• بخشی از دعای 20
- عدل گستر باشید.
- خشم خود را فرو خورید.
- فتنهها و خصومت را خاموش
در اين دعا كه به سود پدر و مادر خوانده شده،
― امام عليه السلام در فراز نخست آن چنين عرضه مى دارد: (بار خداوندا بر محمد (ص) بنده و رسولت و اهل بيت طاهرينش درود فرست) (اللهم صل على محمد عبدك و رسولك، و اهل بيته الطاهرين).
― (و آنان را به برترين درودها، رحمت، بركات و سلام خود اختصاص ده) (و اخصصهم بافضل صلواتك و رحمتك و بركاتك و سلامك).
― به دنبال اين قسمت پدر و مادر را مورد توجه قرار داده عرض مى كند: (بار خداوندا والدينم را به كرامت و بزرگى در پيشگاه خويش و به درود از جانب خود اختصاص ده اى مهربانترين مهربانان) (و اخصص اللهم والدى بالكرامه لديك، و الصلاه منك يا ارحم الراحمين).
― و در پى آن مى افزايد: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و علم و دانش آنچه انجام آن نسبت به آنها بر من واجب است را به من الهام فرما) (اللهم صل على محمد و آله، و الهمنى علم ما يجب لهما على الهاما).
― و تاكيد مى كند كه: (علم همه ى اين واجبات را بدون كم و كاست برايم جمع فرما) (و اجمع لى علم ذلك كله تماما).
― و به صرف علم و آگاهى نسبت به حقوق آنان اكتفاء نكرده مى گويد: (سپس مرا در راه آنچه الهام فرموده اى به كار گير) (ثم استعملنى بما تلهمنى منه).
― (و در انفاذ و اجراى آنچه مرا بينا ساخته، آگاهى داده اى موفق دار آن چنان كه استعمال هر چه به من آموخته اى از من فوت نگردد و اعضاء اندامم از سرعت گرفتن به آنچه به من الهام فرموده اى سنگينى و سستى نپذيرد) (و وفقنى للنفوذ فيما تبصرنى من علمه، حتى لا يفوتنى استعمال شى ء علمتنيه، و لا تثقل اركانى عن الحفوف فيما الهمتنيه).
― در دومين فراز از اين دعا عرض مى كند: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست همانگونه كه ما را با انتساب به او شرافت بخشيده اى) (اللهم صل على محمد و آله، كما شرفتنا به).
― باز تاكيد مى كند: (بر محمد و آلش درود فرست همانگونه كه به سبب او حق ما را بر ساير خلايق واجب ساخته اى) (و صل على محمد و آله، كما اوجبت لنا الحق على الخلق بسببه).
― به دنبال اين قسمت از خداوند نحوه ى رابطه ى خود پدر و مادر را چنين درخواست مى كند: (بار خداوندا مرا آنچنان قرار ده كه از آنها همانند سلطان ستمگر بترسم) (اللهم اجعلنى اهابهما هيبه السلطان العسوف).
― (و همچون مادرى مهربان با آنان به نيكى و رافت، خوش رفتارى كنم) (و ابرهما بر الام الرووف).
― و در رابطه ى اطاعت از آنها و فرمانبرى مى افزايد: (اطاعت من از والدين و نيكيم نسبت به آنان را چنان قرار ده كه از لذت خواب براى چشم خواب آلود، از شربت گوارا در مذاق تشنه كام گواراتر آيد) (و اجعل طاعتى لوالدى و برى بهما اقر لعينى من رقده الوسنان، و اثلج لصدرى من شربه الظمان).
― بدان سان كه: (ميل و خواسته ى آنان را بر خواسته ى خود ترجيح و رضايت آنان را بر رضايت خويش مقدم دارم) (حتى اوثر على هواى هواهما، و اقدم على رضاى رضاهما).
― و آن چنان ساز كه: (نيكى آنان نسبت به خود را- هر چند كم باشد- بسيار شمارم و نيكى خود را درباره ى آنان- گرچه بسيار باشد- اندك به حساب آورم) (و استكثر برهما بى و ان قل، و استقل برى بهما و ان كثر).
― در پى خواسته هاى گذشته به صورت ذيل از خداوند مى خواهد كه وظائف واجبش درباره ى آنان را به خوبى انجام دهد مى گويد: (بار خداوندا صدايم را (در گوششان) ملايم گردان) (اللهم خفض لهما صوتى).
― (سخنانم را بر ايشان خوشايند و پاكيزه فرما) (و اطب لهما كلامى).
― (خوى و اخلاقم را برايشان نرم ساز) (و الن لهما عريكتى).
― (قلبم را به آنان معطوف دار) (و اعطف عليهما قلبى).
― (و مرا رفيقشان و بر آنان شفيق و مهربان گردان) (و صيرنى بهما رفيقا، و عليهما شفيقا).
