اخلاق و كردار ناپسند
بخشی از دعای ششم صحیفه سجادیه :
پناه ببرید به خداوند بزرگ از
امام سجاد عليه السلام در اين فراز ، به نكته اى اشاره فرموده است كه نيازمند تأمل و يادسپارى است . امام عليه السلام عرض مى كند : خدايا ! اگر من در مقابل مسامحه و يا كار نادرست پدر و مادرم بخواهم انتقام بگيرم و آنان را در محكمه ى عدل الهى به كوتاهى متهم سازم ، ناچار بايد آن همه شدايد و سختى ها را كه آنان در طول ايام كودكى و نوجوانى ام تحمل كرده اند ، ناديده بگيرم و بر تمام خسارت هاى جانى و مالى كه براى آسايش من به جان خريده اند و با رضاى خاطر قبول كرده اند ، چشم بپوشم و اين كار از من ساخته نيست و مرا ياراى اين همه ناسپاسى نيست ، پس حتما بر من است كه در مقابل احسان هاى بى دليل آنها ، خاضعانه از پاره اى كوتاهى هايشان درگذرم و بدين سان اگر نتوانسته ام حقوق بسيار آنان را تدارك كنم ، از تقصيرهاى احتمالى كه در حق من روا داشته اند ، از خداوند برايشان طلب عفو كنم .
آرى ، شايسته است ميان آن چه والدين در حق فرزند خود روا داشته اند – كه در صورت ادا نشدن آنها از زيان هاى عظيمى متوجه سعادت و خوشبختى فرزند مى شد – و ميان آن چه مى بايست ادا مى كردند ولى ترك گفته اند ، موازنه ى منصفانه اى برقرار كنيم و حجم خدمات و كوتاهى را با هم بسنجيم . به نظر مى رسد اگر چنين كنيم ، قطعا خواهيم ديد كه باز هم وجدان در مقابل آن دو فرشته ى رحمت ، وظيفه اى جز كرنش و اظهار كوچكى براى ما نمى بيند .
افزون بر اين ، امام عليه السلام مى فرمايد : حقوقى در كار است كه بسيارى از فرزندان ، آنها را نشناخته اند و اگر هم عده ى اندكى به شناخت آنها نايل شده باشند ، هرگز قدرت اداى آنها را در خود نيافته اند . راستى مگر نه اين است كه جوانى پدر و مادر – كه ايام عشرت و آسايش و التذاذ آنها است – غالبا صرف نگهدارى از فرزند و اهتمام تمام در آسايش او مى شود و در عوض تنها به عشق و مهرورزى خود به فرزندان و دريافت لبخند و نگاهى از سوى دلبندشان بسنده كرده اند ؟! چه كس مى تواند جوانى و نشاط جوانى را به پدر و مادر خود برگرداند و يا آن طراوت و زيبايى و شور و عشق را براى اين دو فرسوده ى ناتوان باز آورد ؟ نقل است كه شخصى به امام صادق عليه السلام عرض كرد : پدرم كهن سال و ناتوان شده است و ما او را براى برآوردن حوايجش به دوش مى گيريم . فرمود : «اگر توانستى ، چنين كن و لقمه ى غذا را با دست خود به او بده ، كه فرداى قيامت سپر و محافظ تو خواهد بود.»
فهما أوجب حقا على ، و أقدم احسانا الى ، و أعظم منة لدى من أن أقاصهما بعدل ، أو أجازيهما على مثل ، أين اذا – يا الهى – طول شغلهما بتربيتى ؟ و أين شدة تعبهما فى حراستى ؟ و أين اقتارهما على أنفسهما للتوسعة على ؟ هيهات من يستوفيان من حقهما ، و لا أدرك ما يجب على لهما ، و لا أنا بقاض وظيفة خدمتهما ؛
بار خدايا ! حق و احسان و منت هاى پدر و مادرم عظيم تر و واجب تر از آن است كه من اكنون در برابر آنها ايستاده و تلافى و دادخواهى كنم . پس اى معبود من!
