اى خداى من تهى كن دلهاى آنها را از ايمنى.
غافل ساز دلهاى آنها را از حيله نمودن.
منازله: محاربه و مقاومت يعنى سست نما اعضاى آنها را از مقاومت با مردان.
اللغه: جبن ترسيدن يعنى بترسان آنها را از در افتادن با دليران
يعنى: برانگيزان فرشتگان خود را لشگر بر آنها با عذابى از عذاب خود
بدر اسم آبى است در چند منزلى مدينه عرب را در آنجا اجتماعى بود هر سال يكدفعه در آنجا خريد و فروش مى نمودند، يكى از غزوات معروفه ى اهل اسلام در آنجا بود كه عدد قريش هزار نفر و عدد اصحاب نبى (ص) سيصد و سيزده نفر بودند مسلمانان از كثرت كفار كمال خوف را داشتند بالاخره خدا نصرت داد بد و چيز يكى امداد به ملائكه و ديگرى در دل آنها ترس انداخت.
على بن ابراهيم روايت نموده كه آن شب حضرت رسول (ص) عمار بن ياسر و عبدالله بن مسعود را فرستاد به سوى لشكر كفار كه خبرى از احوال ايشان
بياورند چون ايشان داخل لشكر كفار شدند همه را خايف و هراسان ديدند هرگاه مى خواستند اسب ايشان صدا كند از نهايت ترس بر دهان اسب چيزى مى پيچيدند يكى از آنها گفت گرسنگى براى ما نان شب نگذاشت ناچار يا بميريم يا بميرانيم، فرمود آنها گرسنه نبودند از شدت خوف اين كلمات مى گفتند در كتب حديث و سير از سهل بن عمر روايت كردند كه در روز بدر مردان سفيد ديدم در ميان آسمان و زمين كه هر يك علامتى داشتند و كافران را مى كشتند و اسير مى نمودند نظير اين رعب و نزول ملائكه در روز خندق هم واقع شد چنانكه در محلش مذكور است.
چنان كارى بكن با آنها كه ببرى به آن كار دنباله آنها را و بد روى به آن شكوه آنها و پراكنده نمائى به آن عدد آنها را.
اللغه: مزج خلط. و باء صاحب قاموس گويد نقلا از بعضى كه وباء مرض عامى است كه حادث شود به سبب عفونت آب، و طاعون مرضى است كه حادث شود به سبب عفونت هوا و بعضى گويند و باء هر مرض عامى است.
ادواء: جمع داء به معنى مرض خسوف: فرورفتن در زمين الحاح: ضيق گرفتن اگر ازلاح باشد پس مخفف است مثل اقم و اگر مشدد باشد به معنى مبالغه نمودن است، قذف: طرح، افرغها: يعنى خالى كن، محول: جمع محل به معنى
قحط و غلا است، احص بى آب و علف.
يعنى: خدايا مخلوط كن آب آنها را به وباء و طعامهاى آنها را به دردها و بينداز شهرهاى آنها را به فرورفتن، و تنگ بگير بر آنها به انداختن آنها، و خالى كن بلادشان را از نعمت به سبب گرانى و قحط، و بگردان آذوقه آنها را در زمين كه كمتر آب و علف داشته باشد يا هيچ نداشته باشد، و دور نما آذوقه ى آنها از آنها و منع فرما تو قلعه و بقعهاى زمين را از آنها و برسان آنها را به گرسنگى پايدار و مرض دردناك.
....................