از آن جا كه آدمى محصولات كشاورزى و فرآورده هاى معدنى را از زمين برداشت و استحصال مى كند ، چه بسا دچار اين توهم شود كه منحصرا زمين مشنأ همه ى بركات و نعمت ها است . بدين جهت ، خداوند سبحان با اشاره به نقش آسمان در حصول ارزاق، طى آياتى به توهم زدايى از اين مطلب پرداخته است:
1. (و لو أن أهل القرى آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء والأرض)؛چنان چه ساكنان آبادى ها ايمان آورند و پرهيزگارى پيشه سازند ، بركاتى از آسمان و زمين بر آنان مى گشاييم .
2. (و فى السماء رزقكم و ما توعدون)؛
روزى شما و آن چه وعده داده شده ايد ، در آسمان است .
3. (هل من خالق غير الله يرزقكم من السماء و الأرض)؛
آيا خالقى غير خدا داريد كه از آسمان و زمين روزى شما را برساند .
4. (و يا قوم استغفروا ربكم ثم توبوا اليه يرسل السماء عليكم مدرارا)؛
اى قوم ؛ آمرزش بطلبيد و به سوى خدا برگرديد ، تا (روزى) آسمان را پياپى به سوى شما فرو فرستد .
5. (قال عيسى ابن مريم اللهم ربنا أنزل علينا مائدة من السماء تكون لنا عيدا لأولنا و آخرنا)؛
عيسى بن مريم گفت : خدايا ! طعامى از آسمان بر ما نازل گردان تا اين روز براى ما و آيندگان روز مباركى باشد .
به اين ترتيب، گاه عذاب هايى از آسمان نازل مى شود؛ چنان كه قرآن مى فرمايد:
1. (و يرسل عليها حسبانا من السماء)؛
بر آن باغ ، آتشى از آسمان فرو مى فرستد .
2. (أم أمنتم من فى السماء أن يرسل عليكم حاصبا)؛
آيا خود را در امان مى دانيد و احتمال نمى دهيد كه از آسمان عذاب بر شما نازل شود .
3. (انا منزلون على أهل هذه القرية رجزا من السماء)؛
ما بر اهل اين آبادى ، عذابى از آسمان نازل مى كنيم .
4. (لا يخفى عليه شى ء فى الأرض و لا فى السماء)؛
هيچ چيز در زمين و آسمان بر خدا مخفى نيست .
مفهوم آسمان از ديدگاه قرآن
البته مراد آسمان دنيا نيست ، بلكه در قرآن كريم غير از سماى دنيا كه مجمع ستارگان است ، آسمان ها را مركز نزول وحى و فرود آمدن فرشتگان و منبع بركات و عروج ارواح طيبه و ملائكه معرفى مى كند و نقطه ى تدبير نظام كيهانى مى شمارد ؛ چنان كه مى فرمايد :
(يدبر الأمر من السماء الى الأرض)؛
تدبير الهى از آسمان به سوى زمين متوجه مى گردد .
و درهاى آسمانى چنان است كه گفته اند :
هزاران در از خلق بر خود ببندى
گرت باز باشد درى ز آسمانى
و باز و بسته بودن آن ، به رفتار و اعمال انسان وابسته است .
رابطه ى مستقيم بين افعال انسانى با سرنوشت و تقديرات او
علامه طباطبائى رحمه الله رابطه ى مستقيم بين افعال انسانى و سرنوشت و تقديرات او را تبيين مى كند و در ضمن آن روشن مى سازد كه مردم چه بسا توهم كنند براى بهره بردارى بيشتر در كشاورزى ، مقررات لازم براى نظام استحصالى خاك و آب كافى است ، در صورتى كه يكى از شرايط مهم افزايش بركات الهى ، حركت كردن به سوى حق تعالى است .
در قرآن قصه اى نقل شده كه عده اى داراى باغ و بستان مفصلى بودند ، با هم ، هم پيمان شدند كه صبح گاهان پيش از آن كه بينوايان آگاه شوند ، تمامى محصول را بچينند و اين عده كه هرگز به ياد خدا نبودند ، وقتى شبان گاه به خواب رفتند ناگاه آتشى عظيم باغ را به صورت خاكسترى سياه درآورد .
در سوره «سبأ» نيز داستان ديگرى نقل شده كه چكيده اش اين است : اولاد سبأ دو باغ بسيار پر نعمت در كوشك خود داشتند ، ولى از ياد خدا روى تافتند ؛ از اين رو ، خداوند متعال سيل و طوفان سختى بر آنان فرستاد و آه از نهادشان برآورد .
يك توهم و پاسخ آن
البته نبايد توهم كرد كه اكنون كشورهاى استكبارى و گردانندگان نظام سلطه ى جهانى با آن كه پرونده اى آكنده از تباهى و سياهى دارند ، چرا از نعمت هاى پر شمارى برخوردارند ؟ زيرا خداوند متعال در تدبير خود شتاب نمى ورزد ؛ كسى شتاب مى كند كه از فوت چيزى بيم داشته باشد : «انما يعجل من يخاف الفوت.»
«شب آبستن است تا چه زايد سحر»
شرط بارورى زمين
نكته ى پايانى آن كه آن چه متخصصان كاشت و برداشت براى زايش و بالش زمين ضرورى مى شمارند ، شرط لازم است و نه شرط كافى ؛ شرط كافى آن است كه موقعيتى پيش آيد كه هم بركات زمين جذب شود و هم بركات آسمان بر ما نازل گردد و هم از بلاها و ضايعات آسمانى جلوگيرى گردد كه اين همه ، فقط و فقط در سايه ى اطاعت حضرت حق و تقوا قابل تحصيل است . رزقنا الله و اياكم.
..........................