ اِلَيْكَ،
طاعت، يا خيرى كه بر اهل ايمان انعام مىكنى، و به سبب آن به سوى خود هدايتشان مىنمايى،
اَوْ تَرْفَعُ لَهُمْ عِنْدَكَ دَرَجَةً، اَوْ تُعْطيهِمْ بِهِ خَيْراً مِنْ خَيْرِ
يا در پيشگاهت مقام آنان را به آن بلند مىكنى، يا بدان سبب خير دنيا و آخرت
الدُّنْيا وَالْاخِرَةِ اَنْ تُوَفِّرَ حَظّى وَنَصيبى مِنْهُ. وَاَسْئَلُكَ اللَّهُمَّ
به آنان مىبخشى، از تو مىخواهم كه بهره و نصيب مرا از آن فراوان كنى. و بار خدايا
بِاَنَّ لَكَ الْمُلْكَ وَالْحَمْدَ، لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى
كه پادشاهى و حمد توراست و معبودى جز تو نيست، از تو مىخواهم كه بر
مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ وَ حَبيبِكَ وَصِفْوَتِكَ،
محمد بنده و فرستاده و دوست و برگزيده
وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ، وَعَلى الِ مُحَمَّدٍ الْاَبْرارِ الطّاهِرينَ
و اختيار شده از خَلقت، و بر آلمحمد نيكوكاران و پاكان
الْاَخْيارِ، صَلوةً لايَقْوى عَلى اِحْصآئِها اِلاَّ اَنْتَ، وَ اَنْ تُشْرِكَنا
و اخيار درود فرستى، چنان درودى كه جز تو احدى را قدرت شمردنش نباشد، و ما را
فى صالِحِ مَنْ دَعاكَ فى هذَاالْيَوْمِ مِنْ عِبادِكَ الْمُؤْمِنينَ، يا
در دعاى شايسته هريك از بندگان باايمانت كه در اين روز تو را خوانده است - شريك سازى، اى
رَبَّ الْعالَمينَ، وَاَنْ تَغْفِرَ لَنا وَ لَهُمْ، اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ
پروردگار عالميان، و ما و ايشان را مورد مغفرت قرار دهى، كه تو بر هر چيز
قَديرٌ. اَللَّهُمَّ اِلَيْكَ تَعَمَّدْتُ بِحاجَتى، وَ بِكَ اَنْزَلْتُ الْيَوْمَ
توانايى. الهى، نيازم را به درگاه تو آوردم، و بار فقر و فاقه و تهيدستى
فَقْرى وَ فاقَتى وَ مَسْكَنَتى، وَ اِنّى بِمَغْفِرَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ
خود رابر در خانهات نهادم، و من به مغفرت و رحمتت مطمئنترم
اَوْثَقُ مِنّى بِعَمَلى، وَ لمَغْفِرَتُكَ وَ رَحْمَتُكَ اَوْسَعُ مِنْ
تا به عمل و كار خود، و آمرزش و رحمتت از گناهان من وسيعتر
ذُنُوبى، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ تَوَلَّ قَضآءَ كُلِّ
است، پس بر محمد و آلش درود فرست، و خود عهدهدار روا كردن هر
حاجَةٍ هِىَ لى بِقُدْرَتِكَ عَلَيْها، وَتَيْسيرِ ذلِكَ عَلَيْكَ، وَ
حاجتى كه مرا هست باش بهخاطر قدرتى كه بر روا كردن آن دارى و آسان بودنش بر تو، و
بِفَقْرى اِلَيْكَ، وَ غِناكَ عَنّى، فَاِنّى لَمْ اُصِبْ خَيْراً قَطُّ اِلاَّ
به خاطر نيازم به حضرتت، و بىنيازيت از من، زيرا من هرگز به خيرى نرسيدهام مگر از جانب
مِنْكَ، وَلَمْ يَصْرِفْ عَنّى سُوءًا قَطُّ اَحَدٌ غَيْرُكَ، وَلا اَرْجُو
تو، و هرگز احدى از من شرى را برنگردانده غير تو، و در امر
لِأمْرِ اخِرَتى وَ دُنْياىَ سِواكَ. اَللَّهُمَّ مَنْ تَهَيَّاَ وَ تَعَبَّاَ وَ اَعَدَّ
آخرت و دنيايم به كسى جز تو اميد ندارم. الهى هر كس
وَاسْتَعَدَّ لِوَفادَةٍ اِلى مَخْلُوقٍ رَجآءَ رِفْدِهِ وَنَوافِلِهِ وَطَلَبَ
