• بخشی از دعای 49
بود از دعاى آن امام عاليمقام در روز فطر موقعى كه منصرف مى شد از نماز فطر در حال ايستادن پس روى مبارك به قبله مى نمود و همچنين در روز جمعه. يكى از اعياد بزرگ مسلمين روز فطر است و آن اولين روز ماه شوال است و ناميده شده به فطر به سبب افطار نمودن مردم در آن روز.
و انصراف از نماز يعنى فارغ شدن از او و سلام دادن.
و قائما مى شود كه منصوب باشد بر مصدر بودن كه صفت مصدر واقع شده باشد و مى شود كه حال موكد باشد
الجمعه به ضم جيم از اجتماع است و يوم مضاف به معنى روز اجتماع، و جمعه ناميده شده به سبب جمع شدن مردم در آن روز و در حديث از پيغمبر آمده است كه آن روز جمعه ناميده شده چون خلقت آدم (ع) در آن روز جمع شد، و گفته شده كه چون خلقت ساير مخلوقات در آن روز تمام شده و خداوند در آن روز از خلقت جميع اشياء فارغ شده و نيز نقل شده كه كعب لوءى قوم خود را در آن روز جمع مى نمود و آنها را به تعظيم حرم امر مى كرد و به آنها خبر مى داد كه زود باشد كه پيغمبرى از اولاد او مبعوث شده و آنها
را به ايمان آوردن به آن پيغمبر امر مى كرد.
شرح: يعنى اى آن كسى كه رحم مى كند كسى را كه رحم نمى كند او را بندگان
اللغه رحمه: ترك عقوبت و رساندن خير و دفع شر.
قبول الشيى: راضى شدن به او و رد ننمودن.
البلاد: جمع بلد به معنى شهر و محل سكونت.
التركيب: تقبله البلاد يا از باب مجاز حذف است به تقدير اهل البلاد نظير و اسئل القريه يا از باب حقيقت بناء بر اينكه زمين داراى شعور و ادراك باشد و بنا بر اينكه او داراى جوهر عقلانى باشد.
و اى آن كسى كه مى پذيرد كسى را كه قبول نمى كند او را شهرها.
شرح: يعنى اى آن كسى كه سبك نمى شمارد و اهانت نمى كند صاحب حاجت به سوى او را
اللغه- احتقار: استخفاف و اهانت نمودن.
الحاح: اصرار نمودن در سئوال و ابرام نمودن در امر، و الحاح نمودن به بندگان مذموم و لكن الحاح به خداوند محمود و مستحسن است و به غير از خداوند ديگران از اصرار نمودن در سئوال منزجر شده و سائل را مايوس مى گرداند و تنها خداوند است كه از عطا نمودن و از سئوال بندگان منزجر نبوده و اهل حاجت را احتقار و اهانت نمى نمايد.
و اى كسى كه مايوس نمى گرداند اصراركنندگان در حاجت مر او را.
.....................