اخلاق و كردار ناپسند
بخشی از دعای ششم صحیفه سجادیه :
پناه ببرید به خداوند بزرگ از
اين فراز را بايد دنباله و تتمه ى مسئله ى قبل – يعنى لزوم بسط عدل – به شمار آورد.
روح متعالى انسانى در اثر تكامل ، مبدأ همه ى صفات كمال و اخلاق و فضايل مى گردد كه جوهر ذاتى انسان ، آماده ى اكتساب تمام صفات پسنديده و كمالات است . بنابراين ، خداوند متعال در بين موجودات ، موجودى افضل از انسان نيافريده است . به ديگر سخن ، اين روح بلند انسانى است كه همه ى فضايل را ساخته و بدان ها متصف مى گردد و اگر انسانى در كار نبود ، فضيلتى هم موجود نبود و كمالات بى معنا مى نمود . بر اين اساس ، هر حسن و جمالى قائم به وجود انسان است و در عالم ممكنات ، همه ى فضيلت ها از نفس قدوسى انسان سرچشمه مى گيرد و نمى از يم بى كرانه ى اين خليفة الله مى باشد . بنابراين ، اگر انسان در مقام فضيلت بر ديگرى سبقت مى گيرد و يا همه ى كارهاى خير خود را كم مى بيند يا سخن حق را – با وجود طرفداران اندك – انتخاب مى كند يا بدعت ها را شناخته و از آنها دورى مى كند ، همگى دليل آن است كه انسان كامل از علم ، افضل و از فضيلت ، برتر است و سزد كه او را والاترين خير عالم وجود و برگزيده ى حضرت معبود به شمار آورد .
يك شبهه و پاسخ آن
ممكن است اين شبهه به ذهن خطور كند كه اگر قايل به اتحاد عاقل و معقول باشيم ، عالم عين علم و عادل عين عدالت خواهد بود ، پس برترى در اين زمينه راه ندارد .
پاسخ آن است كه چنان چه يكى از اعراض با جوهر متحد شود ، ذات آن جوهر با علم و در مرتبه ى علم ، عين علم است و با عدالت و در مرتبه ى عدالت ، عين عدالت مى باشد و با شجاعت و در مرتبه ى شجاعت ، عين شجاعت است ، ولى آن ذات متعالى خود در رتبه اى فراتر و برتر از همه ى اين مراتب است ، زيرا او است كه با همگى متحد است و اگر هر يك از صفات در خارج با يكديگر مصداقا متحد هستند ، آن نيز به بركت خود ذات است ؛ يعنى گستره ى وجودى ذات ايجاب مى كند كه همگى آنها عين يكديگر باشند و اين در حالى است كه هر يك از صفات از اين اقتضا تهى است ؛ چنان كه ذات شجاعت هرگز عين ذات صبر نيست و علم ، عين عدالت نخواهد بود ، بلكه مأمن وجودى ذات انسان ، درياى وسيع و ژرفى است كه همه چيز در آن مقام به يكديگر مى پيوندد و اين تحقيق رشيق و مطلب ناب و عميق ، به روشنى از سخن گهربار مولايمان ، حضرت سجاد عليه السلام در اين فراز استفاده مى شود .
دو قسمت از اين فراز بسيار چشم گيرتر است :
1. معيار ، حق است نه مردم
امام عليه السلام فرمود : بايد به حق سخن راند ، اگر چه طرفدار بسيار نداشته باشد . معناى اين پند حكيمانه آن است كه حق را نبايد با مردم و كثرت طرفدار شناخت ، بلكه مردم را بايد با معيار حق سنجيد ؛ اميرمؤمنان عليه السلام فرمود : «و لا تستوحشوا فى طريق الهدى لقلة أهله ؛ در راه حق ، به خاطر كمى اهل آن ، احساس تنهايى و وحشت نكنيد.» و اين يكى از آزمايش هاى مهم قدرت ايمان انسان ها است كه در ايام روى برتافتن خلق از حق و كم رنگ شدن خط هدايت ، كم ترين خدشه اى در ذهن و عزم آنها نسبت به حق مدارى وارد نشود.
2. پايدارى در بندگى
حضرت سجاد عليه السلام از خداوند سبحان دوام و پايدارى در بندگى را طلب فرموده است ؛ به گونه اى كه در هيچ حال و موقعيتى دست از وظيفه بر ندارد و اين يكى از پرثمرترين دستورهاى قرآن كريم است كه مى فرمايد :
(فاستقم كما أمرت)؛
آن گونه كه فرمان داده شده اى ، استقامت ورز .
كه دشوارترين تكليف را براى يكايك مسلمانان رقم زده است . اصولا از آن جا كه مردمان اهل پايمردى و نستوهى بسيار اندك اند ، سقوط در اين مرحله بسيار محتمل است ؛ از اين رو ، همتى بلند و عزمى پولادين بايد تا از گردنه هاى صعب العبور اين مسير به سلامت گذر كرد و بار تكليف را در وادى ايمن مقصد ، به زمين نهاد .