براى حركت به سوى مخلوقى بهاميد صله و بخشش و جايزه او مهيّا شد و بار بست و ساز و برگ فراهم
نَيْلِهِ وَجآئِزَتِهِ، فَاِلَيْكَ - يا مَوْلاىَ - كانَتِ الْيَوْمَ تَهْيِئَتى وَ
آورد و آماده سفر شد، و مهيا شدن امروز من - و بار بستنم و ساز و برگ فراهم آوردن
تَعْبِئَتى وَ اِعْدادى وَاسْتِعدادى رَجاءَ عَفْوِكَ وَ رِفْدِكَ وَ
و آماده شدنم به اميد عفو و صله تو و
طَلَبَ نَيْلِكَ وَجآئِزَتِكَ، اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ
درخواست جايزه و عطايت به سوى توست، بارالها پس بر محمد و آلش درود
مُحَمَّدٍ، وَلا تُخَيِّبِ الْيَوْمَ ذلِكَ مِنْ رَجآئى، يا مَنْ لايُحْفيهِ
فرست، و امروز اين اميد را از من مگير، اى كسى كه خواهش - هيچ درخواست كنندهاى اورا به رنج
سآئِلٌ، وَ لايَنْقُصُهُ نآئِلٌ، فَاِنّى لَمْ - اتِكَ ثِقَةً مِنّى بِعَمَلٍ
نمىافكند، و هيچ بخششى از او كم نمىكند، زيرا من از باب اطمينان به عمل شايستهاى كه از خود پيش
صالِحٍ قَدَّمْتُهُ، وَلا شَفاعَةِ مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ اِلاَّ شَفاعَةَ
فرستاده باشم، يا به شفاعت مخلوقى جز شفاعت محمد و اهل بيت او - كه صلوات و سلام
مُحَمَّدٍوَاَهْلِبَيْتِهِ عَلَيْهِ صَلَواتُكَ وَعَلَيْهِمْ سَلامُكَ، اَتَيْتُكَ
تو بر او و بر آنان باد - كه اميد داشته باشم بهجانب تو نيامدم، بلكه درحالى به سويت آمدم كه
مُقِرّاً بِالْجُرْمِ وَالْاِسآئَةِ اِلى نَفْسى، اَتَيْتُكَ اَرْجُو عَظيمَ
به گناه و بدى در حق خود اقرار دارم، به سويت آمدم درحالى كه
عَفْوِكَ الَّذى عَفَوْتَ بِهِ عَنِ الْخاطِئينَ، ثُمَّ لَمْ يَمْنَعْكَ طُولُ
به عفو عظيمى كه شامل حال خطاكاران كردهاى چشم دوختهام، كه ادامه دادنشان
عُكوُفِهِمْ عَلى عَظيمِ الْجُرْمِ اَنْ عُدْتَ عَلَيْهِمْ بِالرَّحْمَةِ
بر گناه بزرگ حضرتت را از آن باز نداشت كه آنان را مشمول رحمت و مغفرت
وَالْمَغْفِرَةِ، فَيا مَنْ رَحْمَتُهُ واسِعَةٌ، وَعَفْوُهُ عَظيمٌ، ياعَظيمُ
قرار دهى، پس اى كسىكه رحمتت وسيع و عفوت عظيم است، اى عظيم
ياعَظيمُ، ياكَريمُ ياكَريمُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ،
اى عظيم، اى كريم اى كريم، بر محمد و آلش درود فرست،
وَ عُدْ عَلَىَّ بِرَحْمَتِكَ، وَتَعَطَّفْ عَلَىَّ بِفَضْلِكَ، وَتَوَسَّعْ
و به رحمتت بر من تفضل كن، و به فضلت بر من شفقت نما، و به مغفرتت
عَلَىَّ بِمَغْفِرَتِكَ. اَللَّهُمَّ اِنَّ هذَاالْمَقامَ لِخُلَفآئِكَ وَاَصْفِيآئِكَ،
بر من گشايش ده. الهى، اينمقام نماز جمعه كه مخصوص خلفاى تو و برگزيدگان توست،
وَمَواضِعَ اُمَنآئِكَ فِى الدَّرَجَةِ الرَّفيعَةِ الَّتِى اخْتَصَصْتَهُمْ
و جايگاه امناى تو در درجه بلندى كه ايشان را به آن اختصاص دادى، غاصبان آن را
بِها قَدِابْتَزُّوها - وَاَنْتَ الْمُقَدِّرُ لِذلِكَ، لايُغالَبُ اَمْرُكَ، وَ
به غارت بردهاند - و تقدير آن بهدست توست، فرمانت مغلوب نشود، و از
لايُجاوَزُالْمَحْتُومُ مِنْ تَدْبيرِكَ كَيْفَ شِئْتَ وَاَنّى شِئْتَ، وَلِما