آن همه رنج هاى طولانى كه در راه تربيت من تحمل كردند و آن همه زحمت ها كه در نگهدارى من و تحمل مشكلات براى آسايش من بر خود هموار كردند ، چگونه فراموشم شود ؟ نه ، من هرگز نمى توانم حق آنها را ادا كنم و هرگز نمى توانم واجبات خود را در برابرشان باز شناسم و هرگز نمى توانم وظيفه ى خدمت گزارى به آنان را ادا كنم .
حقوق جبران ناپذير والدين
امام سجاد عليه السلام در اين فراز ، به نكته اى اشاره فرموده است كه نيازمند تأمل و يادسپارى است . امام عليه السلام عرض مى كند : خدايا ! اگر من در مقابل مسامحه و يا كار نادرست پدر و مادرم بخواهم انتقام بگيرم و آنان را در محكمه ى عدل الهى به كوتاهى متهم سازم ، ناچار بايد آن همه شدايد و سختى ها را كه آنان در طول ايام كودكى و نوجوانى ام تحمل كرده اند ، ناديده بگيرم و بر تمام خسارت هاى جانى و مالى كه براى آسايش من به جان خريده اند و با رضاى خاطر قبول كرده اند ، چشم بپوشم و اين كار از من ساخته نيست و مرا ياراى اين همه ناسپاسى نيست ، پس حتما بر من است كه در مقابل احسان هاى بى دليل آنها ، خاضعانه از پاره اى كوتاهى هايشان درگذرم و بدين سان اگر نتوانسته ام حقوق بسيار آنان را تدارك كنم ، از تقصيرهاى احتمالى كه در حق من روا داشته اند ، از خداوند برايشان طلب عفو كنم .
آرى ، شايسته است ميان آن چه والدين در حق فرزند خود روا داشته اند – كه در صورت ادا نشدن آنها از زيان هاى عظيمى متوجه سعادت و خوشبختى فرزند مى شد – و ميان آن چه مى بايست ادا مى كردند ولى ترك گفته اند ، موازنه ى منصفانه اى برقرار كنيم و حجم خدمات و كوتاهى را با هم بسنجيم . به نظر مى رسد اگر چنين كنيم ، قطعا خواهيم ديد كه باز هم وجدان در مقابل آن دو فرشته ى رحمت ، وظيفه اى جز كرنش و اظهار كوچكى براى ما نمى بيند .
افزون بر اين ، امام عليه السلام مى فرمايد : حقوقى در كار است كه بسيارى از فرزندان ، آنها را نشناخته اند و اگر هم عده ى اندكى به شناخت آنها نايل شده باشند ، هرگز قدرت اداى آنها را در خود نيافته اند . راستى مگر نه اين است كه جوانى پدر و مادر – كه ايام عشرت و آسايش و التذاذ آنها است – غالبا صرف نگهدارى از فرزند و اهتمام تمام در آسايش او مى شود و در عوض تنها به عشق و مهرورزى خود به فرزندان و دريافت لبخند و نگاهى از سوى دلبندشان بسنده كرده اند ؟! چه كس مى تواند جوانى و نشاط جوانى را به پدر و مادر خود برگرداند و يا آن طراوت و زيبايى و شور و عشق را براى اين دو فرسوده ى ناتوان باز آورد ؟ نقل است كه شخصى به امام صادق عليه السلام عرض كرد : پدرم كهن سال و ناتوان شده است و ما او را براى برآوردن حوايجش به دوش مى گيريم . فرمود : «اگر توانستى ، چنين كن و لقمه ى غذا را با دست خود به او بده ، كه فرداى قيامت سپر و محافظ تو خواهد بود.»
فصل على محمد و آله ، و أعنى يا خير من استعين به ، و وفقنى يا أهدى من رغب اليه ، و لا تجعلنى فى أهل العقوق للآباء و الأمهات يوم تجزى كل نفس بما كسبت و هم لا يظلمون ، اللهم صل على محمد و آله و ذريته ، و اخصص أبوى بأفضل ما خصصت به آباء عبادك المؤمنين و أمهاتهم ، يا أرحم الراحمين ؛
خدايا ! بر حضرت محمد و خاندان او درود فرست و مرا – اى بهترين كسى كه از او مدد مى طلبم – در انجام وظيفه ام يارى فرما و مرا – اى كسى كه بهترين هدايت گر مشتاقانت هستى – در روز قيامت كه هر كسى به جزاى كردار خود مى رسد و هرگز به كسى ستم نخواهد شد ، در بين كسانى كه به عاق والدين گرفتارند ، قرار مده . خدايا ! بر حضرت محمد و خاندان او درود فرست و والدين مرا به بالاترين درجه ى رحمت و كرامتى كه به پدران و مادران بندگان صالح و پاك خود عطا فرموده اى ، نايل بگردان . اى مهربان ترين مهربانان .
