• بخشی از دعای 20
- عدل گستر باشید.
- خشم خود را فرو خورید.
- فتنهها و خصومت را خاموش
امام عليه السلام در اين فراز از خداوند متعال سه امر مهم را درخواست فرموده است : توشه ى مناسب راه ؛ سفر به سوى مقصد و منزل گاه آرامش بخش و اين به دليل آن است كه ما در زندگى اين جهان ، به سرمايه ى زندگى و جايگاهى مناسب و سرانجام به آسايش و عافيت نيازمنديم ؛ بنابراين ، آن چه در اين فراز مورد درخواست حضرت قرار گرفته و توجه ما را بدان جلب فرموده است ، از ضرورى ترين مسائل حيات انسانى است .
از معصوم عليه السلام نقل است كه فرمود :
رحم الله امرءا علم من أين و فى أين و الى أين ؛
كسى كه بداند از كجا آمده و در كجا است و به كجا خواهد رفت، مورد رحمت خداست.
آرى ، اگر كسى مبدأ و مقصد زندگى را نداند ، كا را هر طور كه شروع كند ، غلط از آب درمى آيد . چه عمرها كه در راه آمال و آرزوهاى ناپخته بر باد مى رود . افرادى هستند كه تمام عمر را صرف تهيه ى وسايل زندگى كرده اند تا شايد يك روز به خوبى زندگى كنند ، ولى آرزوى زندگى را هم به گور برده اند . اگر روزى گشايش و فراغتى هم دست دهد ، دل نگرانى از آينده ى مبهم ، سايه ى سنگين خود را بر ذهن و روح او تحميل مى كند و اجازه نمى دهد كه مزه ى آرامش را بچشد.
همان گونه كه گفته شد امام سجاد عليه السلام در اين فراز از خداوند متعال سه چيز بسيار مهم را درخواست فرموده است : زاد و راحله ى كامل ؛ سفر بى خطر آرام و منزل گاه امن و دلپذير ، كه در اين ميان زاد و راحله ، همان پرهيزكارى و خداپروايى است كه در قرآن كريم مى فرمايد :
(فان خير الزاد التقوى)؛
بهترين توشه ، پرهيزكارى است .
مقصود از سفر آرام و بى خطر ، به سوى دل آرام شتافتن است كه در قرآن كريم مى فرمايد :
(ألا بذكر الله تطمئن القلوب)؛
دل ها تنها به ياد خدا آرام مى گيرند .
و منظور از منزل گاه امن و دل پذير چيزى جز ديدار حضرت حق نيست كه فرمود :
(يا أيتها النفس المطمئنة ارجعى الى ربك راضية مرضية)؛
اى نفس آرام و مطمئن ، به سوى خداى خود برگرد در حالى كه هم او از تو راضى است و هم تو از او خشنودى .
يعنى اى انسان ، آغاز و انجام خود را درياب و بر پايه ى آن ، نقشه اى دقيق براى مسير زندگى ات ترسيم كن و هدف خود را بر اساس آن دنبال كن . اگر فهميديم كه اين جهان در واقع دانشگاهى عظيم و حيات آدمى عرصه ى يك آزمون بزرگ است ، درخواهيم يافت كه فارغ التحصيل موفق كسى است كه هيچ گاه در رفتار و اخلاق از معيارهاى صحيح عدول نكند و هرگز به زشتى و تباهى آلوده نشود و توشه اى فراوان براى سفر دل نشين لقاى حضرت حق آماده ساخته و منزل گاهى در كنار محبوب جميل و رب غفور در بلد طيب و حرم امن و امان رضاى الهى و جوار پيامبر و امامان معصوم عليهم السلام براى خود تدارك ببيند ؛ از اين رو حضرت سجاد عليه السلام فرمود : «و هب لى الأنس بك و بأوليائك و أهل طاعتك» .
از حضرت احديت توفيق انس به نيايش و پرستش و دوستى با بندگان مقرب و صالحش را خواستاريم . رزقنا الله و اياكم بمنه و كرمه .
و لا تجعل لفاجر و لا كافر على منة ، و لا له عندى يدا ، و لا بى اليهم حاجة ، بل اجعل سكون قلبى و أنس نفسى و استغنائى و كفايتى بك و بخيار خلقك ؛
خدايا ! هرگز مرا رهين منت فاجران و كافران مكن و هيچ نعمتى را از دست آنان به من مرسان ، بلكه آرامش قلب و انس جان و بى نيازى و كفايت زندگى مرا به خود به وسيله ى اوليايت روزى ام كن .
