• بخشی از دعای شانزدهم
1- خداوند هر كس را كه پس از توكل به او، درباره فقرش شكایت به
پس از آن كه امام عليه السلام در فراز پيشين مردم را به حسن ادب و اتباع سنت دعوت فرمود ، در اين بخش آداب متعالى ديگر را از خداوند متعال درخواست مى كند ؛ آدابى كه مربيان و مديران جامعه حتما بايد آنها را رعايت كنند تا بتوانند خدمات خود را شايسته تر به مردمان تقديم دارند ، زيرا تا انسان شخصيت اجتماعى قابل اعتماد پيدا نكند ، پذيرش و فراگيرى مردم ، كم رنگ تر و اثر بخشى آنان ، بى پايه تر خواهد بود .
2. نخستين درخواست امام عليه السلام ، عفو و گذشت است . انسان نبايد با كم ترين ناملايمى از حال طبيعى خارج و عصبانى شود ؛ در قرآن كريم آمده است :
(خذ العفو وأمر بالعرف و أعرض عن الجاهلين)؛
پيامبر ! عفو را شعار خود قرار بده و به امر معروف مبادرت ورز و از جاهلان اعراض كن .
در روايت نيز آمده است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود : «پر كرامت ترين اخلاق انسانى را براى تو آورده ام و آن اين است كه با كسى كه از تو مى برد ، صفا و دوستى داشته باشى و هر كس تو را محروم كرد ، به او عطا كنى ، و هر كس را به تو ستم كرد ، عفو كن.»
2. صفت ديگرى كه امام عليه السلام از خداوند سبحان مى طلبد ، حسن ظن به ديگر برادران دينى است ؛ اميرمؤمنان عليه السلام فرمود :
ضع أمر أخيك على أحسنه حتى يأتيك ما يقلبك منه و لا تظن بكلمة خرجت من أخيك سوءا و أنت تجد لها فى الخير محملا ؛
هميشه كردار و رفتار برادر دينى خود به بهترين احتمالى كه ممكن است ، بنشان و كلامى را كه از او شنيده اى ، تا آن گاه كه مى توان آن كلام را به خير و خوبى حمل كن و هرگز سوءظن را به خود راه مده .
3. از ديگر خصلت هايى كه امام عليه السلام درخواست فرموده است ، عفت چشم است . چشم انسان نبايد ولگرد باشد و هر كجا و هر چيزى را ببيند ، زيرا چشم و دل ، با هم هماهنگ است . اگر چشم ، آزاد گشت ، قلب و دل را آرام نخواهد گذاشت ؛ از اين رو ، باباطاهر گفته است :
ز دست ديده و دل ، هر دو فرياد
هر آن چه ديده بيند ، دل كند ياد
بسازم خنجرى نيشش ز فولاد
زنم بر ديده ، تا دل گردد آزاد
4. صفت ديگر ، نرمش و ملايمت در رفتار با مردم است ؛ خداوند متعال ، به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرموده است :
(و لو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك)؛
اگر با مردم به خشونت رفتار مى كردى ، حتما از گرد تو پراكنده مى شدند .
كبريايى و تكبر ، اخلاقى فاسد و نوعى بيمارى روانى است كه انسان را در جامعه و ديگران تنها مى كند و همه از فرد متكبر بدخو گريزان هستند .
5 و 6. صفت نيكوى ديگرى كه امام عليه السلام از خداوند متعال درخواست فرموده است ، فاش نكردن اسرار مردم است . نيز حضرت از خداوند خواسته است كه او را آن چنان قرار دهد كه بقاى نعمت را براى مردم بخواهد .
7. در ادامه ى دعا امام عليه السلام جامعه را آن چنان پيكره اى واحد دانسته كه مى فرمايد : «خدايا ! مرا نسبت به همسايگان و نزديكان ، آن چنان قرار بده كه آن چه را براى خود و نزديك ترين خويشانم مى خواهم ، براى همه بخواهم.»
از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه : راوى گفت : «در نزد ما ، شيعه ، فراوان است.» حضرت فرمود : «آيا افراد غنى ، نسبت به مستمندان ، مهربان اند و نيكوكاران از كردار زشت ديگران مى گذرند و با هم برابرى و مساوات را رعايت مى كنند ؟!» راوى مى گويد ، «نه ، چنين نيست.» امام فرمود : «پس آنان شيعه نيستند ! شيعه ، فردى است كه داراى چنين مكارم اخلاقى باشد.»
بنى آدم اعضاى يك ديگرند
كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوى به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
سعدى ، مضمون اين دو بيت را از روايات گرفته است . مى گويند اين دو بيت را بر قسمتى از سازمان ملل نوشته اند .
