صحیفه سجادیه - دعای شماره ۲۶ - فراز ۳
وَ اجْعَلْنِي اللَّهُمَّ أَجْزِي بِالْإِحْسَانِ مُسِيئَهُمْ، وَ أُعْرِضُ بِالتَّجَاوُزِ عَنْ ظَالِمِهِمْ، وَ أَسْتَعْمِلُ حُسْنَ الظَّنِّ فِي كَافَّتِهِمْ، وَ أَتَوَلَّى بِالْبِرِّ عَامَّتَهُمْ، وَ أَغُضُّ بَصَرِي عَنْهُمْ عِفَّةً، وَ أُلِينُ جَانِبِي لَهُمْ تَوَاضُعاً، وَ أَرِقُّ عَلَى أَهْلِ الْبَلَاءِ مِنْهُمْ رَحْمَةً، وَ أُسِرُّ لَهُمْ بِالْغَيْبِ مَوَدَّةً، وَ أُحِبُّ بَقَاءَ النِّعْمَةِ عِنْدَهُمْ نُصْحاً، وَ أُوجِبُ لَهُمْ مَا أُوجِبُ لِحَامَّتِي، وَ أَرْعَى لَهُمْ مَا أَرْعَى لِخَاصَّتِي.
و بار خدایا مرا بر آن دار که بدکردارشان را به نیکى پاداش دهم، و از ستمکارشان به عفو و بخشش درگذرم، و درباره ى همه ى ایشان خوش گمان باشم (زیرا همچنانکه بر مومن گفتار بد درباره ى برادر ایمانیش حرام است گمان بردن بد هم درباره ى او حرام مىباشد، و اما با خود سخن گفتن و اندیشه و آنچه در دلش درباره ى او مىگذرد بخشیده شده است چون شیطان به او القاء مىنماید تا دربارهى برادرش کار زشت بخواهد پس واجب است که شیطان را تکذیب نماید، زیرا او بدکارترین بدکاران است، و پذیرفتن گفتار او روا نیست، و از اینرو است که در شرع رسیده هر کس سخنى بگوید که ظاهر آن ارتداد و کفر است و معنى صحیحى دارد حکم به کفر او نمىشود) و با نیکوئى همه ى آنها را سرپرستى نمایم و با پاکدامنى چشمم را از (زشتیها و لغزشهاى) آنان بپوشانم، و با فروتنى با آنها نرم باشم (سختگیر نباشم) و با مهربانى بر گرفتارانشان رقت داشته دلجوئى کنم، و در پنهانى و پشت سر دوستى (خود) را براى آنان آشکار سازم (نه مانند دورویان در ظاهر دوستى نشان داده در پشت سر خلاف آن را هویدا نمایم) و با پاکدامنى (نه با آلودگى به فساد و تباهکارى) نعمت همیشگى (روزى و خوشى) را نزد ایشان دوست بدارم، و آنچه براى خویشان خود واجب و لازم مىدانم درباره ى ایشان لازم دانم، و آنچه براى خواص و نزدیکان رعایت داشته در نظر دارم براى ایشان رعایت کنم.