― و به دنبال آن عرض مى كند: (بار خداوندا تو از آنان در برابر تربيت و پرورش من سپاس گزارى كن (و به آنان جزا ده) (اللهم اشكر لهما تربيتى).
― (در برابر احترامى كه از من كرده اند به آنان پاداش ده) (و اثبهما على تكرمتى).
― (و براى آنان آنچه را كه در راه حفظ من در دوران كودكى متحمل شده اند نگهدارى فرما) (و احفظ لهما ما حفظاه منى فى صغرى).
― در سومين فراز از اين دعا امام عليه السلام به زحمات و مشكلاتى كه والدين در راه فرزندان متحمل مى شوند توجه كرده و به عدم امكان جبران اين زحمات از ناحيه ى فرزندان اشاره فرموده و از خداوند درخواست اعطاء پاداش به آنان را بدين گونه نموده است عرض مى كند: (بار پروردگارا هرگونه آزار و ناراحتى كه از ناحيه ى من به آنان رسيده، يا هر مكروه و عمل ناشايستى كه از من نسبت به آنها سر زده، و يا هرگونه حقى از آنها كه از ناحيه ى من ضايع گرديده، همه را موجب ريزش گناهانشان، علو درجاتشان و فزونى حسنات و نيكيهايشان قرار ده) (اللهم و ما مسهما منى من اذى، او خلص اليهما عنى من مكروه، او ضاع قبلى لهما من حق فاجعله حطه لذنوبهما، و علوا فى درجاتهما، و زياده فى حسناتهما).
― اينها را بدان جهت از تو مى خواهيم كه تو وعده داده اى بديها را به نيكى تبديل كنى بنابراين: (اى تبديل كننده ى بديها به چند برابر از نيكيها (اين عمل درباره ى والدينم را انجام ده) (يا مبدل السيئات باضعافها من الحسنات).
― و به دنبال آن اضافه مى كند: (بار خداوندا هرگونه تعدى در سخن كه درباره ى من نموده اند، يا هرگونه اسرافى در كردار نسبت به من روا داشته اند، يا هر حقى را كه از من ضايع ساخته اند و يا نسبت به انجام هر وظيفه ى واجبى كه درباره ى من كوتاهى نموده اند همه را به آنها بخشيدم و آن را وسيله ى احسان درباره ى آنان ساختم و از تو تقاضاى فروگذارى وزر و تبعات نسبت به آنان را دارم) (اللهم و ما تعديا على فيه من قول، او اسرفا على فيه من فعل، او ضيعاه لى من حق، او قصرا بى عنه من واجب فقد وهبته لهما وجدت به عليهما، و رغبت اليك فى وضع تبعته عنهما).
― و در پى آن دليل اين خواسته را چنين بيان مى دارد: (اى پروردگارم) من آنان را نسبت به خود به انجام حقوقم متهم نمى سازم) (فانى لا اتهمهما على نفسى).
― (و آنان را در نيكى نسبت به خود كند و سهل انگار نمى دانم) (و لا استبطئهما فى برى).
― و نيز (عرض مى كنم) اى پروردگار من نسبت به آنچه در سرپرستى امورم انجام داده اند ناراحت و ناراضى نيستم) (و لا اكره ما تولياه من امرى يا رب).
― و اضافه مى كند: (حقوق آنها بر من واجبتر) (فهما اوجب حقا على). (احسان و نيكيشان از همه نسبت به من قديمتر و پيش تر) (و اقدم احسانا الى).
― (و نعمت و منتشان در نزد من عظيمتر از آن است كه بخواهم آنها را با عدالت به عرصه ى قصاص كشم) (و اعظم منه لدى من ان اقاصهما بعدل).
― (و يا آنان را به مانند آنچه درباره ام انجام داده اند مجازات كنم) (او اجازيهما على مثل).
― به دنبال قسمتهاى قبل مشكلات و رنجهائى كه والدين در طول دوران تربيت متحمل شده اند را مورد توجه قرار داده مى گويد: (اى خداى من اگر چنين كنم آن مدت طولانى اشتغال آنان به تربيت و پرورش من چه خواهد شد (و چه پاسخى به آنان مى توانم داد؟!) (اين اذا يا الهى طول شغلهما بتربيتى؟!).
― (و آن همه شدت و ناراحتى و رنج آنها در حفظ و حراست من چه پاداشى خواهد داشت؟!) (و اين شده تعبهما فى حراستى؟!).
― (و تنگى و سختگيرى عسرتى را كه در راه رفاه و توسعه بر من به خود روا داشته اند كجا حساب خواهد شد؟!) (و اين اقتارهما على انفسهما للتوسعه على؟!).
― (هيهات كه آنها بتوانند حق خود را از من استيفا كنند) (هيهات ما يستوفيان منى حقهما).