تدبير حتمى تو هر گونه كه بخواهى و هر زمان كه بخواهى فراتر نتوان رفت، و به خاطر
اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ، غَيْرُ مُتَّهَمٍ عَلى خَلْقِكَ وَلا لاِرادَتِكَ - حَتّى عادَ
آنچه تو بهتر مىدانى و در آفريدنت و ارادهات متهم نيستى چنين كردى - تا آنجا
صِفْوَتُكَ وَخُلَفآءُكَ مَغْلُوبينَ مَقْهُورينَ مُبْتَزّينَ، يَرَوْنَ
كه برگزيدگان و خلفاى تو مغلوب و مقهور و جداى از حق خود شدند، حُكمت را
حُكْمَكَ مُبَدَّلاً، وَكِتابَكَ مَنْبُوذاً، وَفَرآئِضَكَ مُحَرَّفَةً عَنْ
مبدل و كتابت را دور انداخته، و واجباتت را از مسير شرايعت
جِهاتِ اَشْراعِكَ، وَسُنَنَ نَبِيِّكَ مَتْرُوكَةً. اَللَّهُمَّ الْعَنْ
منحرف، و سنتهاى رسولت را متروك مىبينند. بارالها،
اَعْدآئَهُمْ مِنَ الْاَوَّلينَ وَالْاخِرينَ، وَمَنْ رَضِىَ بِفِعالِهِمْ
دشمنان ايشان را از اولين و آخرين، و هر كه به كردارشان راضى شده
وَاَشْياعَهُمْ وَاَتْباعَهُمْ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِ
و دنبالهروها و پيروانشان را لعنت كن. خداوندا بر محمد و آلش درود
مُحَمَّدٍ، اِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ، كَصَلَواتِكَ وَبَرَكاتِكَ وَ
فرست، كه تو ستوده و بلندپايهاى، مانند درودها و بركتها
تَحِيّاتِكَ عَلى اَصْفِيآئِكَ اِبْراهيمَ وَ الِ اِبْراهيمَ، وَعَجِّلِ
و تحيتهايى كه بر برگزيدگانت ابراهيم و آلابراهيم فرستادهاى، و در گشايش
الْفَرَجَ وَالرَّوْحَ وَالنُّصْرَةَ وَالتَّمْكينَ وَالتَّاْييدَ لَهُمْ. اَللَّهُمَّ
و آسايش و يارى و تمكين و تأييد ايشان تعجيل كن. بارالها،
وَاجْعَلْنى مِنْ اَهْلِ التَّوْحيدِ وَالْايمانِ بِكَ، وَالتَّصْديقِ
و مرا از اهل توحيد و ايمان به خود، و تصديق
بِرَسُولِكَ، وَالْاَئِمَّةِ الَّذينَ حَتَمْتَ طاعَتَهُمْ، مِمَّنْ يَجْرى
به پيامبرت، و امامانى كه طاعتشان را واجب كردهاى قرار ده، از جمله كسانى كه توحيد
ذلِكَ بِهِ وَ عَلى يَدَيْهِ، امينَ رَبَّ الْعالَمينَ. اَللَّهُمَّ لَيْسَ يَرُدُّ
و ايمان به سبب آنان و بر دست آنان اجرا مىشود، آمين رب العالمين. الها، غضب تورا جز
غَضَبَكَ اِلاَّ حِلْمُكَ، وَلايَرُدُّ سَخَطَكَ اِلاّ عَفْوُكَ، وَلايُجيرُ
بردباريت برنمىگرداند، و شدّت سخط تورا جز عفوت رد نمىكند، و غير از رحمتت
مِنْ عِقابِكَ اِلاَّ رَحْمَتُكَ، وَلايُنْجينى مِنْكَ اِلاَّ التَّضَرُّعُ
از عذابت امان نمىدهد، و مرا جز زارى به سوى تو و در برابر تو
اِلَيْكَ وَبَيْنَ يَدَيْكَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ هَبْ
نجات نمىبخشد، پس بر محمد و آلش درود فرست، و ما را
لَنا - يااِلهى - مِنْ لَدُنْكَ فَرَجاً بِالْقُدْرَةِ الَّتى بِها تُحْيى
- اى خداى من - از سوى خود فرجى بخش با آن نيرويى كه مردگان را
اَمْواتَ الْعِبادِ، وَ بِها تَنْشُرُ مَيْتَ الْبِلادِ، وَلاتُهْلِكْنى - يا
زنده مىكنى، و سرزمينهاى مرده را حيات مىدهى، و مرا - خدايا - از غم و غصه هلاك مكن
اِلهى - غَمّاً حَتّى تَسْتَجيبَ لى، وَ تُعَرِّفَنِى الْاِجابَةَ فى دُعآئى،
