• بخشی از دعای 49
بخشى از دعاى شماره 20 از صحيفه سجاديه :
وظائف يك مسلمان :
عدل گستر باشيد.
خشم خود را فرو خوريد.
فتنه
امام معصوم عليه السلام در اين فراز در قالب جملات پرسشى ، درخواست هاى خود را از خداوند آگاه به احوال و اسرار درخواست مى نمايد . اين جمله ها بيانگر آن است كه نهايت خضوع و خشوع در عمق وجود آن امام معصوم ريشه دوانيده است و در حالى كه خود مى داند خداوند متعال فرموده است :
(فانى قريب أجيب دعوة الداع) ؛
من نزديكم و دعاى درخواست كنندگان را اجابت مى كنم .
معرفت امام نيز فوق تصور همگان است ، اما با اين حال ، درخواست خود را با نهايت خضوع اظهار مى دارد تا در جلب رحمت حضرت سبحان مؤثرتر افتد و در عين حال ، نحوه ى رعايت ادب بندگى به هنگام دعا را به امت گوشزد مى كند .
آن قدر در مى زنم اين خانه را
تا ببينم روى صاحب خانه را
سپس روح آن امام معصوم چنان اوج مى گيرد و عظمت جناب رب العزه آن چنان بر قلب و روح مطهرش تجلى مى كند كه در آن ساحت ، خود را به تمام وجود وابسته بلكه فقر محض مى بيند .
اى كه پرسى ز من كيستم من
نيستم نيستم نيستم من
اى كه پرسى نژاد و تبارم
من گدا من گدا من گدايم
آن گاه عرض مى كند : آيا عفو تو كسى را كه از بيم تو جبين بر خاك مى سايد ، شامل مى شود ؟ و آيا كسى را كه فقرش را به درگاه تو عرضه مى دارد و از نيازمندى خود شكوه مى كند ، بى نياز مى كنى ؟ امام حسين عليه السلام در دعاى عرفه مى فرمايد :
الهى أنا الفقير فى غناى فكيف لا أكون فقيرا فى فقرى ؛
خدايا ! من در بى نيازى ام سراپا نيازم ، پس چگونه در نيازمندى هايم فقير و درمانده نباشم ؟!
اين بدان معنا است كه فقر ما ذاتى و در اصل هستى ما نهفته است و ما آن چنان وابسته ايم كه در حدوث و بقا به عطاى حضرت حق برقراريم .
امام عليه السلام در اين فراز ، بدين علت پيوند حاجت آدمى از يك سو و متن هستى عالم را از ديگر سو بيان كرد كه در فرازهاى قبل ، از سر اين نكته ى بسيار عميق پرده برداشته و آشكارا فرموده بود : )أنت الذى وسعت كل شى ء رحمة و علما».
از اين رو ، در اين فراز به جا است كه بفرمايد : به غير خدا وابسته نيستم و خدا نيز اميد آن كس را كه جز حضرتش را نمى شناسد ، هرگز به يأس و نوميدى تبديل نخواهد فرمود و كسى كه خود را از حق سبحانه بى نياز نبيند ، بلكه غناى خود را در سايه ى بندگى بارى تعالى بداند ، به ديگرى واگذار نخواهد شد .فراز پنجم
هل أنت – يا الهى – راحم من دعاك فأبلغ فى الدعاء ؟ أم أنت غافر لمن بكاك فأسرع فى البكاء ؟ أم أنت متجاوز عمن عفر لك وجهه تذللا ؟ أم أنت مغن من شكا اليك ، فقره توكلا ؟ الهى ، لا تخيب من لا يجد معطيا غيرك ، و لا تخذل من لا يستغنى عنك بأحد دونك ؛
خدايا ! آيا تو داعيان درگاهت را مورد رحمت قرار مى دهى تا هم چنان در دعا تلاش كنم ؟ يا آنان را كه بر تقصير خود مى گريند ، مى آمرزى تا با اشك ريختن ، گذشته ها را جبران كنم ؟ يا كسانى كه از روى ذلت و بندگى صورت بر خاك مى گذارند ، عفو مى فرمايى ؟ و يا آنان را كه از فقر و تهى دستى بر تو شكايت مى آورند ، بى نيازشان مى كنى ؟ خدايا ! كسى را كه جز تو كسى را عطابخش نمى شمارد محروم مكن و كسى را كه با پناهنده نشدن به غير تو از تو بى نيازى نمى جويد ، خوار مساز .
