• بخشی از دعای شانزدهم
1- خداوند هر كس را كه پس از توكل به او، درباره فقرش شكایت به
اللغه: تلقى استقبال نمودن و پيش رفتن.
الاعراب: باء بالظلم زائده است زيرا كه قصد خود متعدى به نفس است مگر اينكه تضمين يا سببيه باشد و مفعول بلا واسطه محذوف اى قصد المهالك بنابراين تقدير امر لنفسه هم معلوم شود، و لام لنفسه تواند از براى انتفاع بود چنانچه احتمال به معنى عندهم دارد.
استقبال مى نمائى كسى را كه معصيت تو نمود به حلم و عفو، و مهلت دادى كسى را كه قصد خود نمود بستم.
لطيفه: در فقره تلقيت اگر خوب تامل شود خواهد معلوم شد لطف و مهربانى خداوند زيرا كه تلقى عبارت است از پيش رفتن به سوى ديگرى قاعده چنان است كه عاصى به معذرت به سوى مولاى خود رود خداى جلت عظمته به سبب مهربانى او به سوى عبد عاصى خود رود چه خوب عرض مى كند: حضرت حجه الله عجل الله فرجه در دعاى افتتاح به خداى خود كه: تو مى خوانى مرا كه من اعراض مى نمايم و جواب نمى دهم، تو دوست دارى مرا و من دشمن دارم تو را.
اللغه: نظره: مهلت دادن.
انات: تاخير انداختن عقوبت.
انابه: بازگشت.
شرح: يعنى مهلت مى دهى ايشان را به عقاب نكردن تو به سوى بازگشتن ايشان، و ترك تعجيل ايشان مى نمائى به سوى توبه نمودن.
هلاكت: مردن و در مقام مردن بدون بصيرت.
شقى: مقابل سعيد.
الاعراب: لكيلا در مقام علت، باء بنعمتك شايد مصاحبه يا سببيه شود
يعنى: مهلت دادن تو و ترك تعجيل نمودن به علت آن است كه تا هلاك نشود بر تو هلاك شونده ى ايشان و شقى به نعمت تو نشود شقى ايشان مگر بعد از طول قبول عذر به سوى او يعنى وسعت وقت معذرت زياده بود جاى نياورد.
اللغه: ترادف عقيب يكديگر سوار شدن عايده مهربانى.
عطف: تفضل.
الاعراب: كرما و عايدتا حال از براى انتظار و ترك يا از براى طول الاعذار.
يعنى: مگر اينكه بعد از اينكه پى درپى حجت بر او آمده باشد حالكونى كه اين مهلت با اينكه اين طول عذر كرم است از عفو تو اى كريم و مهربانى است از تفضل تو اى حكيم.
تو آن كسى هستى كه باز نمودى از براى بندگانت درى را به سوى عفو و بخشش خود و ناميدى او را توبه، و گردانيدى بر آن در دليل و راهنمائى از وحى خود تا آنكه گمراه نشوند از آن در، پس فرمودى تو كه بزرگ است اسمت آنكه توبه كنيد به سوى خدا توبه ى نصوحى اميد است از خداى شما آنكه بپوشاند گناه شما را از شما، و داخل نمايد شما را در درجات عاليه ى بهشتى كه جارى شود در زير آن نهرها.
امور: اول در وجه توبه ى نصوح و وجه تسميه ى آن به نصوح اختلافست ظاهر آن است كه مراد به نصوح خالص و صاف باشد و باطن و ظاهرش مساوى باشد يا باطن او افضل.
مروى است كه اگر توبه نمايد مر توبه ى نصوح خدا او را دوست دارد پس ستر نمايد بر او در دنيا و آخرت.
را وى عرض مى نمايد: چگونه ستر مى نمايد؟ فرمود: فراموش ملائكه نمايد آنچه كتب نموده بودند از گناهان، و وحى مى نمايد به سوى جوارح او كه كتمان نمائيد بر او گناهان او را، و وحى مى نمايد به سوى بقاع زمين كه كتمان نما چيزهائى كه عمل بر روى تو شد و هيچ كس شهادت بر او ندهند و در وجه تسميه نصوح وجه مشهورى هم هست.
دوم، تكفير ذنوب است و اين منافات با موازنه دارد كه صريح آيات
است لكن دور نيست كه بتوان گفت كه مثل توبه مكفر باشد دون ساير طاعات نظير اسلام كافر.
سوم، تجرى من تحتها الانهار خلاف شد در معنى او احتمال دارد از قبيل حذف مضاف باشد اى تجرى تحت اشجار الجنات او تحت قصور، و بنيان چنانكه در بعضى معمورات دنيويه مى شود.
...........................
دعاى آن حضرت عليه السلام در اشتياق به
از دعاهاى آن حضرت است هر گاه براى او امر مهم و مشكلى پيش مى آمد يا
از دعاهاى امام عليه السلام است در اشتياق به طلب آمرزش از خداى بزرگِ با
هنگام دخول ماه مبارك رمضان به اين دعا با خداى متعال راز و نياز مى
بنیاد صحیفه سجادیه در استان اصفهان در جهت توسعه فرهنگ قرآن و عترت براساس حدیث ثقلین در سال 1395 تاسیس گردید.
امید است این کتاب ازرشمند صحیفه سجادیه که تنها کتابی است که از سوی اهل بیت (ع) به نگارش درآمده و به عنوان زبور آل محمد و خواهر قرآن معروف است، بعد از قرآن و نهج البلاغه به آن توجه ویژه شود و در جامعه اسلامیمان مورد توجه و بهر برداری قرار گیرد.