تا دعايم را به اجابت برسانى، و اجابت آن را به من آگاهى دهى،
وَ اَذِقْنى طَعْمَ الْعافِيَةِ اِلى مُنْتَهى اَجَلى، وَلاتُشْمِتْ بى
و تا پايان حيات مزه شيرين عافيت را به من بچشان، و دشمن شادم
عَدُوّى، وَلا تُمَكِّنْهُ مِنْ عُنُقى، وَلا تُسَلِّطْهُ عَلَىَّ. اِلهى اِنْ
مكن، و او را وبال گردنم مساز، و بر من غلبه مده. اله من،
رَفَعْتَنى فَمَنْ ذَا الَّذى يَضَعُنى؟ وَ اِنْ وَضَعْتَنى فَمَنْ ذَا
اگر بلندم نمايى كيست كه پستم كند؟ و اگر پستم سازى كيست كه
الَّذى يَرْفَعُنى؟ وَ اِنْ اَكْرَمْتَنى فَمَنْ ذَا الَّذى يُهينُنى؟ وَ اِنْ
بلندم نمايد؟ و اگر مرا گرامى دارى كيست كه خوارم كند؟ و اگر
اَهَنْتَنى فَمَنْ ذَاالَّذى يُكْرِمُنى؟ وَ اِنْ عَذَّبْتَنى فَمَنْ ذَا الَّذى
خوارم نمايى كيست كه اكرامم نمايد؟ و اگر عذابم دهى كيست كه بر من
يَرْحَمُنى، وَ اِنْ اَهْلَكْتَنى فَمَنْ ذَا الَّذى يَعْرِضُ لَكَ فى
رحمت آورد؟ و اگر هلاكم كنى كيست كه درباره بندهات جلودار تو
عَبْدِكَ؟ اَوْ يَسْئَلُكَ عَنْ اَمْرِهِ؟ وَقَدْ عَلِمْتُ اَنَّهُ لَيْسَ فى
شود؟ يا از تو دربارهاش بازخواست نمايد؟ و من به اين حقيقت رسيدهام كه در
حُكْمِكَ ظُلْمٌ، وَ - لا - فى نَقِمَتِكَ عَجَلَةٌ، وَ اِنَّما يَعْجَلُ مَنْ
حكم تو ستمى، و در عذابت عجلهاى نيست، چون كسى شتاب مىكند كه
يَخافُ الْفَوْتَ، وَ اِنَّما يَحْتاجُ اِلَى الظُّلْمِ الضَّعيفُ، وَقَدْ
از فوت برنامه بترسد، و كسى نياز به ستم پيدا مىكند كه ناتوان است، و تو
تَعالَيْتَ - يااِلهى - عَنْ ذلِكَ عُلُوّاً كَبيراً. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى
- اى خداى من - از آن بسيار بالاترى. بارالها، بر
مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَلا تَجْعَلْنى لِلْبَلآءِ غَرَضاً، وَلالِنَقِمَتِكَ
محمد و آل محمد درود فرست، و مرا هدف بلا، و نشانه عقوبت
نَصْباً، وَمَهِّلْنى، و نَفِّسْنى، وَ اَقِلْنى عَثْرَتى، وَلاتَبْتَلِيَنّى
مساز، و مرا مهلت ده، و اندوهم را پايان بخش، و از لغزشم درگذر، و به مصيبتى
بِبَلآءٍ عَلى اَثَرِ بَلآءٍ، فَقَدْ تَرى ضَعْفى وَ قِلَّةَ حيلَتى وَتَضَرُّعى
دنبال مصيبت گرفتارم مكن، چون ناتوانى و بيچارگى و زاريم را به درگاهت
اِلَيْكَ. اَعُوذُ بِكَ اللَّهُمَّ الْيَوْمَ مِنْ غَضَبِكَ، فَصَلِّ عَلى
مىبينى. خدايا در اين روز از غضب تو به تو پناه مىبرم، پس بر
مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاَعِذْنى، وَاَسْتَجيرُ بِكَ الْيَوْمَ مِنْ سَخَطِكَ،
محمد و آلش درود فرست و پناهم ده، و در اين روز از غضب تو امان مىطلبم،
فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ - اَجِرْنى، وَ - اَسْئَلُكَ اَمْناً مِنْ
پس بر محمد و آلش درود فرست و مرا امان ده، و ايمنى از عذابت را
عَذابِكَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ امِنّى، وَاَسْتَهْديكَ،
مسئلت دارم، پس بر محمد و آلش درود فرست و مرا ايمن ساز، و از تو هدايت مىطلبم، پس بر
فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاهْدِنى، وَاَسْتَنْصِرُكَ، فَصَلِّ
