صحیفه سجادیه - دعای شماره ۲۴ - فراز ۱۱
هَيْهَاتَ مَا يَسْتَوْفِيَانِ مِنِّي حَقَّهُمَا، وَ لَا أُدْرِكُ مَا يَجِبُ عَلَيَّ لَهُمَا، وَ لَا أَنَا بِقَاضٍ وَظِيفَةَ خِدْمَتِهِمَا، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِنِّي يَا خَيْرَ مَنِ اسْتُعِينَ بِهِ، وَ وَفِّقْنِي يَا أَهْدَى مَنْ رُغِبَ إِلَيْهِ، وَ لَا تَجْعَلْنِي فِي أَهْلِ الْعُقُوقِ لِلْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ يَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ.
چه بسیار دور است (شگفتا) ایشان نمى توانند حق خود را از من به درستى بگیرند (زیرا حقوق آنها بسیار و بیش از آنست که بتوانند همه ى آنها را بستانند) و من نمىتوانم آنچه (حقوقى) که براى آنها بر من واجب است دریابم، و شرط خدمت و چاکرى آنان را بجا آورم، پس بر محمد و آل او درود فرست، و مرا (در انجام وظیفه) یارى کن اى بهترین کسى که از او یارى مىخواهند، و توفیقم ده اى راهنماینده تر کسى که به او رومى آورند، و مرا روزى (قیامت) که هر نفسى به آنچه کرده جزا داده مىشود در حالى که به آنها ستم نمىشود در جرگه ى کسانى که با پدران و مادران بدرفتارى کرده و آنها را آزرده اند قرار مده.
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۲۴ - فراز ۳
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْهِمْنِي عِلْمَ مَا يَجِبُ لَهُمَا عَلَيَّ إِلْهَاماً، وَ اجْمَعْ لِي عِلْمَ ذَلِكَ كُلِّهِ تَمَاماً، ثُمَّ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تُلْهِمُنِي مِنْهُ، وَ وَفِّقْنِي لِلنُّفُوذِ فِيما تُبَصِّرُنِي مِنْ عِلْمِهِ حَتَّى لَا يَفُوتَنِي اسْتِعْمَالُ شَيْءٍ عَلَّمْتَنِيهِ، وَ لَا تَثْقُلَ أَرْكَانِي عَنِ الْحَفُوفِ فِيما أَلْهَمْتَنِيهِ.
بار خدایا بر محمد و آل او درود فرست، و دانستن آنچه درباره ى ایشان بر من واجب است به من الهام نما و در دلم انداز، و آموختن همه ى آن واجبات را بى کم و کاست برایم فراهم آور، سپس مرا به آنچه که به من الهام مىنمائى وادار، و براى انجام در آنچه به دانستن آن بینایم مىسازى توفیقم ده، تا بجا آوردن چیزى از آنچه مرا به آن دانا گردانیده اى از من فوت نگردد، و اندامم از خدمت در آنچه به من الهام نموده اى سنگین نشود (سست نگشته بازنماند، چون حقوق پدر و مادر در زندگى و پس از مرگشان بر فرزند بیش از آنست که انسان آن را دریابد از این رو امام علیه السلام از خداوند سبحان درخواست مىنماید که آنها را به او الهام فرماید و به انجام آن موفق سازد، ابىولاد حناط گفته: از حضرت صادق علیه السلام از قول خداى عزوجل و بالوالدین احسانا «و به پدر و مادر نیکوئى نمائید» پرسیدم: این احسان و نیکوئى چیست؟ فرمود: احسان آنست که با آنها خوشرفتارى نمائى، و اگر چیزى از تو خواستند هر چند بىنیاز باشند آنها را نرنجانى، آیا خداوند عزوجل نمى فرماید «س 3 ى 92(: لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون «هرگز نیکى را درنیابید تا آنکه از آنچه دوست مىدارید انفاق کنید» پس از آن حضرت صادق علیه السلام فرمود: و اما قول خداى عزوجل: اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف و لاتنهرهما «و چنانکه یکى از آنها یا هر دو نزد تو پیر و سالخورده گردند اف مساوى: سخنى که به تنگ آمده باشى به ایشان مگو، و بانگ بر آنها مزن» اگر تو را نگران ساختند به آنها اف مگو، و اگر تو را کتک زدند بانگ بر آنان مزن، و قل لهما قولا کریما «و با ایشان نیکو سخن گو» فرمود: اگر تو را کتک زدند به ایشان بگو: خدا شما را بیامرزد، که سخن نیکوى تو باشد، و اخفض لهما جناح الذل من الرحمه «و از روى مهربانى با ایشان فروتنى نما» فرمود: چشمت را از نگاه کردن به آنها جز به مهربانى و نرمى پر مکن و صدایت را بر صداى آنها بلند مگردان و نه دستت را بر دست آنها و بر ایشان پیشى مگیر، و از آن حضرت علیه السلام روایت شده: مردى نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد و گفت: من در جهاد رغبت داشته خواهان آن هستم، پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: در راه خدا جهاد کن که اگر کشته شوى نزد خدا زنده بوده و روزى داده مىشوى، و اگر مردى پاداش تو بر خدا است، و اگر برگشتى از گناهان برگشته اى چنانکه به دنیا آمده اى، آن مرد گفت: یا رسول الله من پدر و مادر سالخورده دارم که با من انس داشته نمى خواهند به جهاد روم، رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: با ایشان باش قسم به آنکه جان من به دست او است همدمى پدر و مادر به تو روز و شبى بهتر از یکسال جهاد است. این اخبار دلالت دارد به اینکه بیشتر حقوق پدر و مادر و نیکى به آنها را جز خدا و آنکه خدا به او آموخته نمى داند).
