• بخشی از دعای شانزدهم
1- خداوند هر كس را كه پس از توكل به او، درباره فقرش شكایت به
در اين دعا كه راجع به درخواست كمك در اداء دين است امام عليه السلام نكات لازم و مورد توجهى را متذكر شده، تا پيروان او مورد استفاده قرار دهند.
― در جمله ى نخست پس از درود بر محمد و آل درخواست آن دارد كه مشكلات و ناراحتيهاى بدهكارى را از او برطرف سازد لذا عرضه مى دارد: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و عافيت و رهائى از بدهكارى- كه به وسيله ى آن آبرويم را از بين ببرى- به من ارزانى دار) (اللهم صل على محمد و آله، وهب لى العافيه من دين تخلق به وجهى).
― (از بدهكارى كه ذهنم را حيران و پريشان مى كند) (و يحار فيه ذهنى).
― (فكرم را متشتت و پراكنده مى سازد) (و يتشعب له فكرى).
― (و تلاشم در راه پرداخت آن به طول مى انجامد) (و يطول بممارسته شغلى).
― و از آنجا كه دين و بدهكارى، سخت انسان را به خود مشغول و همه ى زواياى زندگى را تحت تاثير قرار مى دهد عرض مى كند: (اى پروردگار من! از هم و غم بدهكارى، انديشه و فكر، و دل مشغولى و بى خوابى ناشى از آن به تو پناه مى برم) (و اعوذ بك يا رب من هم الدين و فكره، و شغل الدين و سهره).
― اين را نيز مى دانيم كه قرض و بدهكارى ذلت و سرشكستگى اين دنيا و تبعات و وبال در عالم ديگر را به همراه دارد، به همين جهت امام چنين مى گويد: (بنابراين بر محمد و آلش درود فرست و مرا از بدهكارى پناه ده اى پروردگارم! در مورد ذلت بدهكارى در دنيا و تبعات آن پس از مرگ از تو زنهار مى طلبم) (فصل على محمد و آله، و اعذنى منه، و استجير بك يا رب من ذلته فى الحياه، و من تبعته بعد الوفاه).
― به دنبال اين قسمت بار ديگر عرضه مى دارد: (خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و مرا نسبت به بدهكارى، با وسعت و توانگرى سرشار و يا با زندگى كافى تا پايان كار، پناه ده) (فصل على محمد و آله، و اجرنى منه بوسع فاضل او كفاف واصل).
― در دومين فراز امام عليه السلام وظائف اشخاص دارا و ثروتمند را در رابطه ى استفاده از اموال، مورد توجه قرار داده عرضه مى دارد: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و مرا از اسراف و زياده روى بازدار) (اللهم صل على محمد و آله و احجبنى عن السرف و الازدياد).
― ولى از آنجا كه انفاق از وظائف يك مسلمان، بلكه يك انسان است چنين مى خواهد: (مرا به بذل و بخشش و ميانه روى تعديل فرما) (و قومنى بالبذل و الاقتصاد).
― و از اين نظر كه مرز اسراف و تبذير و بخل و عدم بخشش باريك است امام عليه السلام چنين مى گويد: (به من اندازه گيرى و حسن تقدير در معاش را تعليم، و با لطف خود از چنگال تبذير بازدار) (و علمنى حسن التقدير، و اقبضنى بلطفك عن التبذير).
― ولى مى دانيم آن ثروت و مكنتى مفيد است كه از طريق حلال به دست آيد و آن بذل و بخششى كارساز است كه در راه خير و سعادت باشد، لذا مى گويد: (روزيم را به وسيله ى اسباب حلال جارى فرما) (و اجر من اسباب الحلال ارزاقى).
― (و بذل و بخشش و انفاقم را متوجه ابواب خير و نيكى گردان) (و وجه فى ابواب البر انفاقى).
― اما از آنجا كه ثروت و مكنت موجب غرور و تكبر و طغيان و ظلم و خودخواهى مى شود، امام اين نكته را نيز مورد توجه قرار داده مى گويد: (آن مال و ثروتى كه تكبر برايم پديد مى آورد و يا منجر به ارتكاب ظلم و ستم مى شود، و يا طغيان و سركشى به دنبال دارد آن را از من بازستان) (و ازوعنى من المال ما يحدث لى مخيله او تاديا الى بغى او ما اتعقب منه طغيانا).
― ثروت و مكنت مى تواند به نيازمندان كمك كند ولى موجب تكبر و طغيان مى شود و عيب ديگرى نيز به همراه دارد و آن اين است كه ثروتمندان حاضر به همنشينى با تهيدستان و مستمندان نيستند و مصاحبت آنان را ناپسند مى دارند لذا امام عليه السلام عرضه مى دارد: (بار خداوندا (اگر به من ثروت بخشيدى) مصاحبت با فقراء و نيازمندان را محبوب و دلپسندم ساز) (اللهم حبب الى صحبه الفقراء).
― (و مرا در حسن صبر و شكيبائى در مصاحبت با آنان مدد فرما) (و اعنى على صحبتهم بحسن الصبر).
― اين را نيز مى دانيم كه انسان تمام آنچه را كه از متاع دنيا مى خواهد به آن نمى رسد و نمى داند خداوند براى او چه مقدار مقدر فرموده، بسا ممكن است نعمتى از نعمتهاى دنيا برايش مقدر شده باشد ولى در اثر عملى از اعمالش فعلا به او نرسد، در اين رابطه امام عرضه مى دارد: (هر چه را كه از متاعهاى دنيا فانى از من بازگرفته اى (و به من عطا نكرده اى) آن را در خزائن باقى خود برايم ذخيره ساز) (و ما زويت عنى من متاع الدنيا الفانيه، فاذخره لى فى خزائنك الباقيه).
― از طرفى آنچه از سهميه ى انسان در اين دنيا به او داده شود نيز بايد در راه پر سودى به كار برد تا مفيد افتد لذا به همين مناسبت امام چنين مى خواهد: (اما آنچه از متاع دنيا كه به من ارزانى داشته و هم اكنون در اختيارم قرار داده اى آن را وسيله ى رسيدن به جوار خود، پيوستن به مقام قرب خويش، و نردبانى براى رسيدن به بهشتت قرار ده) (و اجعل ما خولتنى من حطامها، و عجلت لى من متاعها بلغه الى جوارك، و وصله الى قربك، و ذريعه الى جنتك).
― و در پايان براى رسيدن به اين خواسته ها مى گويد: اينها همه بدان خاطر است (كه تو صاحب فضل عظيم و جواد و كريمى) (انك ذو الفضل العظيم و انت الجواد الكريم).
..........................
دعاى آن حضرت (ع) است هنگامى كه ياد شيطان
از دعاهاى آن حضرت است درباره خود، پس از فراغ از نماز شب، در
از دعاهاى امام عليه السلام است در پناه بردن به خداوند متعال
- خداوندا
هنگامى كه سحاب آسمان و تابش برق (و بارش باران) را مى ديد و غرش
بنیاد صحیفه سجادیه در استان اصفهان در جهت توسعه فرهنگ قرآن و عترت براساس حدیث ثقلین در سال 1395 تاسیس گردید.
امید است این کتاب ازرشمند صحیفه سجادیه که تنها کتابی است که از سوی اهل بیت (ع) به نگارش درآمده و به عنوان زبور آل محمد و خواهر قرآن معروف است، بعد از قرآن و نهج البلاغه به آن توجه ویژه شود و در جامعه اسلامیمان مورد توجه و بهر برداری قرار گیرد.