محمد و آلش درود فرست و هدايتم فرما، و از تو يارى و مدد مىخواهم، پس بر
عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَانْصُرْنى، وَاَسْتَرْحِمُكَ، فَصَلِّ عَلى
محمد و آلش درود فرست و مرا يارى كن، و از تو رحمت مىخواهم، پس بر
مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَارْحَمْنى، وَاَسْتَكْفيكَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ
محمد و آلش درود فرست و بر من رحمت آر، و از تو بىنيازى مىطلبم، پس بر محمد و آلش درود
الِهِ، وَاكْفِنى، وَاَسْتَرْزِقُكَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَارْزُقْنى،
فرست و بىنيازيم ده، و از تو روزى مىخواهم، پس بر محمد و آلش درود فرست و روزيم مرحمت كن،
وَاَسْتَعينُكَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ اَعِنّى، وَاَسْتَغْفِرُكَ
و از تو كمك مىجويم، پس بر محمد و آلش درود فرست و كمكم كن، و بر معاصى
لِما سَلَفَ مِنْ ذُنُوبى، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاغْفِرْ لى،
گذشتهام آمرزش مىخواهم، پس بر محمد و آلش درود فرست و مرا بيامرز،
وَ اَسْتَعْصِمُكَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاعْصِمْنى،
و از تو عصمت خواهم، پس بر محمد و آلش درود فرست و عصمتم ده، زيرا
فَاِنّى لَنْاَعُودَ لِشَىْءٍ كَرِهْتَهُ مِنّى اِنْ شِئْتَ ذلِكَ، يارَبِّ
اگر ارادهات تعلق گيرد هرگز به عملى كه تو آن را نمىپسندى بازنگردم، پروردگارا
يارَبِّ، ياحَنَّانُ يامَنَّانُ، ياذَاالْجَلالِ وَالْاِكْرامِ، صَلِّ عَلى
پروردگارا، اى مهربان، اى عطاكننده، نعمتها، اى صاحب جلال و اكرام،
مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَاسْتَجِبْ لى جَميعَ ما سَئَلْتُكَ وَطَلَبْتُ
بر محمد و آلش درود فرست، و همه آنچه را كه از حضرتت خواستم و طلبيدم و براى آن
اِلَيْكَ وَرَغِبْتُ فيهِ اِلَيْكَ، وَ اَرِدْهُ وَقَدِّرْهُ وَاقْضِهِ وَاَمْضِهِ،
روى به جانب تو كردم برايم اجابت كن، و آن را بخواه و مقدر فرما و بر آن حكم و امضا كن،
وَخِرْ لى فيما تَقْضى مِنْهُ، وَ بارِكْ لى فى ذلِكَ، وَ تَفَضَّلْ عَلَىَّ
و در آنچه بر من حكم مىكنى خير مرا مقرر فرما، و مرا در آن بركت ده، و به آن بر من
بِهِ، وَاَسْعِدْنى بِما تُعْطينى مِنْهُ، وَ زِدْنى مِنْ فَضْلِكَ وَ سَعَةِ
تفضل نماى، و مرا به آنچه از آن عطا مىكنى سعادتمند ساز، و از فضل خود و وسعت
ما عِنْدَكَ، فَاِنَّكَ واسِعٌ كَريمٌ، وَ - صِلْ ذلِكَ بِخَيْرِ الْاخِرَةِ
آنچه نزد توست بر من بيفزاى، زيرا تو توانگر و كريمى، و آن را به خير
وَنَعيمِها، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
و نعمت آخرت پيوسته ساز، اى مهربانترين مهربانان.
ثُمَّ تَدْعُو بِما بَدا لَكَ، وَتُصَلّى عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ اَلْفَ مَرَّةٍ.
آنگاه از حضرت حق هرچه به نظرت مىرسد بخواه، و هزار بار بر محمد و آلش صلوات
هكَذا كانَ يَفْعَلُ عَلَيْهِ السَّلامُ.
فرست، كه حضرت زينالعابدين عليه السلام چنين مىكرد.