― (و چه بسيار دور است كه من بتوانم حقوقى را كه آنان بر من دارند تدارك نمايم) (و لا ادرك ما يجب على لهما).
― آشكارا اعتراف مى كنم (من نمى توانم وظيفه ام نسبت به خدمات آنها را به انجام رسانم) (و لا انا بقاض وظيفه خدمتهما).
― حال كه چنين است (خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و مرا در اين راه اعانت كن، اى بهترين كسى كه از او استعانت جسته مى شود) (فصل على محمد و آله، و اعنى يا خير من استعين به).
― (و مرا در راه انجام اين وظائف موفق دار اى كسى كه راغبان به سوى خود را از همه هدايت كننده تر است) (و وفقنى يا اهدى من رغب اليه).
― (و مرا از زمره كسانى كه عاق پدران و مادران شده اند در روزى كه هر كس مطابق آنچه انجام داده جزا داده مى شود و به كسى ظلم نمى گردد قرار مده) (و لا تجعلنى فى اهل العقوق للاباء و الامهات، (يوم تجرى كل نفس بما كسبت و هم لا يظلمون)).
― در چهارمين فراز دعاى خود را در مورد پدران و مادران چنين ادامه مى دهد: (بار خداوندا بر محمد و آل، و ذريه و نسل او درود فرست) (اللهم صل على محمد و آله و ذريته).
― (و پدر و مادر مرا به بهترين امتيازى كه به پدران و مادران بندگان مومنت عنايت كرده اى، اختصاص ده اى مهربان ترين مهربانان) (و اخصص ابوى بافضل ما خصصت به آباء عبادك المومنين و امهاتهم، يا ارحم الراحمين).
― و اضافه مى كند: (بار خداوندا ياد آنها را در تعقيب نمازهايم و در هيچ آنى از آنات شبم و در هيچ ساعتى از ساعات روزم از خاطرم مبر) (اللهم لا تنسنى ذكرهما فى ادبار صلواتى، و فى انى من آناء ليلى، و فى كل ساعه من ساعات نهارى).
― در پنجمين و آخرين فراز امام عليه السلام دعاى خود درباره ى پدر و مادر را با اين عبارات پايان مى دهد:
― (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست) (اللهم صل على محمد و آله).
― (و مرا به وسيله ى دعاهايم براى آنان بيامرز و آنان را به خاطر نيكيهائى كه نسبت به من انجام داده اند مورد مغفرت حتمى خود قرار ده) (و اغفر لى بدعائى لهما و اغفر لهما ببر هما بى مغفره حتما).
― و مى افزايد: (و با شفاعت من از آنان به طور قطع و مسلم از آنها راضى و خشنود شو) (و ارض عنهما بشفاعتى لهما رضى عزما).
― (و آنها را با كرامت و بزرگوارى به سرمنزلهاى امن و سلامت برسان) (و بلغهما بالكرامه مواطن السلامه).
― و ادامه مى دهد: (بار خداوندا اگر پيش از من رحمت و مغفرتت شامل حال آنها شد آنها را شفيع من ساز و چنانچه قبل از آنها آمرزشت نصيب من گرديد مرا شفيع آنها قرار ده) (اللهم و ان سبقت مغفرتك لهما فشفعهما فى، و ان سبقت مغفرتك لى فشفعنى فيهما).
― آرى اى خداى من چنين كن (تا در پرتو رافت و مهربانيت ما همه در سراى كرامت و مركز مغفرت و رحمتت گرد هم آئيم) (حتى نجتمع برافتك فى دار كرامتك و محل مغفرتك و رحمتك).
― و دليل اين خواسته را صفات ويژه خداوند در اين مورد يادآور مى شود عرض مى كند اين خواسته بدان جهت است (كه تو صاحب فضل عظيم، نعمت قديم و ارحم الراحمين هستى) (انك ذو الفضل العظيم و المن القديم، و انت ارحم الراحمين).
..........................
دعاى آن حضرت عليه السلام است به هنگام درخواست
از دعاهاى آن حضرت است در روز عرفه
o سپاس و ستايش خداى راست
سيّد اجل، نجم الدين، بهاءالشرف، ابوالحسن محمّد بن حسن بن احمد بن على
در درود و تحيت و طلب رحمت از خدا بر پيروان رسل و بر اهل
بنیاد صحیفه سجادیه در استان اصفهان در جهت توسعه فرهنگ قرآن و عترت براساس حدیث ثقلین در سال 1395 تاسیس گردید.
امید است این کتاب ازرشمند صحیفه سجادیه که تنها کتابی است که از سوی اهل بیت (ع) به نگارش درآمده و به عنوان زبور آل محمد و خواهر قرآن معروف است، بعد از قرآن و نهج البلاغه به آن توجه ویژه شود و در جامعه اسلامیمان مورد توجه و بهر برداری قرار گیرد.