• بخشی از دعای 49
حضرت سجاد عليه السلام در ادامه ى اين فراز در دعا مبالغه فرموده وتعبير نموده است كه «اقطع عنا اثره» . يعنى آثار وجودى او را هم از ما دفع گردان ، زيرا گاهى آثار وجودى شيطان باقى است ، ولى ما از آن جا كه خود را به طور كامل پاك سازى و لاى روبى نكرده ايم ، از آنها خبر نداريم . بهترين مثال اين حالت ، آب هاى راكد بسيار صاف و شفافى است كه هم چون فضاى روشن همه چيز از پس آن پيدا است و چنان توهم مى شود كه هيچ گونه آلودگى در آن راه نيافته است ، غافل از آن كه در بستر اين بركه ، آلودگى فراوانى ته نشين شده است كه در صورت كم ترين تحرك ، لجن ته نشين شده در آن نه تنها آب را به تمامى تيره و تار و بدبو مى كند ، بلكه فضاى مجاور خود را نيز آلوده و غيرقابل تنفس مى نمايد .
آرى ، ميزان آلودگى پنهان در افراد با يكديگر متفاوت است ؛ گاهى آلودگى عمق كمى دارد و به زودى ظاهر مى شود و زمانى متوسط است كه به زودى ظاهر نمى شود ، ولى گاهى در عمق صدها متر است كه به سادگى قابل دسترسى نيست . واقعيت اين افراد چنان پيچيده و غيرقابل شناخت است كه جز خدا و اولياى خاص كسى ايشان را نمى شناسد ، زيرا ظاهر آنان چنان آراسته است كه هيچ كس در خوبى و طهارت روحشان شك نمى كند ، اما وقتى پيش آمدهاى تكان دهنده و شديد رخ مى دهد ، يك باره اعماق لايه هاى پنهان شخصيت آنان تكان مى خورد و آلودگى ها در سطح بيرونى شخصيت ايشان هويدا مى گردد و بدين ترتيب زاهد غارنشين ديروز «عمر بن سعد» يا «عبدالرحمن بن ملجم» امروز از آب درمى آيد و اين گونه حوادث از عجايب تاريخ است كه البته كم هم نيست ؛ مثلا «طلحه» و «زبير» مشكلات بسيارى را از حريم پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و اسلام دور كردند ، ولى عاقبت در مقابل اميرمؤمنان عليه السلام ايستادند و با او جنگيدند .
اللهم صل على محمد و آله ، و أمتعنا من الهدى بمثل صلالته ، و زودنا من التقوى ضد غوايته ، و اسلك بنا من التقى خلاف سبيله من الردى ؛
خدايا ! بر حضرت محمد و خاندان او درود فرست و بهره مندى از هدايت را - به اندازه ى گمراهى شيطان - به ما عطا فرما و تقوا را كه در مقابل اغواى او قرار دارد ، توشه ى راه ما بگردان و ما را در پيمودن طريق پرهيزگارى كه بر خلاف گمراهى او است ، موفق بدار .
مفهوم درخواست هدايت به ميزان گمراهى شيطان
شيطان عامل ضلالت در همه ى حوزه ها و عرصه ها است ؛ تو گويى جز خطا نمى داند و نمى كند و غير از تمرد و حيله و دسيسه به چيزى نمى انديشد و در همه ى اين محورها تا بى نهايت پيش رفته است و جالب اين كه امام عليه السلام از خداوند متعال به اندازه ى ضلالت شيطان ، هدايت درخواست فرموده است كه كنايه از تعالى مطلق و رشد بى حد مى باشد و از سويى تقوا را ضد گمراهى او شمرده است . اگر شيطان در ضلالت و فريب در منزل و جايگاه نهايى نبود ، امام عليه السلام درخواست هدايت ، آن هم به ميزان گمراهى او نمى فرمود و دقيقا بدين جهت است كه خداوند سبحان در قرآن خطاب به اين اهريمن پليد مى فرمايد :
(قال فاخرج منها فانك رجيم و ان عليك اللعنة الى يوم الدين) ؛
پس بيرون رو كه تو رانده شده اى و لعنت تا روز رستاخيز بر تو باد .
ابليس پس از نفرين به اسفل السافلين - كه پست ترين مرتبه ى هستى است - هبوط كرد.
در هر حال ، از آن جا كه امام عليه السلام شيطان را در همه جا حاضر ديده است ، از خدا هدايتى همه جانبه خواسته تا هيچ نقطه اى باقى نماند كه شيطان بتواند از آن عبور كند.
............................