استعانت از خداوند بر اداى وظيفه در برابر والدين
حضرت سجاد عليه السلام در فرازهاى پيش عظمت و خطير بودن خدمت به والدين را يادآور شد و بلنداى مقام پدر و مادر را خاطرنشان ساخت و وظيفه ى فرزندان و كيفيت اداى وظيفه را تبيين فرمود . اكنون و در ادامه ، از آن جا كه اين وظيفه را بسيار مشكل و سنگين مى داند ، به امت دستور مى دهد كه از خداوند – جل جلاله – براى اداى شايسته ى آن درخواست كمك نمايند . اصولا تكليف هرچه مهم تر و سخت تر باشد ، اجر آن عظيم تر است و ارتقاى مقام بيشترى در پى خواهد داشت ؛ چنان كه رها كردن آن به همين نسبت خطر جدى ترى در پى خواهد آورد ، ولى ما بر اين باوريم كه توفيق و تأييد الهى مشكل ترين كارها را آسان مى كند و راه هاى پيچيده ى تكاليف را در نهايت سادگى به بندگان خالص خود باز مى نمايد .
از اين رو ، امام عليه السلام به خداوند متعال عرض مى كند : تو بهترين كسى هستى كه به طريق هدايت آگاهى . اين مضمون ، در دعاها بسيار به چشم مى خورد كه خداوند متعال «مسهل العسير» ؛ يعنى آسان كننده ى مشكل هاست ؛ مثلا در جايى با چنين عبارتى رو به رو مى شويم :
فان تيسير ما أخاف تعسيره ، عليك يسير ؛
مشكلات براى تو آسان است و تبديل مشكلات به آسانى براى تو بسيار ساده است .
به ديگر سخن ، از آن جا كه موانع راه هاى خطير ، متنوع و فراوان است ، پس هر حركتى الزاما به مقصد منتهى نمى شود . افزون بر اين ، گاهى انسان پس از تحمل رنج بسيار مى فهمد كه چه راه هاى آسان و قريب الوصولى وجود داشته است كه وى از آنها غافل بوده وبا وجود آنها، راه دورتر و سخت تر را پيموده است.
بنابراين ، آن چه در برابر اين احتمالات به ما اطمينان خاطر مى دهد ، توجه و توسل به ذيل عنايات حضرت رب العزه مى باشد كه با هدايت گرى خاص خود ما را به راه آسان تر رهنمون گردد ، يا توان مضاعفى براى درنورديدن مشكلات طريق به ما عطا فرمايد .
در هر حال ، تنها راه موفقيت در راه دشوار زندگى ، استعانت از خداوند قادر و مهربان است و اميد است كه در اداى مفهوم : (اياك نستعين) در نمازهاى يوميه ، همگى صادق و پايدار باشيم.
.............................
دعاى آن حضرت عليه السلام در اخلاق ستوده
از دعاهاى آن حضرت است در حالى كه به خداوند پناه مى برد
o
و از دعاى امام عليه السلام بود هنگامى كه از شيطان ياد شد و از او
̶ اى خداى من ما بندگان تو از وساوس و فساد شيطان و مكر
بنیاد صحیفه سجادیه در استان اصفهان در جهت توسعه فرهنگ قرآن و عترت براساس حدیث ثقلین در سال 1395 تاسیس گردید.
امید است این کتاب ازرشمند صحیفه سجادیه که تنها کتابی است که از سوی اهل بیت (ع) به نگارش درآمده و به عنوان زبور آل محمد و خواهر قرآن معروف است، بعد از قرآن و نهج البلاغه به آن توجه ویژه شود و در جامعه اسلامیمان مورد توجه و بهر برداری قرار گیرد.