• بخشی از دعای 49
بخشى از دعاى شماره 20 از صحيفه سجاديه :
وظائف يك مسلمان :
عدل گستر باشيد.
خشم خود را فرو خوريد.
فتنه
جاى جاى اين دعا بيانگر توجه ناب توحيدى انسان به هنگام اندوه هاى حاصل از گرفتارى ها و رخدادهاى خارجى و حزن حاصل از گناهان و اشتباهات و غفلت هاى احتمالى است و به خوبى اين نكته را روشن مى كند كه انسان به هنگام گريز ظاهرى از خدا ، باز هيچ مأمنى بهتر و ايمن تر از خود خدا ندارد .
اللهم يا كافى الفرد الضعيف ، و واقى الأمر المخوف ، أفردتنى الخطايا فلا صاحب معى ، و ضعفت عن غضبك فلا مؤيد لى ، و أشرفت على خوف لقائك فلا مسكن لروعتى ؛
معبودا ! بى نياز كننده ى ناتوانان و اى نگه دارنده ى بندگان از امور بيمناك ! گناهان موجب تنهايى ام شده و هيچ يارى ندارم و در برابر خشم تو ناتوانم و در اين پريشانى ياورى ندارم و به لقاى پر مهابت تو نزديك شده ام ، بى آن كه تسكين دهنده اى براى دل نگرانى هايم داشته باشم .
درس هايى از توحيد افعالى
امام سجاد عليه السلام در صدر اين دعاى شريف ، درس هايى از توحيد افعالى را براى امت خود باز گفته است ؛ توحيد افعالى آن است كه براى هيچ موجودى - از خرد و كلان - هيچ استقلالى در ذات و فعل و وصف نبينيم و بدانيم كه همگى در تحت تدبير مدبرى واحد قرار دارند و هيچ چيز به عالم وجود راه نمى يابد ، مگر آن كه هستى خود را از حضرت ذوالجلال دريافت نموده و از ظلمتكده ى عدم بيرون آمده و به نورستان وجود بار يافته است . فهم اين معانى عميق از توحيد افعالى ما را در برداشت دقيق تر از مضمون اين دعاى شريف يارى مى كند .
امام عليه السلام در ابتدا به اين حقيقت مى پردازد كه آدمى در برابر حوادث هولناك و خرد كننده ناتوان است ، مگر آن كه از يك پشتوانه ى روحى اطمينان بخش برخوردار باشد ؛ به همين جهت ، حضرت در طليعه ى دعا عرضه مى دارد : «اللهم يا كافى الفرد الضعيف.» تا گوشزد كند كه اگر انسان ضعيف و آسيب پذير به منبع لا يزال قدرت وصل شود ، توان پايدارى در برابر همه ى ناملايمات را خواهد داشت و تلويحا از امت خواسته است كه دست نياز به سوى ديگرى دراز نكنند و فقط از منبع فياض هستى حاجت بخواهند ؛ در اين صورت هيچ گونه احساس ضعف و نيازمندى به ديگران در وجود خود نمى يابند . سپس عرض مى كند : «يا واقى الأمر المخوف.» . اين بيانگر نگاه مثبت و اميدبخش دين و فرد با ايمان به رخدادهاى زندگى است و انسان را با اين باور آشنا مى سازد كه هر چند امور نگران كننده در عالم فراوان است ، ولى خداوند سبحان بندگان خود را از شر آنها نگاه مى دارد و در ادامه مى فرمايد : «فلا صاحب معى.» ؛ يعنى من يارى ندارم ، ولى كسى با من است كه يار بى كسان مى باشد ؛ چنان كه در دعاى «جوشن كبير» خدا را با اسم «يا رفيق من لا رفيق له.» مى خوانيم و او را ياور بى كسان مى ناميم . آن گاه مى فرمايد : «ضعفت عن غضبك فلا مؤيد لى.» امام عليه السلام با اين جمله ، اين حقيقت را بيان مى كند كه من هيچ يارى ندارم و در برابر خشم الهى نيز سخت ناتوانم ، ولى بلافاصله اين مضمون را مى فهماند كه خدايا ، تو براى فريادرسى بيچارگان كافى هستى و با وجود يارى تو به هيچ كس حاجتى نيست ؛ آن جا كه مى فرمايد : «لا مسكن لروعتى.» ؛ يعنى آرام بخشى براى نگرانى هايم جز تو ندارم . در دعاى ديگر نيز چنين وارد شده است : «أنت ... الآمن روعتى.» ؛ يعنى فقط تو تسكين بخش راستين بيم ها و دردهاى من هستى .