درخواست كردن با نهايت خضوع و اشاره به فقر ذاتى خود
امام معصوم عليه السلام در اين فراز در قالب جملات پرسشى ، درخواست هاى خود را از خداوند آگاه به احوال و اسرار درخواست مى نمايد . اين جمله ها بيانگر آن است كه نهايت خضوع و خشوع در عمق وجود آن امام معصوم ريشه دوانيده است و در حالى كه خود مى داند خداوند متعال فرموده است :
(فانى قريب أجيب دعوة الداع) ؛
من نزديكم و دعاى درخواست كنندگان را اجابت مى كنم .
معرفت امام نيز فوق تصور همگان است ، اما با اين حال ، درخواست خود را با نهايت خضوع اظهار مى دارد تا در جلب رحمت حضرت سبحان مؤثرتر افتد و در عين حال ، نحوه ى رعايت ادب بندگى به هنگام دعا را به امت گوشزد مى كند .
آن قدر در مى زنم اين خانه را
تا ببينم روى صاحب خانه را
سپس روح آن امام معصوم چنان اوج مى گيرد و عظمت جناب رب العزه آن چنان بر قلب و روح مطهرش تجلى مى كند كه در آن ساحت ، خود را به تمام وجود وابسته بلكه فقر محض مى بيند .
اى كه پرسى ز من كيستم من
نيستم نيستم نيستم من
اى كه پرسى نژاد و تبارم
من گدا من گدا من گدايم
آن گاه عرض مى كند : آيا عفو تو كسى را كه از بيم تو جبين بر خاك مى سايد ، شامل مى شود ؟ و آيا كسى را كه فقرش را به درگاه تو عرضه مى دارد و از نيازمندى خود شكوه مى كند ، بى نياز مى كنى ؟ امام حسين عليه السلام در دعاى عرفه مى فرمايد :
الهى أنا الفقير فى غناى فكيف لا أكون فقيرا فى فقرى ؛
خدايا ! من در بى نيازى ام سراپا نيازم ، پس چگونه در نيازمندى هايم فقير و درمانده نباشم ؟!
اين بدان معنا است كه فقر ما ذاتى و در اصل هستى ما نهفته است و ما آن چنان وابسته ايم كه در حدوث و بقا به عطاى حضرت حق برقراريم .
امام عليه السلام در اين فراز ، بدين علت پيوند حاجت آدمى از يك سو و متن هستى عالم را از ديگر سو بيان كرد كه در فرازهاى قبل ، از سر اين نكته ى بسيار عميق پرده برداشته و آشكارا فرموده بود : )أنت الذى وسعت كل شى ء رحمة و علما».
از اين رو ، در اين فراز به جا است كه بفرمايد : به غير خدا وابسته نيستم و خدا نيز اميد آن كس را كه جز حضرتش را نمى شناسد ، هرگز به يأس و نوميدى تبديل نخواهد فرمود و كسى كه خود را از حق سبحانه بى نياز نبيند ، بلكه غناى خود را در سايه ى بندگى بارى تعالى بداند ، به ديگرى واگذار نخواهد شد .فراز پنجم
الهى ، فصل على محمد و آله ، و لا تعرض عنى و قد أقبلت عليك ، و لا تحرمنى و قد رغبت اليك ، و لا تجبهنى بالرد و قد انتصبت بين يديك ، أنت الذى وصفت نفسك بالرحمة ، فصل على محمد و آله و ارحمنى ، و أنت الذى سميت نفسك بالعفو فاعف عنى ؛
خدايا ! بر حضرت محمد و خاندان او درود فرست و از من روى مگردان ، زيرا من به تو رو آورده ام و محروم نفرما ، زيرا من به تو مشتاقم و دست رد بر پيشانى ام مزن كه در پيشگاه تو ايستاده ام . تويى كه خود را به رحمت ستوده اى ، پس بر پيامبر و خاندان او درود فرست و بر من رحم كن و تويى كه خود را به عفو ستوده اى ، پس عفو را شامل حالم بفرما.
...........................
سيد اجل نجم الدين بهاءالشرف ابوالحسن محمد بن حسن
از دعاهاى آن حضرت است پس از اين ستايش، در درود بر رسول خدا
o و
از دعاهاى امام عليه السلام است در درود بر پيروان پيامبران و تصديق
هنگامى كه امرى از امور عالم سبب حزن و اندوه خاطر مباركش مى گشت
بنیاد صحیفه سجادیه در استان اصفهان در جهت توسعه فرهنگ قرآن و عترت براساس حدیث ثقلین در سال 1395 تاسیس گردید.
امید است این کتاب ازرشمند صحیفه سجادیه که تنها کتابی است که از سوی اهل بیت (ع) به نگارش درآمده و به عنوان زبور آل محمد و خواهر قرآن معروف است، بعد از قرآن و نهج البلاغه به آن توجه ویژه شود و در جامعه اسلامیمان مورد توجه و بهر برداری قرار گیرد.