• عابد نوازا، سپاس بى شمار تو را كه پيش از اين پيوسته مرا نعمت سلامتى مى بخشيدى، و شكر تو گويم كه امروز در خانه تنم درد و بيمارى نشسته كه تو آن را به من بخشيده اى.
• بار الها، من نمى دانم بر كداميك از اين دو حالت بيمارى و سلامت، بايد بيشتر تو را سپاس گويم و در كدامين زمان- هنگام بيمارى يا زمان سلامت- شكر نعمتت به جاى آورم.
• آيا به هنگام سلامت و تندرستى كه از روزى پاك خويش به من داده اى و از لطف و كرمت مرا شادمان كرده اى و بدين سبب توفيق طاعت و قدرت و نيرويم بخشيده اى؟
• يا آنگاه كه بيمار مى شوم و تو مى خواهى كه در ميان درد تن، بار گناه سبك كنم، و پاس نعمتهائى را كه در تندرستى ندانسته ام به جا آورم و پشت خويش را از سنگينى گناه برهانم، و از منجلاب بديها بيرون آيم، و به راه توبه از گناه روان گردم و شكر نعمت سلامتى روزهاى پيشين را به جاى آورم؟
• خداوندا، مى دانم كه در ميان درد و در نهايت بيمارى، دو فرشته هستند كه رفتار و كردار صادقانه مرا مى نگارند، كه دل و زبانم از آن رفتار بى خبرند، و هيچ بند و پيوندى از تن من براى انجام آن كردار رنجى نكشيده، بلكه همه از احسان تو مايه و بر فضل تو پايه مى گيرد.
• الهى، درود تو بر «محمد» و خاندان او باد.
• قادرا، تو آنچه را كه براى من تقدير داشته اى، با قلب من مهربان كن، و سختى آنچه را كه برايم مى فرستى بر من سهل گردان و وجود مرا از آلودگيهاى كردار و رفتار پيشين پاك ساز و آنها را نابود كن. جان مرا با شهد سلامت بياميز و آب پاك تندرستى را در وجود من بريز.
• رحمانا، مرا از قفس درد، به عفو و رحمت خويش بيرون بياور، از بند شرنگ آن برهان و اين اندوه را به بخشش خويش از من دور ساز، و به آرامش و آسايش تندرستى بازگردان.
• زيرا مى دانم تنها توئى كه بى منت نعمت مى بخشى و تنها توئى كه بسيار بخشنده و بسى مهربانى، و تنها اين عظمت و شكوه و جلال تو را سزاست.
---------------------