بخشى از دعاى شماره 20 از صحيفه سجاديه :
وظائف يك مسلمان :
عدل گستر باشيد.
خشم خود را فرو خوريد.
فتنه
- تــازه ها
- متن دعا
- فراز صحیفه
آمار بازدید
علت حبط و تقاص اعمال
امام عليه السلام در اين فراز اين نكته را گوشزد فرموده كه ممكن است مسامحه اى كه به غفلت انجاميده ، از حسنات بكاهد و بر سيئات بيفزايد ؛ به گونه اى كه اعمال حسنه را از بين ببرد يا در بخشش گناهان چنين بنده اى تأخير و تهديدى صورت گيرد . البته معلوم است كه اگر فرد غافل گناه كار با فرد صالح متقى مقايسه شود ، روشن خواهد شد كه اين يك ، مسامحه كار و متجرى و بى قيد و آن يك ، اهل احتياط و حساب رسى و نظارت بر كردار خويش است .
در واقع ، امام معصوم عليه السلام از اين راز بزرگ پرده برمى دارد و هشدار مى دهد كه بايد در رعايت ادب بندگى كوشيد و از غفلت و نسيان پرهيز كرد ، چرا كه هر چند ممكن است فرد غافل مورد سرزنش قرار نگيرد ، اما اين بى ادبى ها در ميزان محاسبات قطعا بى تأثير نخواهد بود و حداقل رنگ و بوى جرم و گناه در پرونده ى اعمال فرد بيشتر جلوه گرى خواهد كرد . جالب آن كه امام عليه السلام در اين فراز از خداوند متعال مى خواهد آن چنان كاستى ها را ناديده انگارد كه هيچ گونه كاهشى در حسنات يا فزونى در سيئات صورت نگيرد .
قرآن كريم نيز در زمينه ى اعمال ، بيان هاى گوناگونى دارد كه شايسته ى عنايت و دقت است . البته بايد توجه داشت كه مسئله «تحابط و تباطل» كه متكلمان گفته اند ، غير از «حبط و احباط» است ، زيرا كفر ، ارتداد و شرك عامل حبط عمل اند ، در حالى كه تحابط در مورد اعمال فرد مؤمن موحد رخ مى دهد ؛ بدين ترتيب كه برخى اعمال نيكو ، اعمال بد را جبران مى كند يا اعمال ناپسند ، عمل خير را باطل مى كند يا پاره اى از گناهان رابطه ى بين عبوديت و ربوبيت را قطع مى كند ؛ خداوند سبحان مى فرمايد :
(من كان يريد الحياة الدنيا و زينتها نوف اليهم أعمالهم فيها)؛
هر كس تنها زندگى دنيا و زيور آن را بخواهد ، در همين دنيا ثمره ى اعمالش را به وى خواهيم داد .
نيز مى فرمايد :
(أولئك الذين ليس لهم فى الآخرة الا النار و حبط ما صنعوا فيها و باطل ما كانوا يعملون)؛
آنان كسانى هستند كه در آخرت بهره اى جز آتش ندارند و اعمال نيكشان در آن جا محو خواهد شد و در كردارشان باطل تلقى مى گردد .
همچنين در لزوم رعايت ادب در محضر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد :
(أيها الذين آمنوا لا ترفعوا أصواتكم فوق صوت النبى و لا تجهروا له بالقول كجهر بعضكم لبعض أن تحبط أعمالكم)؛
اى كسانى كه ايمان آورده ايد ، صداى خود را از صداى پيامبر بلندتر نكنيد و او را با بانگ بلند مخاطب قرار ندهيد ؛ چنان كه با برخى از خود اين چنين مى كنيد ، مبادا كه كارهاى صالح شما نابود گردد .
بنابراين ، اين گونه اعمال موجب سقوط انسان مى گردد و در نزد خداوند متعال براى او سوء پيشينه به دنبال مى آورد . علامه طباطبائى رحمه الله در مسئله ى حبط ، تحقيق بسيار دقيقى دارند كه اين مختصر را گنجايش آن نازك انديشى ها نيست .