اللهم صل على محمد و آله ، و اجعل أوسع رزقك على اذا كبرت ، و أقوى قوتك فى اذا نصبت ، و لا تبتلينى بالكسل عن عبادتك ، و لا العمى عن سبيلك ، و لا بالتعرض لخلاف محبتك ، و لا مجامعة من تفرق عنك ، و لا مفارقة من اجتمع اليك ؛
خدايا ! بر حضرت محمد و خاندان او درود فرست و وسيع ترين روزى را به هنگام كهن سالى نصيبم فرما و بيشترين تاب و توان را به هنگام پيرى عنايتم كن و به كسالت در بندگى و كورى در تشخيص راه مبتلايم مگردان و اقدام بر خلاف مقتضاى محبتت و دوستى با دشمنانت و جدايى از دوستانت را برايم مقدر مفرما.
درخواست هاى اين فراز به دو دسته تقسيم مى شود :
ب) طلب عافيت در شديدترين مقطع زندگى
دسته ى نخست ، خواستن نوعى عافيت در مرحله اى از زندگى است كه غالبا گرفتارى در آن شديدتر و پايدارى در برابر آن دشوار است . گرفتارى هم ممكن است به دو شكل عارض شود ؛ گاهى دو بعدى است ؛ يعنى هم جنبه ى بدنى دارد و هم بعد روحى ؛ مانند فقر و تهى دستى اى كه همراه با ضعف و سستى جسمى عارض شود و گاهى تك بعدى است ؛ يعنى تنها جنبه ى بدنى دارد ، مانند فتور و سستى جسمى . در هر حال ، هر كدام از اين گرفتارى ها نيازمند مقاومت روحى است تا فرد بتواند مشكل را تحمل كند ، چرا كه اگر مقاومت را از كف بدهد و كلمه اى كه نشانه ى عدم رضا و تسليم باشد ، بر زبان براند ، تمامى امتيازهاى خود را از دست خواهد داد .
از سوى ديگر ، صبر و بردبارى به هنگام سختى ها ، اجرى عظيم و پاداش حيرت انگيز در پى دارد و اين براى آن است كه صبر و شكيبايى ، به انسان ظرفيت وجودى مى بخشد .
بنابراين ، امام عليه السلام در اين جا به بخشى از زندگى كه غالبا پر ابتلا ، ولى مورد غفلت است و مقدمات اندكى براى آن انديشيده مى شود ، اختصاص داده است ؛ ابتلاهايى كه ممكن است هر يك موجب از دست رفتن توفيق و سلب مزاياى حسرت انگيز در يوم الحسره گردد .
2. تقاضاى عافيت
دسته ى دوم از خواسته هاى اين دعا ، عوامل تنبلى در عبادت مربوط به عوارض و حوادث باطنى و روحى است كه مشكلات بسيارى را سر راه سالك الى الله ايجاد مى كند ؛ هم چون كسالت در عبادت كه يكى از موانع جدى سلوك و تقرب است و خود عوامل مختلفى دارد .
برخى از عوامل بى رغبتى در عبادت ، عبارت اند از :
الف) ضايعه ى گناه ، كه قلب را مى ميراند ؛ به گونه اى كه اگر شخص – نعوذ بالله – از تكرار باك نداشته و در صدد جبران برنيايد ، از عالم الهى دور و به تدريج به طرف بعد حيوانى روى خواهد آورد و اگر بر عصيان اصرار ورزد ، گناهان صورت و حقيقت ديگرى هم سنخ با روح معصيت به او تحميل مى كند و او را از فطرت و صورت اوليه ى انسانى خارج مى گرداند كه طبعا به دنبال آن ، كورى دل و محروم ماندن از رحمت و فيض حق گريبان گير گناه كار خواهد شد ؛ از اين رو ، امام سجاد عليه السلام پس از عبارت : «لا تبتلينى بالكسل عن عبادتك» ، فرمود : «و لا العمى عن سبيلك» ؛ يعنى مرا به كسالت در عبادت كه كورى از راه تو را به دنبال دارد ، مبتلا مگردان .
ب) اشتغال ذهن به كثرات وارده ى بر ذهن كه موجب انعطاف و ميل شديد به طرف پديده هاى خارج مى گردد ؛ به طورى كه انسان قادر به متمركز ساختن ذهن بر عبادت و حضور قلب ، نخواهد بود .
ج) مراعات نكردن و شروط و موازين دوستى . واضح است كه هر گاه فردى از رفقاى دوست خويش ببرد و با دشمنان او بپيوندد ، يا از روى غفلت و مسامحه و كم اعتنايى ، به كارهايى دست يازد كه خاطر محبوب را رنجيده سازد ، صفا و صميميت حاكم بر آن رابطه ى دوستانه را خدشه دار خواهد ساخت . بنابراين ، هر گاه عبد با مولاى خود چنين كند ، در رحمت و عنايت ربوبى را به روى خود خواهد بست و محروميت از لذت مناجات و نشاط در عبادت يكى از پيامدهاى مهم آن است .