اللهم صل على محمد و آله ، و ارزقنى مثل ذلك منهم ، و اجعل لى أوفى الحظوظ فيما عندهم ، و زدهم بصيرة فى حقى ، و معرفة بفضلى ، حتى يسعدوا بى و أسعد بهم ، آمين رب العالمين ؛
خدايا ! بر حضرت محمد و خاندان او درود فرست و مرا روزى كن كه آن چه را من براى مردم مى خواهم ، آنان نيز براى من بخواهند و بهترين خلق و خو و رعايت محاسن و آدابى را كه به اين امت ، كرامت فرموده اى ، به من ارزانى دارد و به اين امت توفيق ده كه مرا بشناسند و به فضايل و امتيازهاى وجودى و واقعى من معرفت پيدا كنند و به وسيله ى من به نيكبختى برسند و من نيز در اين خدمات به پاداش بزرگ الهى نايل گردم .
شناخت و همراهى با امام عليه السلام
نكته هاى بسيار جالبى در اين فراز به چشم مى خورد. بخشى از آنها عبارت اند از:
1. امام عليه السلام تا اين جا براى مردم و امت دعا كرده است ، ولى در اين بخش از خداوند سبحان مى خواهد كه همه ى آن چه را كه براى امت خواسته ، مردم هم درباره ى حضرت بخواهند و همان نحوه ى سلوك را با ايشان داشته باشند .
اين گونه درخواست به مردم مى فهماند كه حضرت براى مردم بهترين چيزها را خواسته است . اين مطلب ، رابطه ى محبت امام و امت را تقويت مى كند .
2. بايد مردم را بر خود مقدم داشت . اگر انسان طورى تربيت شود كه رفاه و آسايش مردم برايش مهم باشد ، مطمئنا جامعه سالم مى شود و همه در پناه هم گرفتارى ها را حل مى كنند و بدين سان ، جامعه اى مطلوب ايجاد مى شود .
3. به مردم توفيق دهد تا امام خود را بشناسند و فضايل او را درك كنند و بفهمند كه امام كيست تا به كمك امام ، هدايت شوند ، زيرا نخستين شرط هدايت ، شناختا شخصيت شخص هادى است .
امام ، پزشكى است كه جامعه ى بيمار بايد به او مراجعه كند و جامعه ى سالم نيز از او درس پيش گيرى از عواص را ياد بگيرند و پس از شناخت موانع طريق ، در زير سايه ى هدايت امام به سوى كمالات انسانى حركت كنند . بنابراين ، بر امام كه طبيب نفوس امت است ، جايز نيست كه خود را معرفى نكند و از ديد عموم پنهان بماند ، بلكه بايد خود را به مردم شناسانده و مقام علمى و معنوى خود را به مردم معرفى كند ، تا خلأ آگاهى و معنوى مردم پر نشود ، راهى به سوى تكاليف و وظايف آنان گشوده نخواهد شد .
از اين رو ، امام عليه السلام بايد خود را بشناساند تا مردم به كژراهه نروند و در مصداق شخص امام اشتباه نكنند و به جاى «امام هدايت» به سوى «امام ضلالت» نروند و شكار فرصت طلبان نشوند .
در قرآن كريم و روايات به صراحت نام و ويژگى هاى پيامبران و سفيران الهى برده شده است ؛ از جمله در كلمات معصومان عليهم السلام آمده :
نحن – والله – أسماء الله الحسنى ؟ ؛
به خدا سوگند ، ما اسم اعظم خدا هستيم .
نيز اميرمؤمنان عليه السلام مى فرمايد : «به بلنداى معرفت و آگاهى ما هيچ پرنده اى پر نكشد و هر فضل و كرامتى ، از من نشأت گرفته است.»
بنابراين ، حضرت سجاد عليه السلام در اين معرفت ، سعادت و سيادت مردم را در نظر گرفته است ، زيرا رهبرى متين و مبتنى بر بينات و برهان و بدون هيچ گونه تاريكى ، يگانه نعمت عظيمى است كه در برابر راه هاى تاريك و منحرف فراوان ، فرا روى انسانيت نهاده شده است . انسان با كم ترين غفلت و ناسپاسى ، گرفتار سياه چال هاى گمراهى مى شود و چه بسا اميد نجاتى براى او، نمى ماند.
...............................
دعاى آن حضرت عليه السلام است براى خود و دوستانش
از دعاهاى آن حضرت است هر گاه ستمى به او مى رسيد يا امرى ناخوشايند از
از دعاهاى امام عليه السلام است در اقرار به گناه و درخواست بازگشت به
هنگامى كه امام سجاد مبتلا به قرض دارى مى گرديد براى اداء دين به اين
بنیاد صحیفه سجادیه در استان اصفهان در جهت توسعه فرهنگ قرآن و عترت براساس حدیث ثقلین در سال 1395 تاسیس گردید.
امید است این کتاب ازرشمند صحیفه سجادیه که تنها کتابی است که از سوی اهل بیت (ع) به نگارش درآمده و به عنوان زبور آل محمد و خواهر قرآن معروف است، بعد از قرآن و نهج البلاغه به آن توجه ویژه شود و در جامعه اسلامیمان مورد توجه و بهر برداری قرار گیرد.