مسئله ى حبط و تقاص از رفتارهاى ناروا ، امرى عقلانى است ؛ چنان كه بين عقلا مرسوم است كه بسيارى از سوابق حسنه ى فرد در اثر رفتار ناپسندش از سوى اجتماع ناديده انگاشته مى شود و مردم سابقه ى مفيد او را ناديده مى گيرند و نسبت به اعمال ناشايست او شدت عمل به خرج مى دهند .
در محكمه ى عدل الهى نيز گاه يك سلسله اعمال پسنديده ، اشتباهات ديگر انسان را جبران مى كند ؛ خداوند سبحان مى فرمايد :
(ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفر عنكم سيئاتكم)؛
اگر از گناهان بزرگ بگذريد خداوند متعال ، بسيارى از گناهان ديگر شما را مى بخشد .
اللهم صل على محمد و آله ، و ارزقنى الرغبة فى العمل لك لآخرتى حتى أعرف صدق ذلك من قلبى ، و حتى يكون الغالب على الزهد فى دنياى ، و حتى أعمل الحسنات شوقا ، و آمن من السيئات فرقا و خوفا ، و هب لى نورا أمشى به فى الناس ، و أهتدى به فى الظلمات ، و أستضى ء به من الشك و الشبهات ؛
بار خدايا ! بر حضرت محمد و خاندان او درود فرست و رغبت در عمل براى آخرت را روزى ام فرما تا آن جا كه اين شوق را در قلب خود احساس كنم و موجب زهد من در دنيا گردد و اعمال نيكو را با شوق تمام به جا آورم و اعمال زشت را با ترس و بيم از عاقبت آن ترك كنم و به من نورى كرامت كن كه با آن در ميان مردمان معاشرت كنم و در تاريكى هاى عالم خاك به وسيله ى آن راه خود را بيابم و با فروغ آن از شك و شبهه ها رها شوم .
نقش سازنده ى گرايش به آخرت
تمام حقيقت و قيمت انسان در گرو قلب او و آن چيزى است كه آن را اشغال كرده است . از طرفى انسان يك دل بيشتر ندارد كه از هر چه پر شود ، جا براى چيز ديگرى نخواهد گذاشت ؛ چنان كه خداوند سبحان فرمود :
(ما جعل الله لرجل من قلبين فى جوفه)؛
خداوند در اندرون هيچ كس ، دو قلب قرار نداده است .
از اين رو ، امام عليه السلام از خداوند متعال درخواست نموده است كه ميل و رغبت به آخرت را در قلب خويش مشاهده كند ، چه اگر اين شوق ، قلب را فراگيرد ، جا براى شوق ديگرى نمى ماند ؛ در اين صورت ، علاقه ى به دنيا و زخارف آن از صحنه ى جان رخت برمى بندد و زهد و روگردانى از دنيا را به ارمغان مى آورد . البته نشان روشن شوق به آخرت ، كوشش در راه آخرت و عمل صالح و ترسيدن از گناه و سركشى است . آن گاه با يك ترتيب منطقى و گام به گام مى توان اين سير صعودى را ديد كه چنان چه قلب از شوق به آخرت لبريز شود ، ميل و علاقه به زخارف دنيا از صحنه ى دل رخت مى بندد و اگر شوق به دنيا دور شود ، عشق به عبادت و بندگى شدت مى يابد و اگر عشق به بندگى شعله ور گردد ، هرگز عصيان و طغيان به وجود آدمى راه نمى يابد.
...................
دعاى آن حضرت عليه السلام در اخلاق ستوده
از دعاهاى آن حضرت است در مقام رضا به داده الهى، آن گاه كه به
از دعاهاى امام عليه السلام است در اقرار به گناه و درخواست بازگشت به
̶ خدايا درود فرست بر محمد و آل پاكش و مرا حاكم كن بر ولايت