زعاف: طعام مسموم يا خالص.
قلائد: جمع قلاده.
يوم التلاق: روز قيامت و وجه تسميه ى آن آن است كه ملاقات كنند هم ديگر را در آن روز اهل آسمان و زمين يا اولين و آخرين يا ظالم و مظلوم يا خالق و مخلوق يا ارواح و ابدان.
تراقى: جمع ترقوه چنبره ى گردن.
الاعراب: من حجب مى شود كه متعلق به تجلى شود يا به قبض اول بعيد است.
يعنى: بار خدايا رحمت بفرست بر محمد و آل او و آسان نما به واسطه ى قرآن در وقت مردن بر نفسهاى ما اندوه جان كندنها را، و مشقت ناله نمودن را و پى در پى آمدن نفس كشيدن در سينه زمانى كه مى رسد روحها در چنبره ها و گفته شود كيست چاق كننده ظاهر شود ملك الموت از براى قبض روحها از راههائى كه نمى بيند او را كسى، مى اندازد نفوس را از كمان مرگها به تيرهاى وحشت و جدائى، نزديك كند از ما به سوى آخرت كوچ نمودن و رفتن، مى گيريد اعمال قلاله ها شود در گردن ما و مى باشد قبرها منزلهاى ما تا روز ملاقات.
اللغه: دار الپلى خانه ى كهنه عبارت است از قبر زيرا كه بدن در آن خاك مى شود.
مقامه: به ضم ميم مصدر به معنى اقامه است.
اطباق الثرى: يعنى سطوح زمين.
موبقات آثامنا: يعنى مهلكات گناهان ما از قبيل اضافه ى صفت به موصوف
يعنى: بار خدايا رحمت بفرست بر محمد و آل او و مبارك نما تو از براى ما در نزول قبر و طول ماندن در سطهاى زمين، بگردان تو قبرها را بعد از فراق از دنيا بهترين منازل ما، وسيع نما تو به رحمت تنگى لحدهاى ما را، رسوا نكن در ميان حاضران قيامت به هلاكت كننده ى گناهان ما
سدف: به ضم سين جمع سدفه كغرف و غرفه تاريكى شب را گويند طامه بليه ى كبرى و راهيه ى عظيمه.
روشن نما تو پيش از روز قيامت به سبب قرآن تاريكى قبور ما را، و بپوشان ما را جامهاى امان در روز ترس بزرگ در نشر ما ثابت ساز به قرآن نزد لرزيدن پل جهنم روز گذشتن از آن لغزشهاى اقدام ما را، و برهان ما را به او از هر حزن و اندوه روز قيامت و سختيهاى خوف آن،
و سفيد كن روهاى ما را روزى كه سياه شود روى ظالمان در روز حسرت و ندامت، بگردان از براى ما در قلوب مردم دوستى، نگردان حيات را بر ما
شدت.
صدع: آشكار.
امكن: اسم تفضيل يا از تمكن يا از مكانت.
اوجه: وجيه تر يعنى صاحب آبرو.
مرويست روز قيامت گناهكاران جمع شوند گويند: ما حاجت به شفيعى داريم كه شفاعت ما نمايد لابديم كه شفيعى پيدا كنيم سپس به نزد آدم (ع) روند و عرض نمايند: اى مسجود ملائكه ما را شفيع باش فرمايد: كه من هنوز از انفعال ترك اولى بيرون نيامده ام چگونه شفاعت نمايم، سپس نزد نوح روند عرض كنند كه: ما را شفاعت نما فرمايد كه: مرا اين امر نيست، سپس نزد ابراهيم روند او نيز امتناع نمايد، و نزد موسى و عيسى روند ايشان نيز معذرت جويند.
گويند: كسى كه سزاوار اين امر است خاتم الانبياء است كه سيد اولين و آخرين است.
سپس همه نزد او روند پس او برخيزد و از حق تعالى طلب شفاعت نمايد چون اذن شفاعت به او رسد روى به زمين نهد به سجده رود و خطاب به او رسد اى احمد سر بردار هر كه را خواهى شفاعت نما، سپس سر بردارد و ثناء خدا جاى آورد و سپس شفاعت نمايد هر گوينده ى لا اله الا الله را و در دل او ايمان باشد و او را از دوزخ بيرون آورد.
صدع: آشكار.
امكن: اسم تفضيل يا از تمكن يا از مكانت.
اوجه: وجيه تر يعنى صاحب آبرو.
مرويست روز قيامت گناهكاران جمع شوند گويند: ما حاجت به شفيعى داريم كه شفاعت ما نمايد لابديم كه شفيعى پيدا كنيم سپس به نزد آدم (ع) روند و عرض نمايند: اى مسجود ملائكه ما را شفيع باش فرمايد: كه من هنوز از انفعال ترك اولى بيرون نيامده ام چگونه شفاعت نمايم، سپس نزد نوح روند عرض كنند كه: ما را شفاعت نما فرمايد كه: مرا اين امر نيست، سپس نزد ابراهيم روند او نيز امتناع نمايد، و نزد موسى و عيسى روند ايشان نيز معذرت جويند.
گويند: كسى كه سزاوار اين امر است خاتم الانبياء است كه سيد اولين و آخرين است.
سپس همه نزد او روند پس او برخيزد و از حق تعالى طلب شفاعت نمايد چون اذن شفاعت به او رسد روى به زمين نهد به سجده رود و خطاب به او رسد اى احمد سر بردار هر كه را خواهى شفاعت نما، سپس سر بردارد و ثناء خدا جاى آورد و سپس شفاعت نمايد هر گوينده ى لا اله الا الله را و در دل او ايمان باشد و او را از دوزخ بيرون آورد.
تحقيق وسيله در دعاى يا من خص محمدا و آله بالكرامه گذشت.
روايت شده است كه فرمود: حوض من ما بين عدن و عمان است آب او سفيدتر از شير و شيرين تر از عسل اكواب او عدد ستارگان هر كه از آن بياشامد هرگز تشنه نشود.
باء در بما بلغ سببيه است يا بدل.
محمد بن يعقوب به سند خود روايت نمايد از معاويه بن عمار از حضرت صادق عليه السلام كه آن بزرگوار فرمودند كه: اگر قرائت فاتحه الكتاب نمائى بر مرده ى بعد خداى عزوجل روح بر او برگرداند تعجب ندارد.
و نيز روايت كند از آن بزرگوار كه قرائت فاتحه الكتاب بر مرضى و دردى نمى شود مگر آنكه از مرض خوب شود.
عياشى مرفوعا روايت كند از حضرت اميرالمومنين عليه السلام كه آن بزرگوار فرمودند كه: حضرت رسول اكرم فرمودند كه: هر كه قرائت كند چهار آيه از اول سوره ى بقره و آيه الكرسى و دو آيه بعد از آيه الكرسى و سه آيه ى از آخر
تحقيق وسيله در دعاى يا من خص محمدا و آله بالكرامه گذشت.
روايت شده است كه فرمود: حوض من ما بين عدن و عمان است آب او سفيدتر از شير و شيرين تر از عسل اكواب او عدد ستارگان هر كه از آن بياشامد هرگز تشنه نشود.
باء در بما بلغ سببيه است يا بدل.
............................