در اين دعا و نيايش، امام عليه السلام براى درخواستهاى خود از مقام عظمت خداوند قبل از هر خواسته اى يكى از صفات خداوند بزرگ را بازگو مى كند و به دنبال آن نخست تقاضاى درود بر محمد و آلش مى نمايد پس از آن خواسته اى را كه با آن صفت در ارتباط است مطرح مى سازد.
― در فراز اول اين دعا چنين مى گويد: (اى كسى كه شگفتيهاى عظمتش هرگز پايان نمى گيرد، بر محمد و آلش درود فرست و ما را از انحراف در مورد عظمت و بزرگواريت بازدار) (يا من لاتنقضى عجائب عظمته، صل على محمد و آله، و احجبنا عن الالحاد فى عظمتك).
― در جمله ى دوم از دوام مالكيت و حكومت خداوند سخن به ميان آورده كه خود بازگوكننده ى گوشه ى ديگرى از عظمت او است مى گويد: (اى كسى كه مدت ملك و حكومتش هيچگاه به پايان نمى رسد، بر محمد و آلش درود فرست و ما را از خشم و كيفرت رها فرما) (و يا من لاتنتهى مده ملكه. صل على محمد و آله و اعتق رقابنا من نقمتك).
― در جمله ى سوم سخن از رحمت خداوند به ميان آورده كه با درخواست آزادى از كيفر نيز در رابطه است مى گويد: (و اى كسى كه خزائن رحمتش هيچ وقت فنا نمى پذيرد، بر محمد و آلش درود فرست و براى ما نصيبى در رحمت خود قرار ده) (و يا من لا تفنى خزائن رحمته صل على محمد و آله، و اجعل لنا نصيبا فى رحمتك).
― در چهارمين جمله از اين مطلب سخن به ميان آورده كه ذات مقدس خداوند نه جسم است و نه ماده كه قابل رويت باشد كه بتوان با ديدن به او نزديك شد عرض مى كند: (و اى كسى كه چشمها از ديدنش فرومى مانند، بر محمد و آلش درود فرست و ما را به قرب خود نزديك ساز) (و يا من تنقطع دون رويته الابصار صل على محمد و آله و ادننا الى قربك).
― در پنجمين جمله براى كسب منزلت و مقام، از اين ويژگى سخن به ميان آورده عرض مى كند: (و اى كسى كه مقام و منزلتها در برابر مقام و منزلت تو صغير و ناچيز است، بر محمد و آلش درود فرست و ما را در پيشگاه خود گرامى دار) (و يا من تصغر عند خطره الاخطار. صل على محمد و آله، و كرمنا عليك).
― در ششمين جمله درخواست پرده پوشى از گناهان را دارد لذا مى گويد: (و اى كسى كه باطن اخبار در نزد تو آشكار است، بر محمد و آلش درود فرست و ما را در نزد خود رسوا مساز) (و يا من تظهر عنده بواطن الاخبار. صل على محمد و آله، و لاتفضحنا لديك).
― در ابتداى دومين فراز از اين دعا دو درخواست مطرح مى كند و چگونگى خواستهاى بعدى خود را با فراز اول به نحو ديگرى ادامه مى دهد زيرا در فراز نخست صفتى از صفات خداوند را بازگو مى كرد آنگاه درخواست درود بر محمد و آل و خواسته هاى ديگر را مى آورد ولى در اين فراز، نخست بر محمد و آل درود مى فرستد، پس از آن خواسته هاى خود را به عرض مى رساند.
― در جمله ى اول از اين فراز از خداوند مى خواهد با بخشش و عطاى خود از بخشش ديگران بى نيازش سازد عرض مى كند: (بار خداوندا ما را با بخشش خود از عطا و بخشش ديگران بى نياز ساز) (اللهم اغننا عن هبه الوهابين. بهبتك).
― در دومين جمله از دعا مى خواهد كه با پيوند و ارتباط با خداوند وحشت قطع رابطه ديگران را از او برطرف سازد مى گويد: (و وحشت و ترس بريدن ديگران از ما را با ايجاد ارتباط با خودت كفايت فرما) (و اكفنا وحشه القاطعين بصلتك).
― به دنبال آن اضافه مى كند: اين خواسته بدان جهت است (كه با بذل و بخشش تو، به احدى تمايل پيدا نكنيم و با فضل و لطفت از احدى وحشت ننمائيم) (حتى لانرغب الى احد مع بذلك، و لا نستوحش من احد مع فضلك).
― پس از اين دو خواسته- همانطور كه اشاره شد- خواسته هاى بعدى را با مقدم داشتن درود بر محمد و آلش مطرح مى سازد. نخست مى گويد: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و به نفع ما تدبير فرما نه به زيان ما) (اللهم فصل على محمد و آله، وكد لنا و لا تكد علينا).
― پس از آن مى افزايد: (و طرح و نقشه را به سود ما بكش نه بر زيان ما) (و امكر لنا و لا تمكر بنا).
― و در سومين خواسته از اين جمله مى گويد: (و امور را به نفع ما بچرخان نه به نفع دشمنان ما) (و ادل لنا و لا تدل منا).
― در قسمت ديگر باز هم بر محمد و آل درود مى فرستد و حفظ و هدايت و قرب او را طلب مى كند مى گويد: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و ما را از خشم و بلاهائى كه از ناحيه ى تو مى رسد نگهدار و خودت ما را از گزند حوادث حفظ فرما) (اللهم صل على محمد و آله، وقنا منك، و احفظنا بك).
