نیاز و نیازمند
• بخشی از دعای 12
در اين دعا امام عليه السلام كيفيت پناه بردن به خدا را در ضمن نيايش، تعليم مى دهد
― در جمله ى نخست عرضه مى دارد: (بار خداوندا من با بريدن از ديگران خالصانه به تو پيوسته ام) (اللهم انى اخلصت بانقطاعى اليك).
― (و با تمام وجودم به تو رو آورده ام) (و اقبلت بكلى عليك).
― از آنجا كه وقتى انسان به كسى روى مى آورد از ديگران روى برمى تابد عرضه مى دارد: (و روى خود را از كسانى كه نيازمند عطا و بخشش تواند برتافته ام) (و صرفت وجهى عمن يحتاج الى رفدك).
― از اين جهت كه اظهار نياز مى بايست در پيشگاه كسى باشد كه خود نيازمند نباشد، مى گويد: (من درخواست و نياز خود را از كسانى كه بى نياز از فضل تو نيستند، منقلب ساخته (و به سوى تو آورده ام) (و قلبت مسالتى عمن لم يستغن عن فضلك).
― زيرا به اينجا رسيده ام كه: (خواهش و طلب يك محتاج از محتاج ديگر، دليل سفاهت راى و گمراهى عقل او است) (و رايت ان طلب المحتاج الى المحتاج سفه من رايه و ضله من عقله).
― و دليل اين معنى را تجربه ى روزگار و مشاهدات عينى و تاريخ بشريت دانسته، عرضه مى دارد: (اى خداى من! بسيارى از مردم را ديده ام كه عزت و قدرت را از غير تو خواستند ولى ذليل و خوار شدند) (فكم قد رايت يا الهى من اناس طلبوا العز بغيرك فذلوا).
― (و براى رسيدن به ثروت و مكنت به سوى غير تو شتافتند اما فقير و تنگدست شدند) (و راموا الثروه من سواك فافتقروا).
― (و براى نيل به مقام بلند، تلاش و كوشش كردند اما پست و حقير گشتند) (و حاولوا الارتفاع فاتضعوا).
― و نتيجه مى گيرد: (بنابراين مشاهده ى چنين مواردى براى شخص دورانديش، صحيح از آب درآمده كه عبرت گرفتنش از اين دروس او را موفق ساخته) (فصح بمعاينه امثالهم حازم وفقه اعتباره).
― (و اين آزمايش و اختيار شايسته او را به راه صواب ارشاد كرده است) (و ارشده الى طريق صوابه اختياره).
― پس از اين بيانات روى سخن را به مولا و معبود خود كرده عرضه مى دارد: (اى مولاى من! بنابراين موضع سوال و درخواست من توئى نه هيچ كس ديگر) (فانت يا مولاى دون كل مسوول موضع مسالتى).
― (و متصدى برآوردن حاجتم توئى نه شخص ديگر) (و دون كل مطلوب اليه ولى حاجتى).
― (پيش از دعا و نيايش (و خواندن اشخاص) تو مخصوص دعاى منى نه ديگران، هيچ كس در اميد من شريك تو نيست) (انت المخصوص قبل كل مدعو بدعوتى، لا يشركك احد فى رجائى).
― (و اعلام مى دارم كه در دعا و درخواست من احدى همتا و برابر با تو نيست) (و لا يتفق احد معك فى دعائى).
― (و هيچ كس به هنگام ندا و خواندن من، با تو در يك رديف قرار ندارد) (و لا ينظمه و اياك ندائى).
― به دنبال اين قسمت صفات خداوند را چنين برمى شمارد: (اى خداى من يگانگى وحدت عدد (يعنى وحدت ذات و صفات) مخصوص تو است) (لك يا الهى وحدانيه العدد).
― (و ملكه ى قدرت بى نيازى كامل، فضيلت حول، قوت و درجات علو و رفعت، همه از آن تو است) (و ملكه القدره الصمد، و فضيله الحول و القوه، و درجه العلو و الرفعه).
― (اما غير تو در دوران زندگى، مورد رحم و محبت تو است (چه خود در امورش محتاج و نيازمند است) (و من سواك مرحوم فى عمره).
― (و در اداره ى امور، مغلوب اسباب و مقهور شئونات خويش است) (مغلوب على امره، مقهور على شانه).
― آرى او موجودى است مخلوق و حادث و همواره تحت تاثير عوامل طبيعت: (حالاتش مختلف و صفاتش متحول و تغييرپذير) (مختلف الحالات، متنقل فى الصفات).
― (اما تو از داشتن شبيه و نظير و ضد برتر و بالاترى) (فتعاليت عن الاشباه و الاضداد).
― (و از امثال و اقران بزرگتر) (و تكبرت عن الامثال و الانداد).
― (بنابراين تو از (هرگونه شبيه و نظير ضد و نقص) منزهى و اله معبودى جز تو نيست) (فسبحانك لا اله الا انت).
..........................
دعاى آن حضرت عليه السلام است هنگامى كه ماه رمضان
از دعاهاى آن حضرت است براى مرزبانان
o خدايا، بر محمد و آل
و از دعاى امام عليه السلام بود، درباره همسايگانش و دوستان او، هنگامى
هنگامى كه آن بزرگوار از خداى متعال درخواست گذشت از خطاها يا
بنیاد صحیفه سجادیه در استان اصفهان در جهت توسعه فرهنگ قرآن و عترت براساس حدیث ثقلین در سال 1395 تاسیس گردید.
امید است این کتاب ازرشمند صحیفه سجادیه که تنها کتابی است که از سوی اهل بیت (ع) به نگارش درآمده و به عنوان زبور آل محمد و خواهر قرآن معروف است، بعد از قرآن و نهج البلاغه به آن توجه ویژه شود و در جامعه اسلامیمان مورد توجه و بهر برداری قرار گیرد.