رغبت به سوى خدا حريص بودن به سوى اوست و سئوال نمودن از او است.
رهبت: ترسيدن از او هست و در بعضى از روايات وارد است كه رغبت
و رهبت در قلب جمع نشود مگر اينكه بهشت بر او واجب شود.
رغبت: در دعاء روى به قبله ايستادن و باطن دو كف خود را به سوى آسمان بلند نمودن در مقابل روى خود.
و اما رهبت در دعاء آنست كه پشت دو كف خود را به جانب آسمان، بلند نمايد در مقابل صورت خود و در بعضى از روايات وارد است كه مومن آنست كه در شب عبادت و بندگى خدا نمايد از خوف و ترس او و در روز شجاع باشد در جهاد نمودن با شيطان و نفس اماره، لام در لترد هم لام غايه است يعنى تا آنكه برگردانى تو ايشان را به سوى رغبت به سوى خود و جانب خود و ترسيدن از خود.
اميرالمومنين عليه السلام مى فرمايد: كه هر كه در او شش چيز جمع شده است از جهت بهشت چيزى محل فرار نگذاشت خدا را بشناسد و مخالفت او ننمايد، دنيا را بشناسد و ترك او كند، و آخرت را بشناسد و طلب او نمايد، باطل را بشناسد اجتناب كند، و حق را بشناسد به جاى آورد، فرمود: اميرالمومنين عليه السلام: زهد در دنيا سه حرف است، ز، ه، د، و اما زاء ترك نمودن زينت دنيويه است، اما هاء ترك نمودن هواى نفسانيه است، و اما دال ترك نمودن دنيا است بدانكه زهد در دنيا آن است كه زينه و اسباب از ماكول و مشروب و ملبوس را صرف نظر نمودن و اجتناب از او نمودن.
سعه ى عاجل كه امام مى فرمايد اشاره به همين امورات دنيويه است، از زخرف و اسباب او، عمل آجل تقوى اختيار نمودن از مناهى او ترك و اجتناب نمودن و از واجب حريص بودن يعنى نگهدارى تو ايشان را.
....................