خلاصه آن كه ، امام عليه السلام انسان را معرفى كرده و كمبودهاى او را بر شمرده است ، ولى اين دلهره و اضطراب را از او برداشته كه در اين دنيا تنها و بى ياور است ، زيرا حضرت حق سبحانه كفايت كننده ى همه ى نيازمندى هاى بندگان صالح و ياور و پناه هميشگى آنان است .
انسان در زندگى اين جهانى ، دشمنان آشكار و عوامل تحديدگر و خطرساز پنهانى بسيار دارد كه بعضى از آنها را با چشم مسلح نمى توان شناخت ؛ مانند ميكروب ها و ويروس هايى كه در صورت فقدان مانع ، در كوتاه ترين مدت مى توانند نسل بشر را براندازند و به زندگى او خاتمه دهند ، اما خداى مهربان با تدبير حكيمانه و رحمت گسترده ى خود ، ويروس هاى نافع بسيارى را - كه خنثى كننده و پادزهر هوشمند ميكروب هاى زيان بار هستند - ايجاد فرموده و زندگى انسان را به وسيله ى آنها از گزند عوامل آسيب زا مصون داشته است و نيز خود بدن انسان را چنان به گارد محافظ تجهيز فرموده كه به محض ورود مهاجم آنها را محاصره مى كنند و پادزهر مناسب را براى مقابله با سيستم زيان آور او مى سازند و مهاجمان را در اولين نقطه ى فعاليت از پا درمى آورند ؛ بنابراين ، اگر چه خداوند انسان را منفعل و آسيب پذير خلق كرده است ، ولى در عين حال او را به خود وا نگذاشته و محافظهاى قوى درونى و بيرونى بر او گماشته است كه بدون اطلاع او از وى محافظت مى كنند . از اين رو ، بر ما است كه لحظه اى از آن حكيم متعال غفلت نورزيم و در بندگى خالصانه ى او كم ترين كوتاهى روا نداريم .
و من يؤمننى منك و أنت أخفتنى ؟ و من يساعدنى و أنت أفردتنى ؟ و من يقوينى و أنت أضعفتنى ؟
اى خداى من ! كيست كه مرا ايمن سازد ، آن گاه كه تو مرا بترسانى و كيست كه يارى ام كند ، آن گاه كه تو مرا تنها گذارى و كيست كه توانايم سازد ، اگر تو مرا ناتوان سازى ؟
............................
دعاى آن حضرت عليه السلام است پس از ختم
o خدايا، مرا بر ختم كتاب خود يارى دادى، كتابى كه به عنوان نور
و از دعاى امام عليه السلام بود هنگام درخواست باران پس از خشك سالى
-
در درود و تحيت و طلب رحمت از خدا بر پيروان رسل و بر اهل
بنیاد صحیفه سجادیه در استان اصفهان در جهت توسعه فرهنگ قرآن و عترت براساس حدیث ثقلین در سال 1395 تاسیس گردید.
امید است این کتاب ازرشمند صحیفه سجادیه که تنها کتابی است که از سوی اهل بیت (ع) به نگارش درآمده و به عنوان زبور آل محمد و خواهر قرآن معروف است، بعد از قرآن و نهج البلاغه به آن توجه ویژه شود و در جامعه اسلامیمان مورد توجه و بهر برداری قرار گیرد.