• بخشی از دعای 49
فرمود كه: خداوند عالم وقتى كه اراده دارد اينكه خلق نمايد نطفه را انسان تام كه اخذ ميثاق از او گردد در صلب آدم يا اينكه بدا حاصل گردد از براى او در خلقت انسان تام بلكه او را سقط نمايد مى گرداند نطفه را در رحم القاء شهوت در مرد نمايد و وحى كند به سوى رحم كه در خود را بگشايد تا اينكه داخل شود در آن مخلوق من و حكم نافذ من و قدر من پس رحم در خود را گشايد نطفه در رحم رسد و در آن مى ماند چهل روز به صفت نطفه، بعد از آن، در ظرف چهل روز ديگر قطعه ى خون شود، و بعد از آن در چهل روز ديگر پارچه ى گوشت، پس از آن مى گردد گوشتى و جارى مى گردد در آن رگهاى مشتبكه، پس از آن مى فرستد خداى دو ملك را در ارحام كه خلقت نمايند هر چه را خدا خواهد پس داخل شوند آن دو ملك در شكم زن از دهان او تا اينكه مى رسند به رحم و در آن نطفه بود روح نباتى كه نقل شده بود در ارحام نساء و اصلاب رجال پس از آن دو ملك در آن روح حيوه مى دمند و مى شكافند از براى او گوش و چشم و جميع آنچه در شكم است به اذن خداى، بعد امر شود به آن دو ملك كه بنويسيد آن چه در آن است قضاء و قدر و امر نافذ من و قبول شرط نمايند در بدء چيزهائى كه مى نويسند عرض نمايند:
اى پروردگار چه بنويسيم؟ امام فرمود: پس وحى فرستد خدا به سوى ايشان كه سرخود را بلند نمائيد به سوى سر ما در اويس سر خود را بلند نمايند مى بينند كه لوحى كوبيده مى شود بر پيشانى ما در او پس نظر نمايند در او پس مى يابند در آن لوح صورت او را و زينت او را و اجل او را و عهد او شقى بودن يا سعيد بودن و جميع كارهاى او را. پس يكى از آن دو ملك بر ديگرى خواند پس هر دو مى نويسند، پس از آن مهر كنند او را و مى گردانند او را ميان دو چشم او، پس
از آن راست نمايند او را در شكم مادر كه به پاى خود ايستاده.
امام مى فرمايد: گاهى مخالفت و تمرد نمايد منقلب شود بعد از اينكه زمان خروج ولد تام يا غير تام شود وحى فرستد خداى به سوى رحم كه درت را باز كن تا اينكه مخلوق بيرون آيد باز كند ملكى را فرستد به سوى او كه اسم او زاجر است يك زجر بر ولد كند كه ولد را مى فرستد از آن زجره، پس ولد منقلب شود دو پاى او بالاى سر او و سر او در اسفل شكم مادر كه آسان شود بر زن و بر ولد خروج.
امام فرمود: همين كه محبوس شد ولد ملك زجره ى ديگر بر آن نمايد مى افتد به سوى زمين گريه كننده از خوف زجره.
از آن راست نمايند او را در شكم مادر كه به پاى خود ايستاده.
امام مى فرمايد: گاهى مخالفت و تمرد نمايد منقلب شود بعد از اينكه زمان خروج ولد تام يا غير تام شود وحى فرستد خداى به سوى رحم كه درت را باز كن تا اينكه مخلوق بيرون آيد باز كند ملكى را فرستد به سوى او كه اسم او زاجر است يك زجر بر ولد كند كه ولد را مى فرستد از آن زجره، پس ولد منقلب شود دو پاى او بالاى سر او و سر او در اسفل شكم مادر كه آسان شود بر زن و بر ولد خروج.
.............................