كمال هر انسانى عبارت از به فعليت درآمدن استعدادها و قابليت هاى او است . از طرفى فطرت انسان آلوده و شرور نيز هرگز آلودگى و شرارت را نمى پذيرد ؛ دزد از دزدى بى زار است و آن را بسيار بد مى داند ، اگر چه حرفه ى او همين كردار پليد و زشت است ، ولى هرگز مايل نيست فرزند او به شغل او مبادرت ورزد و يا سارقى ديگر مال او را بربايد .
در اين ميان ، رفتارها و كردارهاى درونى و برونى انسان كامل ، همگى بر طبق فطرت او صورت مى گيرد و بدين سبب از درجات والاى كرامت انسانى برخوردار است ، ولى رسيدن به اين كرامت به عمرى مراقبت با سرپرستى استاد آگاه و ماهر نياز دارد كه تمام نقاط ضعف و زير و بم روحى و الگوى رفتارى او را بشناسد و با توصيه هاى به موقع او را راهبرى كند .
آرى ، در اين جهان هيچ چيز ارزشمند مجانى به دست نمى آيد ؛ بيدارى شب و مراقبت در تك تك لحظات زندگى و محاسبه ى دقيق از نفس و هوشيارى كامل و هميشگى در برابر دسيسه هاى شيطان لازم است ، تا فرد بتواند با سلامت به ساحل امن قرب حق باريابد و در اين ميان ، گواهى فطرت بر دورى از بدى ها و ميل به نيكى ها ، هيچ فايده اى جز آمادگى انسان براى هدايت پذيرى ندارد .
اللهم صل على محمد و آله ، و اجعل آباءنا و أمهاتنا و أولادنا و أهالينا و ذوى أرحامنا و قراباتنا و جيراننا من المؤمنين و المؤمنات منه فى حرز حارز ، و حصن حافظ ، و كهف مانع ، و ألبسهم منه جننا واقية ، و أعطهم عليه أسلحة ماضية ؛
خداوندا ! بر حضرت محمد و خاندان او درود فرست و پدران و مادران و هم وطنان و خاندان و نزديكان و همسايگان مؤمن ما - اعم از مرد و زن - را از شر شيطان در قلعه اى استوار و دژى نفوذ ناپذير و پناهگاهى امن قرار ده و سپرهايى نگهدارنده بر آنها بپوشان و آنان را به سلاح برنده مسلح ساز .
امام عليه السلام در اين فراز براى دفع شيطان به دعا و اعانت از حضرت حق تمسك جسته است . دو نكته در اين جا در خور اهميت است :
1. لزوم خيرخواهى براى ديگران
خود محورى در انسان صفت بسيار مذمومى است كه او را از ديگران جدا مى سازد . آدمى بايد آن چه براى خود مى خواهد ، براى ديگران هم بخواهد . در معارف ما وارد شده است : «هنگامى كه فرد براى ديگران دعا مى كند ، فرشتگان از خداوند متعال چندين برابر آن را براى اين فرد طلب مى كنند.»
معرفى اين دشمن خطرناك به ديگران نيز از مصاديق بارز خيرخواهى براى ديگران است ؛ از اين رو ، خوب است ما نيز دعاى هفدهم صحيفه ى مباركه ى سجاديه را به ديگران معرفى كنيم ، تا ايشان نيز از رهگذر انس با آن ، بتوانند دشمن شماره ى يك خود را به بهترين وجه بشناسند .
