• بخشی از دعای 49
امام سجاد عليه السلام در جمله ى نخست به اين حقيقت اشاره دارد كه خداوند متعال در مقابل بخشش هاى خهود ، بهاى خاصى قرار نداده و با بندگان خود معامله نكرده است ، تا برخى با كوته انديشى گمان برند كه عبادت و اطاعت خداوند سبحان به ازاى نعمت هاى او بر آدمى فرض شده است . اين گمان ناروا از انديشه ى انحرافى تشبيه خدا به خلق ناشى مى شود ؛ يعنى هم چنان كه خدمات هر يك از آفريده ها به ديگرى ، در برابر خدماتى است كه متقابلا دريافت مى دارد و هر كس با مقابله به مثل در خدمت گزارى ، موجبات خوش آيند شخص خدمت گزار را فراهم مى آورد تا مزيد احسان گردد ، عبادت خداوند تعالى نيز - نعوذ بالله - براى دريافت خدمات و موهبت هاى بيشتر صورت مى پذيرد .
البته خام انديشى و ناروايى چنين توهمى ، بديهى است . پروردگار بخشايش گر و مهربان در عطاهاى خود ، بين عوض و معوض جمع كرده و همه ى آن چه را كه مرد نياز انسان است ، به هزاران برابر ، بلكه در حد غير قابل شمارش در اختيار بندگان قرار داده است ؛ چنان كه در قرآن كريم مى فرمايد : (و ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها)، ولى اگر بندگان از همان نعمت ها چيزى را انفاق كنند ، خداوند متعال آن را احسان ناميده و در مقابل آن ، شكر خود را اعلام نموده و فرموده است :
(و أحسنوا ان الله يحب المحسنين)؛
(از آن چه در اختيار داريد) به ديگران احسان كنيد كه خدا احسان كنندگان را دوست مى دارد .
نيز در جاى ديگر به احسان كنندگان وعده ى بزرگ داده و فرموده است :
(لهم ما يشاؤن عند ربهم ذلك جزاء المحسنين)؛
آن چه بخواهند نزد پروردگارشان از آن ايشان خواهد بود ، اين جزاى نيكوكاران است .
يعنى نيكوكاران در قيامت هر چه را اراده كنند ، در همان لحظه مى يابند . جلالت و بزرگى مقام ربوبى را بنگريد ، نعمت از خود اوست ، توفيق بخشش نيز از عطاى او است ، ولى با اين همه لطف ، عامل به وظيفه را محسن ناميده است . جالب تر آن كه جزاى احسان را بر حسب خواسته ى او قرار داده كه هر چه بخواهد از آن اوست و با وجود ارزانى داشتن اين همه نعمت هاى غير قابل شمارش ، كم ترين منتى را بر بندگان روا نداشته است . اين گونه لطف و كرامت جناب حق در قرآن كريم فراوان است ؛ چنان كه در جاى ديگر فرموده است:
(قل لا أسألكم عليه أجرا الا المودة فى القربى)؛
بگو : از شما در برابر انجام رسالت ، مزدى نمى طلبم مگر مهرورزى به خاندانم .
اجر رسالت را مودت به اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام قرار داده است، تا از رهگذر رابطه ى ميان انسان و مقام عصمت ، هويت و شخصيت مومنان در معرض تاثيرپذيرى از اهل بيت وحى قرار گيرد و در ميان انبوه كژراهه ها ، صراط مستقيم را به آنان بنماياند و ابهام از چهره ى حق بزدايد و بدين ترتيب امت را به حقيقت و صلاح و سداد رهنمون گردد ؛ از اين رو، در آيه ى ديگر همين اجر را به نفع خود بندگان دانسته و فرموده است :
(ما سألتكم من أجر فهو لكم)؛
هر پاداشى كه از شما طلبيده ام ، به سود خود شما است .
اين در واقع جمع بين عوض و معوض است ؛ يعنى گر چه مودت اهل بيت رسالت به سود امت است ، ولى آن سود را با سود بيشتر محاسبه و در پرونده بندگان خود محسوب داشته است.
.................