• بخشی از دعای 49
عرض مى نمايد به خدا كه مخصوص ساز محمد و آل او را به بهترين بركات و رحمات، بعد عرض مى كند كه مخصوص ساز والدين مرا به بزرگى نزد تو.
يعنى: منزلتى به آنها بده كه ممتاز باشد از منازل والدين ديگران.
تنبيه: در عبارت دو اشكال شده: اول اينكه چگونه امام طلب افصليه مى نمايد رتبه ى خود را از رتبه ى مثل پيغمبر صلى الله عليه و آله.
دويم: آن است كه از غير امام از خوانندگان اين دعا چگونه مى شود اين نحو سئوال از امام نمايد.
جواب اين دو شبهه آنچه به خاطر حقير مى رسد اين است كه امام از خدا نمى خواهد كه والدين مرا تحفه و كرامتى بده كه به هيچ كس نداده باشى بلكه عرض مى كند كه مخصوص كن آنها را نزد خود به بزرگى و اين نفى نكند كه ديگرى را هم مخصوص سازد مثلا به سلطان گويند كه خوب است كه زيد را مخصوص كنى به منصبى اين نفى ديگرى را نمى كند.
اللغه: الهام چيزى در قلب انداختن.
نفوذ: فرو رفتن و امضاء نمودن.
حفوف: خدمت نمودن و ممزوج و پيچيده شدن.
يعنى: در دلم داخل نما تو دانستن چيزهائى كه واجب نمودى از والدينم الهام كردنى، و جمع نما براى من علم همه ى آنها را به تمام پس به كار وادار تو مرا به آنچه الهام نمودى مرا به او، و توفيق ده مرا از براى امضاء نمودن در آنچه بينا نمائى مرا از دانستن آن تا آنكه فوت نگردد مرا جاى آوردن آنچه به من آموختى و گران نكن اعضاى مرا از فرو رفتن آنچه الهام نمودى مرا به آن.
ايقاظ: علم ما يجب عبارت است از اطاعت نمودن هر چه مى خواهند مگر شرك به خدا و ترك واجبات و فعل محرمات.
..................................