2. ارتباط تنگاتنگ صلاح و فساد فرد و جامعه
هرگاه دشمنى به حريم كشورى تجاوز كند ، هر كس بخواهد مصون باشد ، بايد از مرزهاى كشورش دفاع كند . در بسيارى از موارد ، امنيت فرد در پنا امنيت جامعه شكل مى گيرد . بنابراين ، كسانى كه با نشر فحشا و راه هاى ديگر ، امنيت جامعه را تهديد مى كنند و ناامنى اقتصادى يا روانى يا جانى را دامن مى زنند ، بايد بدانند خود آنها نيز از خطر تهاجم مصونيت نخواهند داشت ، زيرا زندگى ايده آل در پناه جامعه ى سالم و امن قابل دستيابى است و خواب آرام و لبخند آرامش بخش هرگز نصيب خود اينان نخواهد شد و اصولا بايد مردم را در اين زمينه حساس كرد تا جنايتكار را بيابند و به سزاى جناياتش برسانند ؛ از اين رو ، حضرت در اين فراز ، مسئله ى پيوند دو جانبه ى امنيت فرد و جامعه را گوشزد كرده اند تا همگى بدانند كه چنان چه سيل بنيان كن بى بند و بارى در اثر سلطه ى شيطان ، حريم كشور يا شهر يا فاميلى را شكست و وارد حريم آنان شد ، خواب و خيال آرام بر همگى حرام خواهد بود و بى اختيار دست خوش امواج فتنه و فساد خواهند شد .
بنابراين ، اين دعا از بهترين دستورها براى مديريت كلان جوامع مى باشد .
امام عليه السلام بر اولياى جامعه مى خروشد كه امت را در مقابل دشمن مفسد و تسلط شيطان خيانت كار در جايگاهى دور از دسترس شيطان و مكان امن و پناه گاهى مطمئن قرار دهند و سپرى سخت و قابل دفاع تهيه كنند و بدين سان جامعه را مصونيت بخشند و گرنه حفظ فيزيكى مرزها به تنهايى كارايى ندارد ، چه اگر نونهالان جامعه از ريشه آسيب ببيند و به ويروس بى بند و بارى مبتلا شوند ، آن گاه حفظ كامل مرزهاى جغرافيايى درون پوسيده براى دشمن غدار آسان و براى كيان نظام اسلامى دردآور خواهد بود .
اميد كه به دستورهاى معصومين عليهم السلام - كه دقيق ترين مسائل سياسى و مديريتى را با ساده ترين عبارت به صورت دعا يا حديث و روايت در اختيار ما گذاشته اند - آن چنان كه شايسته است عمل كنيم و از شر و گزند شيطان درون و ديوهاى بيرون در امان باشيم .
اللهم و اعمم بذلك من شهد لك بالربوبية ، و أخلص لك بالوحدانية ، و عاداه لك بحقيقة العبودية ، و استظهر بك عليه فى معرفة العلوم الربانية ؛
خداوندا ! هر كس كه شهادت به ربوبيت تو داده و خالصانه به وحدانيتت اقرار كرده و با حقيقت بندگى به دشمنى با شيطانى برخاسته و از حضرتت در شناخت معارف الهى يارى جسته تا بر وى ظفر يابد ، همگى را مشمول درخواست من (حفظ از مكايد شيطان) قرار ده .
دعا براى مؤمنان
امام عليه السلام در اين جا همگان را، از ملك تا ملكوت مورد عنايت قرار داده و براى تمامى افرادى كه به ربوبيت حق شهادت داده اند ، توفيق روز افزون و پيروزى بر دشمن را درخواست نموده است .
بندگى و معرفت ، دو راه مقابله با شيطان
نكته ى مهم اين فراز ، تعليم اين نكته است كه از دو راه مى توان با شيطان مقابله كرد : يكى با رسيدن به حقيقت عبوديت و ديگرى با معرفت اندوزى در علوم الهى .