بدين ترتيب ، گناه كار با دست خود ، ريشه ى خيرات بسيارى را خشكانيده و محروميت هاى زيادى را نصيب خويش مى سازد ؛ به همين جهت ، بايد از گناهان صغيره نيز دورى جست ، زيرا گناه بر خلاف ادب عبوديت است و فضاى پاكيزه ى دوستى را تيره مى كندو چه بسيار ديده شده است كه پس از شكسته شدن حريم محبت ، سقوط به وادى حجاب از رحمت جناب حق قطعى شده است و همان گناه موجب پيدايش خطاى ديگر و ديگر شده ، تا آن جا كه شعله ى محبت براى هميشه به خاموشى گراييده است .
اللهم اجعلنى أصول بك عند الضرورة ، و أسالك عند الحاجة ، و أتضرع اليك عند المسكنة ، و لا تفتنى بالاستعانة بغيرك اذا اضطررت ، و لا بالخضوع لسؤال غيرك اذا افتقرت ، و لا بالتضرع الى من ذونك اذا رهبت ، فأستحق بذلك خذلانك و منعك و اعراضك ، يا أرحم الراحمين ؛
خدايا ! چنان تقدير فرما كه هنگام ضرورت و حاجت از تو درخواست كنم و در گرفتارى و مسكنت ، به تو تضرع كنم و مرا در وقت اضطرار گرفتار كمك خواستن از غير خود مفرما و هنگام فقر به كرنش درخواست از غير مبتلايم مكن و از زارى نزد ديگران در هنگام خوف دورم بدار كه مبادا مستحق منع و اعراض و دورافتادگى از تو گردم . اى مهربان ترين مهربانان !
پيامدهاى ناگوار يارى خواستن از غيرخدا
يكى از بزرگ ترين موفقيت هاى انسان اين است كه در هر كارى ، ابتدا مسير صحيح و صراط مستقيم را بيابد ، زيرا مبدأ و مقصد هر كارى ، دو نقطه است كه فقط يك خط مستقيم آن دو را به يكديگر پيوند مى دهد و خطوط انحرافى بى شمار موجب دور شدن از مقصد و گاهى نرسيدن به آن است . موفقيت ديگر انسان ، دست فرابردن به سوى مبدأ و مؤثر اصلى است كه اگر انسان چنين نكند ، ره گم كرده و گاهى بر عكس به طرف موانع قدم بر خواهد داشت ، يا با شكست مواجه مى شود كه سرانجام با محروميت از مطلوب ، موجب سرخوردگى شديد خواهد شد .
بدين جهت ، امام سجاد عليه السلام فرمود : خدايا ! آن گاه كه نيازمندى به سراغم مى آيد و درخواست و استعانت ضرورت مى يابد ، توفيقى به من كرامت فرما كه حاجت و مسكنت خود را فقط بر در خانه ى تو آورم و روى به حضرتت كنم ، كه مبدأ همه ى بركات و خيرات است و افزون بر اين ، قريب الوصول و در دسترس است ، چرا كه هيچ گونه مانعى از ناحيه ى آن كريم مطلق در كار نيست و هر مانعى مربوط به قصور و كوتاهى در مرتبه ى قابليت ماست .
از اين رو ، حضرت زين العباد عليه السلام استعانت از غير را به هنگام اضطرار ، فتنه اى خوانده است كه كم ترين اثر آن بى نتيجه ماندن تلاش و خواهش ها است كه انسان هرگز ، حاجت روا بر نمى گردد .
از ديگر آثار سوء درخواست از ديگران ، تحقير روح و كوتاهى همت فرد سائل است ، زيرا والا همتان هرگز به خود اجازه ى شكستن حريم مقام بلند و با عظمت انسان را – كه اشرف مخلوقات و محبوب ترين صنع حضرت رب العالمين و مخاطب به نويد الهى : (و اذا سألك عبادى عنى فانى قريب ؛ هر گاه بندگان من درباره ى من مى پرسيدند ،) بگو : (من نزديك هستم.) و بشارت : (نبى ء عبادى أنى أنا الغفور الرحيم ؛ بندگانم را مطلع كن من بسيار آمرزنده و مهربان هستم.) است – نخواهند داد . چنين فردى در واقع دل را كه حرم امن خدا است و هرگز نبايد ديگرى در آن رخنه نمايد ، به روى صاحب اصلى بسته و به روى بيگانه گشوده است.
.....................
دعاى آن حضرت عليه السلام است براى درخواست خير
از دعاهاى آن حضرت است هر گاه كه روزى او تنگ مى شد
o خدايا،
و از دعاى امام عليه السلام بود هنگام درخواست باران پس از خشك سالى
-
هنگامى كه آن بزرگوار از خداى متعال درخواست گذشت از خطاها يا
بنیاد صحیفه سجادیه در استان اصفهان در جهت توسعه فرهنگ قرآن و عترت براساس حدیث ثقلین در سال 1395 تاسیس گردید.
امید است این کتاب ازرشمند صحیفه سجادیه که تنها کتابی است که از سوی اهل بیت (ع) به نگارش درآمده و به عنوان زبور آل محمد و خواهر قرآن معروف است، بعد از قرآن و نهج البلاغه به آن توجه ویژه شود و در جامعه اسلامیمان مورد توجه و بهر برداری قرار گیرد.