عزت نفس ، امتياز مؤمن از كافر
امام سجاد عليه السلام در اين فراز عزت نفس و علو همت و بلندى روح مؤمن را تجلى بزرگوارى او دانسته و فاجر و كافر را در افق ديگرى ديده است . مرزى كه اسلام بين كفر و ايمان كشيده از سنخ مرزهاى قراردادى و خاكى نيست تا بتوان آن را كم و زياد كرد ، بلكه اين مرز در قلب و جان آدمى و به صورت تكوينى نهاده شده است كه هرگز قابل تغيير نيست ؛ از اين رو ، برخى به درستى گفته اند كه نجاست كافر ، ذاتى است ، تا اين كه مرزى روشن و قاطع ميان مردم با ايمان و كافران وجود داشته باشد .
پيامدهاى شوم بيزارى نجستن از كافران
اگر جهان اسلام پيوسته و در اين سطح از كافران تبرى مى جست و دورى مى كرد ، هرگز سلطه ى آنان بر مسلمانان جهان ميسر نمى شد ، ولى متأسفانه به اين ركن قوى عمل نشد و آميزش دولت هاى اسلامى با دولت هاى كافر و نفوذ آن ناپاكان در حريم مسلمانان به اين جا انجاميد كه امروز شاهد آن هستيم ؛ غافل از آن كه قرآن كريم مى فرمايد :
(و لا تركنوا الى الذين ظلموا فتمسكم النار)؛
هرگز به كفار تمايل پيدا نكنيد كه به آتش مبتلا خواهيد شد .
نيز مى فرمايد :
(و لن يجعل الله للكافرين على المؤمنين سبيلا)؛
خداوند متعال هرگز سلطه اى براى كافران بر مؤمنان قرار نداده است .
از اين روى ، امام عليه السلام از خداوند متعال درخواست مى كند كه گرفتار منت كافران نگردد تا امتيازى براى ايشان شكل نگيرد .
بر اين پايه ، آنان كه دانسته يا ندانسته به مداحى غرب و تقليد كوركورانه از روش نادرست غربيان پرداخته اند ، از ايمان و اسلام و روحانيت اسلامى فرسنگ ها فاصله دارند و عطر سكرآور كرامت اسلامى هرگز مشام جانشان را نوازش نكرده است . مسلمانان هم مى توانند به پيشرفت هاى صنعتى آنان نايل شوند و هيچ كارى نشدنى نيست ، ولى كوشش و صبر و پايدارى لازم است .
درخواست اطمينان قلب
در ادامه ، امام سجاد عليه السلام از خداوند سبحان درخواست نموده است كه آرامش و اطمينان قلب را با عنايت مستقيم خود و مدد اوليايش تأمين فرمايد ، كه به راستى آرامش و طمأنينه ى جان تنها با توكل و رضا و تسليم حاصل مى گردد.
گر بر كنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر كه افكنم ، آن دل كجا برم ؟
آرى ، دل هر جايى ، بى قيمت است و دل را قرارى بايد و تنها قرارگاه دل آدمى ساحل ياد حضرت معبود است : (ألا بذكر الله تطمئن القلوب ؛ هان ! دل فقط با ياد خدا آرام مى گيرد.)
اللهم صل على محمد و آله ، و اجعلنى لهم قرينا ، و اجعلنى لهم نصيرا ، و امنن على بشوق اليك ، و بالعمل لك بما تحب و ترضى ، انك على كل شى ء قدير ، و ذلك عليك يسير ؛
خدايا ! بر پيامبر و خاندان او درود فرست و مرا همراه و يار آنان قرار ده و بر من منت نه و مرا مشتاق خود گردان و توفيق عمل مورد پسند خود را نصيبم ساز ، كه تو بر همه چيز توانايى و همه ى امور بر تو آسان است .
اهيمت هم سويى با خاندان عترت
امام زين العابدين عليه السلام درخواست فرموده است كه او را قرين محمد و آل محمد صلى الله عليه و آله قرار دهد و اين بدان جهت است كه آدمى نيازمند دوست و يار و ياور است و از تنهايى رنج مى برد و شايد كسى را نتوان يافت كه طالب همسفرى نباشد و هم دلى را نجويد كه هر چه را پسنديد ، بپسندد و هر چه را وانهاد ، ترك گويد و چه نيكوتر كه در گرايش هاى خود ، هم سوى خاندان عترت و طهارت باشيم .
