• بخشی از دعای شانزدهم
1- خداوند هر كس را كه پس از توكل به او، درباره فقرش شكایت به
آخرين جمله ى اين فراز : «و يا من طاعته نجاة للمطيعين» منطبق بر كريمه ى قرآنى زير است كه مى فرمايد :
(و من يطع الله و الرسول فاولئك مع الذين أنعم الله عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن أولئك رفيقا)؛
هر كس از خدا و رسول اطاعت كند ، با كسانى كه خداوند نعمت خود بر آنان ارزانى داشته است ، يعنى با پيامبران و صديقان و شهيدان محشور خواهد شد و چه رفيقان نيكى !
عكس آن ، مفاد آيه ى زير است كه مى فرمايد :
(و من يعص الله و رسوله و يتعد حدوده يدخله نارا خالدا)؛
هر كس از فرمان خدا و رسول سرپيچى نموده و از حدود و احكام الهى درگذرد ، خداوند او را در آتش ابدى جهنم وارد خواهد كرد .
بنابراين ، اطاعت از حضرت حق ، نجات دهنده ى انسان از هلاكت ها و سوء خاتمه و موجب حشر و نشر با اولياى كمل الهى است و امر به اطاعت از فرمان الهى ، تشريفى است كه خداوند متعال بر بلنداى بنى آدم دوخته است ، تا آنان را از زشتى ها جدا ساخته و به زيبايى ها و كرامت هاى خود بيارايد .
فصل على محمد و آله ، و اشغل قلوبنا بذكرك عن كل ذكر ، و ألسنتنا بشكرك عن كل شكر ، و جوارحنا بطاعتك عن كل طاعة ؛
خدايا ! قلب هاى ما را با ذكر و توجه به خودت از هر گونه فكر و يادى تهى فرما و زبان هاى ما را با شكر خود از سپاس گويى ديگران باز دار و اعضاى ما را با اطاعت خود از سلطه ى فرمان برى ديگران رها ساز.
انواع ذكر و پيامدهاى آن
در جمله ى نخست اين بخش ، امام عليه السلام بعد از درخواست رحمت ويژه از خداوند ، براى محمد و آل محمد صلى الله عليه و آله و سلم ، ذكر قلبى را درخواست كرده است ، زيرا ذكر قلبى كه برترين نوع ذكر الله است ، همان توجه تمام وجود به محبوب است ؛ يعنى انسان در حالى قرار گيرد كه تمامى فضاى قلب او از ياد محبوب مالامال گردد و حب و دوستى ، عامل اصلى چنين حالى است.
چنان پر شد فضاى سينه از دوست
كه فكر خويش گم شد از ضميرم
تا آن جا كه گاهى از غير محبوب چنان غافل مى شود كه گويا فانى در معشوق مى گردد ، زيرا هر گاه حب خداوند منان بر دلى مستولى گردد ، آن دل از ما سوى الله غافل شده و در توجه به خداوند متعال مستغرق مى گردد ؛ چنان كه شيخ الرئيس ، ابوعلى سينا مى گويد :
عارف چنان در عظمت الهى مستغرق است كه همه ى مقدورات را مقهور عظمت خدا مى بيند و به هيچ موجودى توجه نمى كند ، مگر اين كه آن را چون حرف ربط به مقام حضرتش مرتبط مى داند و از عالم كثرت خارج شده و به وحدت تدبير حضرت ربوبى - جل و علا - آگاه مى گردد.
امام عليه السلام در جمله ى بعد ، ذكر زبانى را درخواست فرموده است ؛ چرا كه ذكر زبان اگر به ذكر قلب اضافه گردد، سالك يك دل و يك زبان و به صورت هماهنگ ، عزم سفر مى كند و خداوند منان به مقتضاى : «أنا جليس من ذكرنى ؛ هر كس به ياد من باشد ، من هم نشين او مى گردم .» هم نشين دل و زبان بنده ى خود مى گردد و در اين حال ، زبان دل ، قبل از زبان سر به گفت و گو با حضرت مى پردازد و زبان سر را ناگزير به سوى خود مى كشد و آن چه را كه دل خواسته ، زيان تكرار و آشكار مى كند و پيوستگى اين دو به تدريج ناگسستنى مى گردد، تا آن جا كه زبان با قلب يكى مى شود.