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۲۴ - فراز ۹
اللَّهُمَّ وَ مَا تَعَدَّيَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ قَوْلٍ، أَوْ أَسْرَفَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ فِعْلٍ، أَوْ ضَيَّعَاهُ لِي مِنْ حَقٍّ، أَوْ قَصَّرَا بِي عَنْهُ مِنْ وَاجِبٍ فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُمَا، وَ جُدْتُ بِهِ عَلَيْهِمَا، وَ رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِي وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا، فَإِنِّي لَا أَتَّهِمُهُمَا عَلَى نَفْسِي، وَ لَا أَسْتَبْطِئُهُمَا فِي بِرِّي، وَ لَا أَكْرَهُ مَا تَوَلَّيَاهُ مِنْ أَمْرِي يَا رَبِّ.
بار خدایا آنچه پدر و مادر در گفتار با من تعدى نموده اند (سخنان ناروائى گفته اند) یا در کردار درباره ى من بیجا رفتار کرده اند (به شایستگى مرا تربیت و پرورش ننموده اند) یا حق مرا تباه ساخته اند یا از آنچه واجب است (وظیفه ى ایشان بوده که آن را انجام دهند) درباره ى من کوتاهى کرده اند من آن را به آنان بخشیدم و آن را وسیله ى احسان بر ایشان گردانیدم، و از تو خواهانم که وبال و گرفتارى آن را از ایشان بردارى (آنان را به گفتار و کردار بیجا و تضییع حق و انجام ندادن وظیفه درباره ى من به کیفر نرسانى) زیرا من درباره ى خود به ایشان گمان بد نمى برم، آنان را در مهربانى به خویش سهل انگار نمىدانم، و از آنچه درباره ام نموده اند کراهت نداشته دلگیر نیستم، اى پروردگارم.
صحیفه سجادیه - دعای شماره ۲۴ - فراز ۱۰
فَهُمَا أَوْجَبُ حَقّاً عَلَيَّ، وَ أَقْدَمُ إِحْسَاناً إِلَيَّ، وَ أَعْظَمُ مِنَّةً لَدَيَّ مِنْ أَنْ أُقَاصَّهُمَا بِعَدْلٍ، أَوْ أُجَازِيَهُمَا عَلَى مِثْلٍ، أَيْنَ إِذاً يَا إِلَهِي طُولُ شُغْلِهِمَا بِتَرْبِيَتِي؟ وَ أَيْنَ شِدَّةُ تَعَبِهِمَا فِي حِرَاسَتِي؟ وَ أَيْنَ إِقْتَارُهُمَا عَلَى أَنْفُسِهِمَا لِلتَّوْسِعَةِ عَلَيَّ؟
زیرا حق ایشان بر من واجبتر و نیکیشان به من دیرین تر و نعمتشان نزد من بزرگتر از آنست که آنها را به عدل و داد قصاص نموده گروگیرى کنم، یا مانند آنچه نموده اند رفتار نمایم (و اگر چنین کنم پس) در این هنگام- اى خداى من- بسیارى کار ایشان براى پرورش من چه شد؟! و سختى رنجشان در پاس داشتنم کو؟ و تنگى (گرفتارى) که براى گشایش (آسایش) بر من به خود هموار نموده اند کجا است؟.
.....................
دانشنامه ثقلین