توضيح آن كه : حقيقت عبوديت همان بندگى خالصانه است كه نه تنها اثر آن در تكاليف الهى ظاهر مى شود ، بلكه در رفتار عادى زندگى فرد مخلص نيز قابل مشاهده است . او حتى در امور مباح هم جانب حضرت حق را رعايت مى كند و آثار اين اخلاص در تمام حقيقت وجودش سريان مى يابد ؛ به طورى كه هيچ گونه استقلالى براى خود نمى بيند و تمام حقيقت خود را خالصانه به مالك حقيقى مى سپارد :
«سودا چنان خوش است كه يك جا كند كسى»
علامه ى طباطبائى اين مضمون را چنين سروده است :
من خسى بى سر و پايم كه به سيل افتادم
او كه مى رفت مرا هم به دل دريا برد
خم ابروى تو بود و كف مينوى تو بود
كه به يك غمزه ى شيرين ، دل و جان يك جا برد
چنين فردى آن گاه كه دست به دعا برمى دارد ، به طرف كسى رو مى كند كه از تمام ذات و خطاهاى وجودى او آگاه بوده و قدرت بى انتهايش بر همه چيز توانا است ، لذا مى گويد : «بيدك لا بيد غيرك زيادتى و نقصى و نفعى و ضرى ؛ افزونى و كاستى و سود و زيان من فقط به دست تو است ، نه ديگرى» و اين حالت خود حرزى محكم و سنگرى مستحكم است كه از دسترس و كمين شيطان به دور است.
راه دومى كه امام معصوم براى مبارزه با شيطان معرفى مى فرمايد ، آشنايى با معارف الهى است كه از خداوند سبحان توفيق كسب آن را درخواست كرده است . در حقيقت آگاهى به معارف الهى ، از خطرات بسيارى جلوگيرى مى كند . با اطمينان مى توان گفت : بسيارى از كسانى كه به گناه و پليدى آلوده اند ، بدين جهت است كه با حقايق و معارف آشنا نيستند و چنان چه آشنا بودند يا دست به آلودگى نمى زدند يا از شدت طغيان و مقدار سركشى خود مى كاستند .
بزرگ ترين خطر براى شيطان ، آگاهى ما از واقعيت ها است كه يكى از اين واقعيت ها ، شناخت خود شيطان است . قرآن كريم مى فرمايد :
(ان الشيطان لكم عدو فاتخذوه عدوا) ؛
به راستى كه شيطان دشمن شما است ، پس او را دشمن بداريد .
جلمه ى (فاتخذوه عدوا) بدين معناست كه در شناخت شيطان تلاش كنيد و با او چونان دشمن معامله كنيد .
بدين ترتيب ، يكى از بزرگ ترين ورودى هاى شيطان به درون دژ وجود آدمى ، دروازه ى جهل است و به تعبير زيباى برخى روايات جهل و جنود جهل همگى از ياوران شيطان اند . جهل نوعى ناتوانى است كه فراتر از آن قابل تصور نيست و سركش ترين و سريع ترين مركبى است كه سوار خود را در پرتگاه هلاكت مى افكند . از اين رو ، در منطق اسلام ، علم بالاترين عبادت شمرده مى شود . در كافى نقل شده است : )ان الملائكة لتضع أجنحتها لطالب العلم رضى به.»
يعنى ملائكه آن چنان طالبان دانش را دوست مى دارند كه بال هاى خود را براى آنان پهن كرده و آماده اند شخص دانش پژوه را به سوى عالم فرشتگان برده و با آنان هم پر و هم سفر كنند .
در حقيقت ، عروج روحى فرد عالم به فراسوى اين جهان ، خود ، بر بال فرشتگان نشستن است و طبيعى است هر اندازه كه درجات متعالى دانش ارتقا يابد ، افق روشن ترى را باز مى بيند ، تا آن گاه كه هم افق ساكنان ملكوت و جبروت مى گردد .
ساكنان حرم سر عفاف ملكوت
با من راه نشين باده ى مستانه زدند
راستى ، حشر و نشر با كروبيان چه روح انگيز و حيات بخش است !! و اگر چنين توفيقى براى انسان رخ بنمايد ، ديگر براى هميشه نگاه از اين دنيا بر مى گيرد و هرگز بدان رغبت نمى كند .
اللهم احلل ما عقد ، و افتق ما رتق ، و افسخ ما دبر ، و ثبطه اذا عزم ، و انقض ما أبرم ؛
خدايا ! آن چه را شيطان گره زده است ، بگشاى و آن چه را پيوند داده است ، بگسل و آن چه تدبير كرده است ، باطل گردان و اگر آهنگ امرى را كند ، بازش بدار و بنيادهايى كه براى گمراهى مردم استوار ساخته است ، ويران ساز.
............................