امام عليه السلام در جمله ى سوم، اطاعت جميع جوارح از خدا و ذكر عملى را خواسته است ، زيرا در اين صورت ، بنده يك پارچه غرق در بندگى شده و از ماسوى الله غافل و در همه ى حركات و سكنات او نشان بندگى نمايان مى گردد و افعال ظاهرى و باطنى او به صورت هماهنگ ، در مسير همه ى موجودات سائر الى الله حركت مى كند ؛ چنان كه قرآن كريم مكرر مى فرمايد :
(يسبح لله ما فى السموات و ما فى الأرض)؛
آن چه در آسمان ها و زمين است ، تسبيح گوى خدا است .
راستى در جهانى كه خرد و كلان آن ، ذاكر و تسبيح گوى اند ، چگونه انسان افضل مخلوقات ، غافل و بى خبر نشيند؟!
دل از ياد او گر كه غافل نشيند
خدنگ بلا بر دل دل نشيند
اين هماهنگى ظاهرى و باطنى انسان و هم سويى او با نظام هستى ، آثارى عظيم را در پى دارد و سفرى است پر ره آورد كه در اثناى طريق عايد سالك مى گردد؛ از جمله آن كه ذكر موجودات را مى شنود و زبان هر يك از موجودات را مى فهمد . از اين رو ، مثلا در تفسير آيه ى كريمه ى (و اسأل القرية) هيچ ضرورتى ندارد كه بگوييم مراد اين است كه : «و اسأل القرية» ؛ يعنى از اهل آبادى بپرسيد ، بلكه اگر انسان زبان فهم باشد و به زبان كاينات آشنا گردد، مى تواند از خود آبادى سؤال نموده و ماجرا را بفهمد.
فان قدرت لنا فراغا من شغل فاجعله فراغ سلامة لا تدركنا فيه تبعة، و لا تلحقنا فيه سأمة، حتى ينصرف عنا كتاب السيئات بصحيفة خالية من ذكر سيئاتنا ، و يتولى كتاب الحسنات عنا مسرورين بما كتبوا من حسناتنا ؛
خدايا ! اگر وقت فراغتى براى ما مقدر فرموده اى ، آن را فراغت توأم با سلامت قرار ده ؛ به گونه اى كه هيچ گونه آفتى به ما نرسد و بلايى دامن گير ما نشود ، تا فرشتگان مأمور نوشتن گناهان ، گناهى را در نامه ى عمل ما ثبت نكنند ، ولى فرشتگان ثبت اعمال نيك ، براى ثبت اعمال نيك در نامه ى عمل ما ، خشنود از ما ، از ما جدا شوند.
......................
دعاى آن حضرت است به هنگام زارى به
از دعاهاى آن حضرت است در روز عيد قربان و روز جمعه
o خدايا،
از دعاهاى امام عليه السلام است در اقرار به گناه و درخواست بازگشت به
در اين دعا از خداى متعال حضرت طلب اخلاق ستوده و اوصاف پسنديده كرده
بنیاد صحیفه سجادیه در استان اصفهان در جهت توسعه فرهنگ قرآن و عترت براساس حدیث ثقلین در سال 1395 تاسیس گردید.
امید است این کتاب ازرشمند صحیفه سجادیه که تنها کتابی است که از سوی اهل بیت (ع) به نگارش درآمده و به عنوان زبور آل محمد و خواهر قرآن معروف است، بعد از قرآن و نهج البلاغه به آن توجه ویژه شود و در جامعه اسلامیمان مورد توجه و بهر برداری قرار گیرد.