امام سجاد عليه السلام به اين حقيقت متعالى اشاره مى كند كه آن چه اسلام از انسان مى خواهد ، توان گرى و عزت بدون تكبر و تواضع خالى از عجب و خدمات خالى از منت و برترى اخلاق بدون فخرفروشى و عبادت دور از خودبينى است و اين كه از نگاه قرآنى ، مؤمنان از عزتى هم سنخ با عزت خدا و رسول برخوردارند ؛ چنان كه مى فرمايد : (و لله العزة و لرسوله و للمؤمنين) و هيچ گاه نبايد عزت آنان – خواه به وسيله ى ديگران و يا خود آنان – پامال گردد . سيره ى عملى معصومان عليهم السلام و روايات وارده از آن بزرگواران گواه بر اين اصل است ، كه به برخى از آنها اشاره مى شود :
ب) پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود :
طوبى لمن تواضع فى غير منقصة ، و أذل نفسه فى غير مسكنة ؛
خوشا به حال كسى كه تواضع كند ، ولى نه در حدى كه خود را در انظار مردم خوار كند و خوشا به حال آن كسى كه خويشتن را خوار ببيند ، ولى نه آن كه خود را در ديدگان مردمان ناتوان و تهى دست بنماياند .
2. در حديثى از امام صادق عليه السلام آمده است :
أخدم أخاك ، فان استخدمك فلا ؛
به برادر دينى ات خدمت كن ، ولى اگر خواست تو را به كار بكشد ، خوددارى كن.
3. اميرالمؤمنين على عليه السلام در فرمايش گهربار خود به امام حسن عليه السلام چنين توصيه مى نمايد :
و لا ترغبن فيمن زهد عنك ؛
هرگز نسبت به كسى كه رغبتى به تو ندارد ، تمايل نشان مده .
4. «ضرار بن ضمره» بعد از اصرار «معاويه» ، در حضور او ، على عليه السلام را چنين توصيف مى كند :
به خدا سوگند ، او همانند يكى از ما بود ، هرگاه نزد او مى رفتيم ما را در نزديكى خود جاى مى داد و هرگاه چيزى مى پرسيديم ، پاسخ مى داد و وقتى به ديدارش مى رفتيم ، راه مى داد و هيچ گاه در به روى ما نمى بست و دربان نداشت و با اين وجود ، به خدا سوگند با اين كه ما را به خود نزديك مى كرد و ما نزد او بوديم ، از ابهت او نمى توانستيم با او سخن بگوييم و از شكوه او نمى توانستيم سخن با او آغاز كنيم ، ولى وقتى تبسم مى كرد ، دندان هاى او بسان گوهرهاى منظم ، آشكار مى گرديد .
ب) در روايتى آمده است : «روزى امام صادق عليه السلام در حال گذر ، يكى از اصحاب خود را كه فرد با شخصيتى بود ، ديد كه يك ماهى خريده و به دست گرفته و به منزل مى برد . امام صادق عليه السلام به او اعتراض نمود و فرمود : شما كه در بين مردم شناخته شده هستيد ، نبايد خود را در انظار ديگران خوار و سبك جلوه دهيد . بنابراين ، از باربرى بخواهيد تا بار شما را به منزل برساند و در ازاى آن به وى پول بدهيد.»
نتيجه آن كه مؤمن بايد طورى زندگى كند كه نه ذلت و تملق و مسكنت بر وجود او سايه بيفكند و نه تكبر و عجب و فخرفروشى از اعمال و حركات و چهره ى او نمايان گردد ، بلكه چنان معتدل بايد باشد كه هم فطرت بى شائبه ى انسان ها آن را بپسندد و هم عقل نظرى و عملى بر آن صحه بگذارد و اين نكته ى لطيفى است كه امام سجاد عليه السلام در جمله هاى اين فراز بدان اشاره نموده است .
اللهم صل على محمد و آل محمد ، و متعنى بهدى صالح لا أستبدل به ، و طريقة حق لا أزيغ عنها ، و نية رشد لا أشك فيها ، و عمرنى ما كان عمرى بذلة فى طاعتك ، فاذا كان عمرى مرتعا للشيطان فاقبضنى اليك قبل أن يسبق مقتك الى ، أو يستحكم غضبك على ؛
خدايا ! بر حضرت محمد و خاندان او درود فرست و هدايت شايسته اى به من مرحمت فرما كه چيز ديگرى را جايگزين آن نكنم و راه حقى را به من بنما كه هرگز به روش ديگرى تمايل ننمايم و عزم قلبم را بر چنان رشدى استوار ساز كه گرفتار شك نگردم و عمرم را تا آن زمان دراز ساز كه در اطاعت تو صرف گردد و هر گاه عمر من چراگاه شيطان قرار گيرد قبل از آن كه مورد خشم و غضب تو واقع گردم ، اجل و سرآمد عمر مرا برسان و به سوى خويشم بخوان.
..........................