به هر روى ، اين نكته روشن است كه با دقت در گرايش هاى هر فرد ، مى توان او را به خوبى شناخت و حتى بر ضمير ناخودآگاه او واقف شد و حد و مرز وجودى و مايه و پايه ى شخصيت او و روى كردها و زاويه ى ديد و سطح فكرش را دريافت و باز شناخت .
شخصيت راستين هر فرد ، پديده اى است كه موطن آن نهاد ژرف انسان است و در پس هفت پرده ى وجود شخص نهفته است و چه بسا به سادگى نتوان آن را شناخت ، چه حقيقت هر كس سرى ترين مرحله ى وجودى او است . آن چه مى تواند به بازگشايى اين رمز كمك كند و نقاب از چهره ى اين پرده نشين برگيرد ، گرايش ها و علاقه هاى طبيعى فرد است ؛ بدين جهت ، شخصيت هر كس در عواطف و احساس هاى او نسبت به افراد و اشيا متبلور است .
از اين رو ، سيدالساجدين عليه السلام در اين فراز از خداوند منان مى خواهد كه گرايش قلبى اش را به سوى معدن پاكى و عصمت ؛ يعنى رسول اكرم و اهل بيت بزرگوارش عليهم السلام ، جهت دهى كند و وى را همراه و يار وفادار آنان سازد . در اين درخواست دو نكته ى مهم به چشم مى خورد :
1. فرد مونس تنهايى خود را يافته و رفيق طريق خويش را برگزيده است .
2. گذشته از آن كه اين رفيق و هم سفر شخصيت او را نشان مى دهد ، شاكله و حقيقت روح او در اين طريق و در اين مكتب تحت تربيت الهى معصومين عليهم السلام قرار مى گيرد و پيوسته رو به رشد و تكامل خواهد داشت و بهترين سود را از عمر خود خواهد برد .
اخبار و روايات نيز اين گونه علاقه و گرايش ها را بسيار پراهميت تلقى كرده اند و اين حقيقت را بازگو كرده اند كه انسان در قيامت بر حسب همان گرايش ها طبقه بندى شده ، با كسانى كه دوست دارد ، محشور خواهد شد : «المرء مع من أحب.»
بنابراين ، بايد توجه داشت كه چه كسى را دوست بداريم و ذهن و مهر و دل خود را به كدام يك از مظاهر عالم تقديم كنيم و نيك درنگ كنيم كه به راستى در اين عالم چه چيزى از آن ارزش برخوردار است كه دل خود - اين تمام حقيقت خويش - را به او تسليم كنيم . حضرت زين العابدين عليه السلام با چنين نگاه ژرفى از خداوند سبحان مى خواهد كه قلبش را به حب خدا و اهل بيت عليهم السلام معطوف دارد تا عمل او مورد محبت و رضاى خدا باشد ، زيرا محبت و شوق به امامان عليهم السلام موجب هم سويى و گرايش به عمل پاك و تقوا و كرامت مى گردد .
در پايان ، اين نكته نيز شايان ذكر است كه حب اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله با محبت خدا و شوق به او منافات ندارد ، بلكه محبت آنان عين محبت به خدا است و موجب تلاش و شتاب در اطاعت از دستورها و فرموده هاى حضرت ربوبى - جل و علا - مى گردد.
............................
دعاى آن حضرت عليه السلام است در اظهار فروتنى
از دعاهاى آن حضرت است هنگامى كه گرفتار مى شد يا كسى را كه گرفتار
و از دعاى امام عليه السلام بود، هنگامى كه به او ستم مى شد يا از
در اين دعا از درگاه خداى متعال خير و سعادت روحانى و جسمانى
بنیاد صحیفه سجادیه در استان اصفهان در جهت توسعه فرهنگ قرآن و عترت براساس حدیث ثقلین در سال 1395 تاسیس گردید.
امید است این کتاب ازرشمند صحیفه سجادیه که تنها کتابی است که از سوی اهل بیت (ع) به نگارش درآمده و به عنوان زبور آل محمد و خواهر قرآن معروف است، بعد از قرآن و نهج البلاغه به آن توجه ویژه شود و در جامعه اسلامیمان مورد توجه و بهر برداری قرار گیرد.