صحیفه سجادیه - دعای شماره ۴۶ - فراز ۲۴
وَ قَدْ قَصَّرَ بِيَ السُّكُوتُ عَنْ تَحْمِيدِكَ، وَ فَهَّهَنِيَ الْإِمْسَاكُ عَنْ تَمْجِيدِكَ، وَ قُصَارَايَ الْإِقْرَارُ بِالْحُسُورِ، لَا رَغْبَةً -يَا إِلَهِي- بَلْ عَجْزاً.
و خاموشى مرا از سپاسگزاردن تو ناتوان ساخته، و خوددارى مرا از بزرگ داشتن تو درمانده کرده (من از سپاسگزاردن و بزرگ داشتن تو ناتوان و درماندهام از اینرو خاموش گشته و خوددارى مىنمایم، پس گوئیا خاموشى و خوددارى مرا ناتوان و درمانده نموده است) و نهایت کوشش من (در سپاسگزارى) اعتراف به درماندگى است، نه از روى بىرغبتى و دورى گزیدن از سپاسگزارى- اى خداى من- بلکه از روى عجز و ناتوانى است.