بخشى از دعاى شماره 20 از صحيفه سجاديه :
وظائف يك مسلمان :
عدل گستر باشيد.
خشم خود را فرو خوريد.
فتنه
- تــازه ها
- متن دعا
- فراز صحیفه
آمار بازدید
هنگام ورود به ماه مبارك رمضان، بخش سوم
تحقيق حال على نحو الاجمال: بدان كه اختلاف است در ليله القدر از دو جهت يكى آنكه او را ليله القدر گويند، وجه او بعضى گويند: كه قدر به معنى ضيق است و اين شب را ليله القدر نامند از براى آنكه در آن شب ملائكه به قدرى از آسمان نازل شود كه زمين ضيق و تنگ گردد براى ملائكه. و بعضى ديگر بر آنكه: قدر از تقدير و امضاء است در آن شب حكم و امضاء شود هر امر و حوادثى كه در آن سال واقع گردد.
و بعض ثالث برآنند كه: معنى قدر شرف و رفعت است و لذا تعبير بليله ى مباركه شده و در آن شب نازل شود خير و بركت و مغفرت و شايد سلام هى حتى مطلع الفجر اشاره بر آن باشد.
مولف گويد كه: مى شود مجموع معانى ثلاثه مراد باشد.
و ديگر اختلاف شده كه اين شب باقى است يا آنكه بعد از پيغمبر به آسمان بردارند جماعتى بر اخيرند و مذهب مشهور از جمهور منصور بر اول است و اخبار اهل بيت صريح در آن است.
اللغه: خطر منع. اصغاء: گوش دادن، لغو: باطل، لهو و لعب: بازى. خطوه: گام، حجر: منع، وعى: ظرف، مثل: نمونه.
اللغه: خطر منع. اصغاء: گوش دادن، لغو: باطل، لهو و لعب: بازى. خطوه: گام، حجر: منع، وعى: ظرف، مثل: نمونه.
يقى: از وقى حفظ.
تعاطى: اخذ و تناول.
الاعراب: بافى قوله بكف الجوارح به معنى مع تواند بود.
يعنى: اى خدا درود فرست بر محمد و آل محمد و الهام كن شناختن فضل رمضان و اكرام نمودن حرمت رمضان، و قبول حفظ نمودن از آنچه حرام نمودى در آن، و اعانت كن ما را بر روزه گرفتن در آن به بازداشتن جوارح از معصيتهاى تو، و استعمال جوارح در آنچه خوشنودى تو است تا اينكه استماع ننمائيم به گوشهاى خود به سوى باطل، و سرعت نكنيم به ديده گان خود به سوى طرب و لهو، تا بلند نكنيم دستهاى خود را به سوى حرام تا گام نزنيم به قدمهاى خود به سوى ممنوع، تا اينكه ظرف نشود شكمهاى ما مگر به سوى آنچه حلال فرمودى، و تكلم نكنيم با زبانهايمان مگر به سوى آنچه تو تصوير و نقش فرمودى، تا اينكه به مشقت و كلفت در نياوريم خود را مگر به سوى آنچه نزديك كند از ثواب تو و اخذ نكنيم مگر به آنچه حفظ كند از عقاب تو.
ايقاظ: اگر كسى خوض در اخبار اهل بيت نمايد و ثواب اجر و مزد صائمين ملاحظه كند بر او قطع شود كه آن ثواب موعود مترتب نشود مگر اينكه انسان صائم باشد از هر جهت از جهات نه خصوص اكل و شرب، و ساير مفطرات ظاهريه.
مرويست كه: او در عبادتست مادامى كه غيبت مسلم نكند و ايضا مروى است كه: زنى غيبت نمود زنى را پيغمبر اذن به افطار او فرمودند و فرمودند تو صائمه نيستى شاهد بر مقال حديث الصوم لى و انا اجزى به يعنى روزه از من است و من جزاى او دهم.
..........................
دعاى آن حضرت عليه السلام است هنگامى كه خبر مرگ كسى
از دعاهاى آن حضرت است براى خود و دوستانش
o اى كه شگفتى هاى عظمتت
و از دعاى امام عليه السلام بود، موقعى كه گرفتار آزمايش مى شد يا
در روز فطر
از دعاهاى صحيفه سجاديه كه حضرت هنگام فراغت از نماز عيد فطر