ايصال: رسانيدن،
تابع: كسى را گويند كه درك صحابه را نموده است نه درك زمان حضرت رسول را و اين جا مراد مطلق پيروى نمودن و به نحو مومنان سير و سلوك نمودن، است، از سوره ى حشر از كلام حضرت رب الارباب چنان مستفاد مى شود كه اهل ايمان سه صنفند، انصار و مهاجرين و تابعين و در صفت تابعين مى فرمايد كه: تابعين كسانى هستند كه مى آيند بعد از انصار و مهاجر و مى گويند از روى حاجت به حضرت بارى: اى آفريننده ى ما بيامرز گناهان را براى ما و براى برادران ما در دين آنانكه پيشى گرفتند بر ما به ايمان و نگه دار ما را به لطف ابدى، و فضل سرمدى از اراده ى بدى نمودن به مومنان، بعضى گفته اند: از آيه چنان مستفاد مى شود كه هر كه بدين صفت موصوف نشود از اقسام مومنان خارج افتد، خير جزائك مفعول اوصل است، به احسان متعلق است به تابعين الذين صفت تابعين است يا بدل او.
يعنى: اى خداى من برسان تو به سوى تابعان صحابه به خوبى، آن كسانى كه مى گويند اى پروردگار ما بيامرز گناهان را براى ما و براى برادران ما در دين آنانكه پيشى گرفتند بر ما به ايمان به بهترين جزاى خود.
سمت: طريق و جانب را گويند.
تحرى: قصد نمودن به چيزى و اجتهاد نمودن در امرى.
شكل: شبيه و نمونه را گويند. وجهه: به كسر واو طور و طريقه، الذين بدل و يا صفت از براى تابعين، يعنى آنانى كه قصد نمودند جانب ايشان را، و طلب نمودند طور ايشان را و رفتند ايشان بر نمونه و شبه ايشان پس تابع تابع
نخواهد بود مگر اينكه شبيه به متبوع باشد حذوا بحذو و نعلا بنعل و طلب امام عاليمقام عليه الصلوه و السلام جزاء خير از براى اين طايفه است، نه آنانكه اظهار شهادتين نمايند و مستغرق در معاصى باشند و او راندم و پشيمانى از رفتار و كردار خويش نيست.
.........................