لهذا موسى عليه السلام اثبات او را با آثار او نموده قال رب السموات والارض يعنى اين آثار و صنايع و آيات افاقى و انفسى و سما و سماوى و ارض و ارضى دلالت بر وجود صانع و رب عالم مى نمايد و چون فرعون از حقيقت سؤال نمود و موسى عليه السلام با آثار جواب داد و به ظاهر مطابق با سؤال او نبود به حضار محضر خود گفت از روى استهزاء و سخريه ان رسولكم الذى ارسل اليكم لمجنون يعنى اين فرستاده به سوى شما مجنون است چه ارتباطى در محاورات و تكلمات او نيست زيرا كه من از چيزى سؤال مى نمايم و او از چيزى جواب مى دهد بارى لطيف در آيه شريفه چون مقابل غليظ و كثيف است لهذا به معنى تجرد است و تجرد همه جا مناط علم است چنان كه مادية و جسمية مناط غيبت و جهل است پس حق تعالى در آيه مباركه اولا اثبات علم را براى ذات خود مى نمايد از راه لطافت و تجرد خود و بعد اثبات علم خود را بماسوى خود مى نمايد از راه علم خود به ذات خود كه علت است و علم به علت فهميدى كه مستلزم علم به معلول است و قال الا يعلم من خلق و هو اللطيف الخبير يعنى چگونه مى شود كه عالم به ذات خود نباشد با آن كه او لطيف و مجرد است و چگونه عالم بماسوى نيست با آن كه خالق ماسوى است.
............................