― پس از آن مى افزايد: (ما را به سوى خود هدايت فرما و از خويشتن ما را دور مساز) (و اهدنا اليك، و لا تباعدنا عنك).
― به دنبال آن به دليل اين خواسته ها اشاره كرده مى گويد: (اين بدان خاطر است كه هر كس تو نگاهش دارى سالم مى ماند و هر كس تو هدايتش كنى آگاه مى گردد و هر كس را تو، به خود نزديك سازى به غنيمت مى رسد) (ان من تقه يسلم، و من تهده يعلم، و من تقربه اليك يغنم).
― و در بخش ديگر، از خداوند درخواست حفظ از مصيبتهاى زمان و شر شيطان و سلاطين جور مى كند و عرضه مى دارد: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و خودت ما را نسبت به برندگيهاى سختيهاى روزگار كفايت فرما و از شر دامهاى شيطان دوردار و از تلخى قهر و ستم سلطان حفظ فرما) (اللهم صل على محمد و آله، و اكفنا حد نوائب الزمان، و شر مصائد الشيطان، و مراره صوله السلطان).
― در سومين فراز خواسته هاى خود را شبيه فراز اول مطرح مى كند زيرا در فراز نخست پس از ذكر صفات خداوند درخواست درود بر محمد و آل و خواسته اى همسان با آن ذكر مى كرد. در فراز دوم، اول درود بر محمد و آل و آنگاه خواسته ها را يادآور مى شد، اما در اين فراز، نخست اعتراف مى كند كه هر كس هر چه دارد از تو دارد آنگاه درخواست درود بر محمد و آل، سپس خواسته ى ديگرش را. در جمله ى اول مى گويد: (بار خداوندا بى نيازان، با فضل و قوت تو به بى نيازى رسيده اند بنابراين بر محمد و آلش درود فرست و ما را بى نياز فرما) (اللهم انما يكتفى المكتفون بفضل قوتك فضل على محمد و آله و اكفنا).
― و در جمله ى دوم مى گويد: (هر كس هر چه عطا مى كند و مى بخشد از فضل دارائى توست پس بر محمد و آلش درود فرست و به ما هم عطا فرما) (و انما يعطى المعطون من فضل جدتك، فصل على محمد و آله و اعطنا).
― و در سومين جمله عرض مى كند: (هر كس هدايت يافته به نور وجه تو هدايت شده بنابراين بر محمد و آلش درود فرست و ما را هدايت فرما) (و انما يهتدى المهتدون بنور وجهك، فصل على محمد و آله و اهدنا).
― پس از اين خواسته ها به اين نكته اشاره مى كند كه هر كس خداوند يار و پشتيبانش باشد و به او ببخشد، هدايتش كند زيانى نمى بيند:
― مى گويد: بار خداوندا هر كس را كه تو سرپرستى كنى ديگران هر چه در خوارى او بكوشند به او زيان نرسيده است (اللهم انك من واليت لم يضرره خذلان الخاذلين).
― (و كسى را كه تو عطا كنى هر چند ديگران از او منع كنند، نقصان و كاهشى بر او وارد نشده (و من اعطيت لم ينقصه منع المانعين).
― (و كسى را كه تو هدايت كنى، گمراه سازى گمراهان او را اغوا نكرده است) (و من هديت لم يغوه اضلال المضلين).
― بنابراين بر محمد و آلش درود فرست و ما را با عزت و قدرتت از شر بندگانت بازدار و با بخشش و لطفت از ديگران بى نياز فرما و با ارشاد و راهنمائى خود ما را به راه حق رهسپار ساز) (فصل على محمد و آله و امنعنا بعزك، من عبادك، و اغننا عن غيرك بارفادك، و اسلك بنا سبيل الحق بارشادك).
― در چهارمين فراز همانند فراز دوم ابتدا درخواست درود بر محمد و آل مى كند، سپس خواسته هاى خود را مطرح مى سازد، در نخستين قسمت مى گويد: بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و سلامت دلهاى ما را در ذكر عظمتت و آسايش بدنهاى ما را در شكر نعمتت و گويائى زبانهايمان را در توصيف عطايا و احسانت قرار ده
― (اللهم صل على محمد و آله، و اجعل سلامه قلوبنا فى ذكر عظمتك، و فراغ ابداننا فى شكر نعمتك، و انطلاق السنتنا فى وصف منتك).
― در قسمت دوم اين فراز از خداوند مى خواهد كه او را از داعيان و خاصان درگاهش قرار دهد عرض مى كند: (پروردگارا بر محمد و آلش درود فرست و ما را از داعيان به سوى خودت و هدايت كنندگانى كه به سوى تو دلالت مى كنند و از خاصان ويژه ى درگاهت قرار ده) (اللهم صل على محمد و آله، و اجعلنا من دعاتك الداعين اليك، و هداتك الدالين عليك، و من خاصتك الخاصين لديك).
― و در پايان استمداد از صفت رحمت او مى جويد كه با اين صفت به هر كس هر چه داده شده بخشيده است عرض مى كند، همه ى اينها را عنايت كن اى كسى كه از همه ى مهربانان، مهربانترى (يا ارحم الراحمين).
....................