يكى از عوامل موفقيت در زندگى ، برخوردارى از عافيت همه جانبه است كه عافيت جسمى و سلامتى بدن ، بخشى از آن به شمار مى رود ؛ از اين رو ، در هر كارى پيش از شروع بايد آمادگى عمل را در خود ايجاد كنيم ، زيرا بسيارى از استعدادهاى انسان در اثر نبود سلامت تن ، پس از آغاز به كار ، از ادامه دادن و رشد و ترقى باز مى مانند و شكوفا نمى شوند و بسيارند كسانى كه مى توانستند از اسطوانه هاى علمى و عملى جامعه شوند ، ولى به دليل فقدان سلامت تن در نقطه ى صفر باز مانده اند ؛ از اين رو ، بايد با تضرع تمام از خدا درخواست كنيم كه سلامت جسم را – كه نخستين شرط موفقيت در حيات علمى و تمامى مشاغل به شمار مى آيد – هرگز از ما نستاند ، كه با فقدان سلامتى ، ايام فراغتى براى عبادت و مجالى براى تلاش علمى و فكرى و زمانى براى كسب و كار باقى نخواهد ماند . در حديث است : «از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله پرسيده شد كه در شب قدر از خدا چه بخواهيم ؟ آن حضرت فرمود : عافيت را بخواهيد» .
بنابراين ، صحت براى عبادت و فراغت در بى رغبتى به دنيا ، هر دو از اساسى ترين اصول موفقيت انسان است .
علم سودمند و علم زيان بار
علم كاربردى و مؤثر در زندگى آدمى نيز از اركان مقام انسانيت است و مقصود امام عليه السلام از «علما فى استعمال» همين علم كاربردى و سودمند است . كاربردى نبودن علم را دو گونه مى توان تصور كرد :
الف) علمى كه بود و نبودش ، هيچ اثر مثبت يا منفى در زندگى دنيا و آخرت انسان ها نداشته باشد ؛ مانند دانستن شماره ى قبيله هاى موجود در دنيا يا آگاهى از قهرمان فلان داستان يا فلان مسابقه ى ورزشى يا قصه هاى اساطيرى كه نه در آگاه بودن از اين دست معلومات ، كمالى حاصل مى شود و نه با نبود اين اطلاعات نقصان و كمبودى احساس مى شود . اين گونه آگاهى ها به هيچ وجه كاربردى نيست و فقط صحيفه ى ذهن انسان را اشغال كرده و موجب تشويش خاطر بوده و از اين رو ، براى انسان مضر است .
ب) علمى كه هرگز به عمل در نيايد . افراد بسيارى ، از معلومات فراوانى برخوردار بوده اند ، ولى عملا در زندگى از آنها بهره نمى گيرند . سعدى چه نيك سروده است :
علم چندان كه بيشتر خوانى
چون عمل در تو نيست ، نادانى
اين گونه دانش ها اگر چه مسئوليت فرد را دو چندان مى سازد و در نزد حضرت حق – جل و علا – مورد بازخواست قرار مى گيرد ، ولى طرفى از آن نبسته و به كار وى نيامده است.
........................